.
قوانین چپاول به سبک بازار آزاد
پل برمر (حاکم نظامی عراق که پس از اشغال از طرف آمریکا منصوب شد) مجموعه ای از قوانین را تصویب کرد که در مجموع، برنامه سنتی و کلاسیک شوکدرمانیِ "مکتب اقتصادی شیکاگو" را تشکیل میدهد.
اقتصاد عراق پیش از تهاجم آمریکا بر شرکت ملی نفت و ۲۰۰ شرکت دولتی اتکا داشت که مواد غذایی و مواد اولیه صنایع عراق_از سیمان تا کاغذ و روغن خوراکی_ را تولید می کردند.
برمر اعلام کرد که ۲۰۰ شرکت دولتی باید بیدرنگ خصوصیسازی شود. به گفته او: "برای احیای عراق، تسلیم بنگاههای دولتی ناکارآمد به بخش خصوصی اقدامی ضروری است"
بعد نوبت به قوانین اقتصادی رسید. برمر برای نشان دادن درِ باغ سبز به سرمایهگذاران خارجی برای شرکت در حراج داراییهای دولتی عراق، یک سلسله قوانین ریشهای تصویب کرد که مجله اکونومیست با عنوان "فهرست آرزوهای سرمایهگذاران خارجی در بازارهای نوظهور" از آنها یاد کرد.
یکی از این قوانین که مستقیما برگرفته از کتاب میلتون فریدمن است، قانون کاهش مالیات بر شرکتهای عراقی از ۴۵ درصد به نرخ ثابت ۱۵ درصد بود. قانون دیگر به شرکتهای خارجی اجازه میداد که سهام شرکتهای عراقی را تا سقف ۱۰۰ درصد تملیک کنند. این یعنی جلوگیری از تصاحب داراییهای دولت توسط بخش ثروتمند عراقی.
بهتر از اینها قانونی بود که اجازه میداد سرمایهگذاران همه سود حاصل از عملیات خود را از عراق خارج کنند، بدون آنکه ملزم به سرمایهگذاری دوباره آن و یا پرداخت مالیات باشند. همچنین قید شده بود که سرمایهگذاران می توانند قراردادهای اجاره یا پیمانهای چهلسالهای منعقد کنند که بعد از این مدت هم تمدیدپذیر است.
همه این اقدامات زمانی انجام میشد که ۵۰ درصد مردم عراق هنوز آب آشامیدنی نداشتند، چراغهای راهنمایی کار نمیکرد و جرم و جنایت فراگیر شده بود.
#دکترین_شوک ۴۰
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi
.
فریب بزرگ: راهکار اقتصاد فقط جراحی است و راهکار دیگری نیست!
صندوق بینالمللی پول یک میلیارد دلار برای تثبیت پول رایج لهستان و مقداری تسهیلات برای بدهیهای آن کشور در نظر گرفت اما همه مطلقا منوط به تسلیم همبستگی در برابر برنامه شوکدرمانی بود.
لهستان به نمونه مطلوبی برای "نظریه بحران" فریدمن تبدیل شد:
استفاده سریع از سردرگمی مردم در زمان تغییرات اساسی و هراس مردم از فروپاشی اقتصادی برای نوید دادنِ درمانی سریع و معجزهآسا هرچند توهمی و پندارگونه و فریبنده
در لهستان گرچه شوکدرمانی پس از انتخاباتِ آزاد اعمال شد اما انجام چنین کاری به سخره گرفتن روند دموکراتیک بود زیرا که با خواستهای اکثریتِ غالبِ رایدهندگان، در تضاد مستقیم بود. ساکس در دفاع از اقداماتش که فاقد اقبال عمومی بود، مدعی شد که گزینه دیگری وجود ندارد: "وقتی کسی وارد این اتاق جراحی میشود و قلبش از کار میافتد، فورا قفسه سینه را باید باز کرد بدون اینکه خراشهایی باشیم که با این کار روی بدن بیمار باقی میماند. هدف این است که قلب بیمار دوباره شروع به زدن کند و البته گندکاری هم میشود! اما چاره دیگری نیست"
اما با سپری شدن دوران نقاهتِ جراحی اولیه، لهستانیها صرفا آشفتگیهای گذرا نداشتند بلکه گرفتار یک رکود کامل شدند. در دو ساله اول پس از اولین مرحله اصلاحات، تولید صنعتی ۳۰ درصد کاهش یافت. در نتیجهی کاهشِ خدمات دولتی و ورود اقلام ارزان قیمت وارداتی به کشور، بیکاری سربهفلک زد و به ۲۵ درصد رسید. آنهم در کشوری که علیرغم سختگیریهای حکومت کمونیستی، هیچ بیکاری وجود نداشت.
#دکترین_شوک ۶۸
✍️ خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi