#اهلِ_دل
سرتاپاش خاکی بود، چشمهاش سرخ شده بود از سوز سرما، دوماه بود ندیده بودمش.
گفتم: حداقل یه دوش بگیر، یه غذایی بخور، بعدنماز بخون.
سرسجاده ایستاد، آستینهایش را پایین کشید و گفت👇
من با عجله اومدم که #نماز_اول_وقتم از دست نره.
🌺شهید ابراهیم همت🌺
✍ خواب و بیدار
#شهید_همت
#من_خوابم_یا_بیدار:
https://eitaa.com/joinchat/112984187C709f7e049a