حسن:
قومی که مسیرش همه برعکس شهید است
در حسرت دیدارِ کمی خوابِ سفید است
جمعی که زر و سیم شود کعبهی آنها
آمرزششان پیشِ خداوند بعید است
در کوفه حسینی شدن امروز چه سخت است
وقتی که به بازار پر از وعده وعید است
با مردم شهری که به هم رحم نکردند
دیگر چه نیازی به ستمهای یزید است
دیگر به سراپردهی خورشید رسیدن
از راهِ سیه گشتهی ما قطع امید است
روزی که بیایی پسرِ حضرتِ زهرا
مردم همه گویند که دینِ تو جدید است
اینجا به کسی خوش نگذشته است کجایی؟
هجران، نفس از این دل دیوانه بریده است
تلخ است اگر زندگیِ منتظرِ تو...
این زهر فراق است که از غصه چشیده است
طوفان نکند رحم به هر برگ و درختی
برگرد تن خفتهی ما شاخهی بید است
برگرد ببینی که چه اوضاع وخیمی ست
آری بخدا مرگ در این بُرهه مفید است
نـوكــرنـوشـت:
#مـهـدی_جـان
با هر نفسی سلام کردن عشق است
آقا به تو احترام کردن عشق است
چـون نام قشنگت به میان می آید
از روی ادب قیام کردن عشق است
✍خبر و تحلیل سیاسی:
@khabarvatahlilesiasi