⭕️ و آنان که ظلم و ستم کردند، به زودی خواهند فهمید که بازگشتشان به کجاست!
علی بن ابراهیم قمی، محدّث و مفسّر بزرگ شیعه در قرن سوم از حضرت #امام_صادق علیهالسلام روایت میکند که فرمودند:
🔴 «به خدا قسم، به اندازۀ ظرف حجامتی، خون (مظلومی به ناحق) ریخته نشود و عصایی به عصایی نخورَد (جنگ و درگیری برپا نشود) و ناموسی به حرام تجاوز نشود و مالی به ناحق ستانده نشود، مگر اینکه گناه و وِزر و وبالش بر گردن آن دو (اولین غاصبان خلافت، #ابوبکر و #عمر) است، بدون اینکه چیزی از گناه عاملان کم شود!»
💠 «عن الصادق علیهالسلام قال: وَ اللَّهِ مَا أُهْرِيقَتْ مِحْجَمَةٌ مِنْ دَمٍ وَ لَا قُرِعَ عَصًا بِعَصًا وَ لَا غُصِبَ فَرْجُ حَرَامٍ وَ لَا أُخِذَ مَالٌ مِنْ غَيْرِ حِلِّهِ إِلَّا وَ وِزْرُ ذَلِكَ فِي أَعْنَاقِهِمَا مِنْ غَيْرِ أَنْ يَنْقُصَ مِنْ أَوْزَارِ الْعَامِلِينَ بِشَيْءٍ.»
📚 تفسير القمی، ج۱، ص۳۸۳
بحار الانوار (علامهمجلسی)، ج۳۰، ص۱۴۹
🍂 «بِدَم المظلوم عجّل لولیّک الفرج.»
#حدیث #برائت #سقیفه #غصب_خلافت
⭕️ خانههای مدینه در صدر اسلام، اصلاً درب نداشتند!!
چندی است وهابیّت خبیث و همصدا با آنان، شیعهنمایان وهابیزده، به هدف زیر سؤال بردن اصل مسلّم #شهادت حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها، واقعۀ #احراق_البیت (آتش زدن درب بیت وحی توسط حزب ننگین #سقیفه) و ضربات وحشیانهای که موجب شهادت صدیقهطاهره و #حضرت_محسن علیهماالسلام شد، شبههای را مطرح کردهاند که "خانههای مدینه در صدر اسلام، اصلاً درب نداشتند و مسلمانان در ورودی منازلشان فقط پردهای آویزان میکردند!!" حال به چند مدرک برای ردّ این ادعای باطل توجه فرمائید.
🔰 خدای تعالی در قرآن کریم به مسلمین اجازه میدهد که از خانههایی که کلید آن در اختیارشان است، غذا بخورند:
💠 «لیس علی الأعمی حرج ولا علی الأعرج حرج ولا علی المریض حرج ولا علی أنفسکم أن تأکلوا من بیوتکم أو بیوت آبائکم ... أو ما ملکتم مفاتحه أو صدیقکم لیس علیکم جناح أن تأکلوا جمیعا أو أشتاتا.»
📖 سوره مبارکه نور، آیه ۶۱
🔹 «بر نابینا و لَنگ و بیمار، گناهی نیست (که بر سر سفرۀ شما حاضر شوند) و همچنین بر شما، که از خانههای خودتان (بدون اجازه) غذا بخورید و همچنین خانههای پدرانتان ... یا خانههایی که کلیدهایش در اختیار شماست، یا خانههای دوستانتان، بر شما گناهی نیست که به طور دستهجمعی یا جداگانه غذا بخورید.»
⁉️ سؤال این است که اگر خانههای صدر اسلام درب نداشتند، پس کلمه «مفاتحه» (کلیدهای خانه) در این آیه به چه معناست؟! آیا با کلید، پرده یا حصیر خانههایشان را قفل و باز میکردند؟!
🔰 حجرههای رسول خدا صلّیاللهعلیهوآله از چوب بودند:
ابنکثیر دمشقی، عالم و محدّث اهل تسنّن قرن هشتم مینویسد:
💠 «وکانت حجره من شعر مربوطة بخشب من عرعر قال وفی تاریخ البخاری أن بابه علیهالسلام کان یقرع بالاظافیر فدل علی أنه لم یکن لابوابه حلق.»
🔹 «حجرههای #رسول_خدا صلّیاللهعلیهوآله از شاخه و چوب درخت عَرعَر به وسیلۀ مو بافته شده بود؛ و در تاریخ بخاری آمده است: درِ خانه پیامبر را با نوک انگشتان و ناخنها میزدند (درب چوبی بوده و با ناخن زدن بر پارچه، صدا نمیدهد!) و این دلالت بر این دارد که حلقههایی برای کوبیدن بر در نداشته است.»
📚 البدایة والنهایة (ابنکثیر)، ج۳، ص۲۲۱
🔰 خانۀ عایشه، درب چوبی داشت:
محمد بخاری، محدّث مشهور اهل تسنّن قرن سوم در ادب المفرد مینویسد:
💠 «عن محمد بن هلال أنه رأی حجر أزواج النبی صلّیاللهعلیه(وآله)وسلم من جرید مستورة بمسوح الشعر فسألته عن بیت عائشة فقال کان بابه من وجهة الشام فقلت مصراعا کان أو مصراعین قال کان بابا واحدا قلت من أی شیء کان قال من عرعر أو ساج.»
🔹 «محمد بن هلال، حجرههای همسران پیامبر را دیده که پوششی بافته شده از مو بوده است؛ از وی درباره خانه #عایشه پرسیدم، گفت: درب خانهاش به طرف شام باز میشد! پرسیدم: یک لنگه داشت یا دو لنگه؟ گفت: یک لنگه بیشتر نداشت؛ گفتم: جنسش از چه بود؟ گفت: از چوب درخت عرعر یا ساج.»
📚 الأدب المفرد (بخاری)، ص۲۷۲
🚩 شکستن درب خانۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها در واقعۀ هجوم:
محمد بن مسعود عیاشی، فقیه و محدّث شیعه قرن چهارم در تفسیر خود چنین روایت کرده است:
💠 «قال عمر قوموا بنا إليه فقام أبوبكر وعمر وعثمان وخالد بن الوليد و المغيرة بن شعبة وأبوعبيدة بن الجراح وسالم مولى أبي حذيفة وقنفذ وقمت معهم فلما انتهينا إلى الباب فرأتهم فاطمة صلواتاللهعليها أغلقت الباب في وجوههم وهي لا تشك أن لا يدخل عليها إلا باذنها، فضرب عمر الباب برجله فكسره وكان من سعف.»
☄ «عمر گفت: ما را نزد وی ببر؛ #ابوبکر و #عمر و #عثمان و #خالد_بن_ولید و #مغیرة بن شعبه و ابوعبیده جراح و سالم مولی ابوحذیفه و #قنفذ حرکت کردند و من نیز با آنان به راه افتادم؛ هنگامی که به خانه رسیدیم، فاطمه علیهاالسلام آنها را دید و درب را بر رویشان بست و شک نداشت که آنان بدون اجازۀ وی داخل نخواهند شد؛ اما عُمَر با لگد، در را که از چوب درخت خرما بود، شکست!»
📚 تفسیر العیاشی، ج۲، ص۶۶، ح۷۶
بحار الانوار (علامهمجلسی)، ج۲۸، ص۲۲۷
🔴 در نتیجه، خانههای مدینه در صدر اسلام و از جمله، خانۀ #امیرالمؤمنین و #حضرت_زهرا علیهماالسلام، درب چوبی داشتهاند؛ و این شبهۀ سخیف، دست و پا زدنی مذبوحانه بیش نیست!
🔥 «لعن الله قاتلي فاطمة الزّهراء.»
به هدف نصرت صاحب دین، منتشر کنید.
#شبهات #فاطمیه #محسنیه #وهابیت
https://eitaa.com/khadem_allhosein
⭕️ اعتراف عامه به فرار خلفای غاصبین در جنگ خیبر!
ابن أبیشیبة، محدّث مشهور عامه در قرن سوم (م۲۳۵ق) از أبیلیلی روایت میکند که گوید: علی بن ابیطالب به من فرمود: «ای ابولیلی! تو در #جنگ_خیبر همراه ما نبودی؟» گفتم: «آری بخدا همراه شما بودم.» #امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود:
🔴 «#رسول_خدا صلّیاللهعلیهوآله، #ابوبکر را فراخواند و مردم را برای فتح خیبر همراه او فرستاد، اما او فرار کرد و به سوی پیامبر برگشت! (روز بعد) پرچم را به دست #عمر داد، اما او هم فرار کرد و موجب شكست مسلمین شد و نزد پيامبر برگشت! سپس فرمود: "پرچم را به دست کسی میدهم که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسولش هم او را دوست دارند، خداوند به دستش فتح را محقّق میکند و او اهل فرار نیست!"
پس حضرت مرا فراخواند و من دردچشم شدیدی داشتم که چیزی را نمیتوانستم ببینم؛ پیامبر پرچم را به دست من داد؛ به حضرت گفتم: چگونه به میدان روم، در حالیکه چیزی را نمیتوانم ببینم؟ حضرت آب دهان مبارک بر چشمانم مالیده و فرمود: "خدایا گرما و سرما را بر او کفایت کن!" پس از آن، گرما و سرما آزارم نداد.»
📚 المصنف (ابنأبيشيبة)، ج۷، ص۳۹۴
#حدیث #اعتراف
⭕️ مؤمن، نژادپرست و متکبّر نیست!
روزى جناب سلمان فارسی رحمةاللهعلیه وارد مجلس #رسول_خدا صلّیاللهعلیهوآله شد و مردم او را به سبب تکریم حقّى که داشت و به احترام محاسن سپیدش و منزلت خاصى که نزد پیامبر و خاندان رسالت داشت، احترام نهادند و او را بالاى مجلس نشاندند؛ سپس #عمر بن خطاب وارد مسجد شد و چشمش که به #جناب_سلمان افتاد، گفت: "این عجمی (غیرعرب) کیست که در میان عربها صدرنشین شده؟!" در این هنگام پیامبر اکرم صلواتاللهعلیه بالای منبر رفتند و خطبهاى ایراد نمودند و فرمودند:
🌿 «مردم از زمان حضرت آدم تا به امروز، همچون دندانههاى شانه هستند؛ عرب را بر عجم و سفید را بر سیاه هیچ برتری نیست، مگر به #تقوا؛ سلمان دریایی بیپایان و گنجی تمامنشدنی است؛ سلمان از ما اهلبیت است؛ او چشمهای گواراست که علم و حکمت از او سرازیر میشود و برهان به او داده شده است.»
📚 الإختصاص (شیخمفید)، ص۳۴۱
الإیضاح (فضلبنشاذان)، ص۲۸۲
🚩 هشتم صفر، سالروز وفات جناب سلمان سلاماللهعلیه در سال ۳۶ هجری است؛ تصویر متعلّق به ضریح منوّر و حرم ایشان در مدائن، در سی کیلومتری جنوبشرقی بغداد است.
@khadem_allhosein
🔴 چرا پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله را به شهادت رساندند؟
عبدالصمد بن بشیر گوید: #امام_صادق علیهالسلام فرمودند: «میدانید #رسول_خدا صلّیاللهعلیهوآله درگذشت یا کشته شد؟ همانا خدا میفرماید: "أَفَإِن ماتَ أَو قُتِلَ انقَلَبتُم عَلىٰ أَعقابِكُم" (اگر وفات کند یا کشته شود، آیا به گذشتهتان بر میگردید؟ سوره آلعمران، آیه ۱۴۴) پس پیامبر صلّیاللهعلیهوآله قبل از موت خود، مسموم شد و همانا آن دو زن (#عایشه و #حفصه) به او سم خوراندند.» راوی گوید: «پس گفتیم که آن دو زن و پدرانشان، بدترین مخلوقات خدایند!» [۱]
همچنین آن حضرت در #تفسیر آیۀ "وَإِذ أَسَرَّ النَّبيُّ إِلَىٰ بَعضِ أَزواجِهِ حَديثًا" (سوره تحریم، آیه ۳) فرمودند: «پیامبر صلّیاللهعلیهوآله، حفصه را آگاه کردند که پدرش (عمر) و ابوبکر، خلافت را غصب خواهند کرد، حفصه این سرّ را برای عایشه فاش کرد و عایشه نیز برای پدرش گفت و #ابوبکر هم به #عمر گفت؛ پس آن دو (ابوبکر و عمر) جمع شدند برای اینکه این امر زودتر اتفاق بیفتد، پیامبر را مسموم کنند...» [۲]
📚 منابع:
[۱] تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۰۰، ح۱۵۲
[۲] الصراط المستقيم (نباطی)، ج۳، ص۱۶۸
@khadem_allhosein
✅ به کوچک و بزرگ خود، لعن دشمنان اهلبیت را بیاموزید...
داود بن نعمان گوید: كُميت خدمت #امام_صادق علیهالسلام رسيد و شعرى سرود؛ حضرت شعرش را تصحيح نموده و فرمودند: «خداوند كارهاى عالى و بدونعیب را دوست دارد و از چيزهاى نامرغوب و ایراد دار، خوشش نمىآيد.» كميت عرض كرد: آقا اجازه میدهید سؤالى بپرسم؟ امام علیهالسلام که تكيه زده بودند، راست نشستند و سينۀ خود را بر بالشى تكيه داده و فرمودند: «سؤال كن.» عرض كرد: دربارۀ آن دو نفر (#ابوبکر و #عمر) چه میفرمائید؟ حضرت فرمودند:
🔴 «ای كميت بن زید! اگر به اندازۀ يک حجامت، خونی در امّت اسلام ريخته شود يا مالى از راه حرام به دست آيد و يا زنا و عمل جنسی حرامى انجام شود (عمدتاً بخاطر حرام اعلام کردن #متعه ازدواج موقت توسط عمر)، گناهش به گردن آن دو نفر است تا روزی که قائم ما (عجّلاللهفرجه) قيام كند! ما بنىهاشم، بزرگ و كوچکمان را به سبّ (لعن و دشنام) آن دو و برائت از آن دو امر میکنيم!»
📚 رجال الكشّی (شیخطوسی)، ج۱، ص۲۰۶
بحار الانوار (علامهمجلسی)، ج۴۷، ص۳۲۳
🔥 «اللّهمّ العن الجبت والطّاغوت.»
@khadem_allhosein
✅ مناظرهای کوتاه از حضرت رضا علیهالسلام در بُطلان خلافت غاصبین
عدّهای از محضر #امام_رضا صلواتاللهعلیه درخواست کردند که در حضور #مأمون عباسی ملعون در مناظرهای در موضوع #امامت شرکت کنند و حضرت نیز پذیرفتند؛ آن مجلسی تشکیل شد و یحیی بن ضحّاک سمرقندی (از فقهاء و متکلّمین عامه در سمرقند و خراسان قدیم) برای #مناظره با ایشان انتخاب و دعوت شد.
امام علیهالسلام فرمودند: «ای یحیی بپرس.» یحیی گفت: «شما بپرسید ای پسر رسول خدا، تا ما به سؤال شما افتخار کنیم!» حضرت فرمودند:
🔴 «ای یحیی، نظر تو درباره کسی که ادّعا میکند راستگوست، ولی به راستگویان (#حضرت_زهرا و #امیرالمؤمنین علیهماالسلام) نسبت دروغگویی میدهد، چیست؟! آیا چنین کسی راستگو و پیروِ دین حقّ است یا دروغگوست؟!»
یحیی مدّتی به فکر فرو رفت و چیزی نگفت؛ مأمون گفت: «چرا جواب نمیدهی؟!» یحیی گفت: «سؤالی از من پرسیدند که نمیتوانم پاسخ دهم!» مأمون از حضرت رضا علیهالسلام پرسید: «منظورتان از این سؤال چه بود؟»
امام علیهالسلام فرمودند: «من با کنایه از یحیی پرسیدم اگر #ابوبکر راستگو بوده (شما میگوئید ابوبکرِ صدّیق!)، پس راویانِ صادق و راستگو که گفتهاند ابوبکر روزی بر فراز منبر #رسول_خدا صلّیاللهعلیهوآله اعلام کرد:
♨️ "وَلِيتُكُم وَ لَستُ بِخَيرِكُم!" (شما مرا امیر بر خود قرار دادید، در حالی که من بهتر از شما نیستم!) [۱]
باید این سخن نیز راست باشد و اگر این سخنِ ابوبکر راست است، میگوئیم امیر باید بهتر از رعیّت باشد؛ در نتیجه ابوبکر، امام نیست!
همچنین از قول او نقل کردهاند که گفته است:
🔻 "أَنَّ لِي شَيطَاناً يَعتَرِينِي!" (من شیطانی دارم که مرا وسوسه میکند و گرفتار او هستم!) [۲]
اگر ابوبکر راستگوست، پس این سخن هم راست است، در نتیجه نمیتواند امام باشد؛ چون #شیطان توانایی تصرّف در امام الهی را ندارد!
و نیز از عُمَر نقل کردهاند که گفته است:
💢 "كَانَت إِمَامَةُ أَبِي بَكرٍ فَلتَةً وَقَى اللَّهُ شَرَّهَا فَمَن عَادَ إِلَى مِثلِهَا فَاقتُلُوهُ!" (امامتِ ابوبکر، یک کارِ ناگهانی و اشتباه بود که خداوند ما را از شرّ آن حفظ کرد! پس هر که این کار را تکرار کرد، او را بکُشید!) [۳]
اگر #عمر راستگو بود، پس امامت ابوبکر به نظر عمر هم صحیح نبوده و اگر دروغ گفته، پس خودش هم برای زعامت و رهبری مسلمین لیاقت نداشته است!»
سخن حضرت که به اینجا رسید، مأمون لعنةاللهعلیه چنان عصبانی و برآشفته شد که بیمقدّمه فریادی کشید که همۀ آن جمع، پراکنده شدند! سپس به بنیهاشم رو کرد و گفت: «مگر نگفته بودم او (عالم آلمحمّد، حضرت رضا علیهالسلام) را شروع کنندۀ بحث قرار ندهید و بر علیه او جمع نشوید؟! اینها علمشان، علم رسول خداست!»
📚 منابع شیعه:
مناقب (ابنشهرآشوب)، ج۴، ص۳۵۱
بحار الانوار (علامهمجلسی)، ج۱۰، ص۳۴۸
📚 منابع عامه:
[۱] الإنباء فی تاریخ الخلفاء (ابنعمرانی)، ص۴۷
[۲] منهاج السّنة (ابنتیمیة)، ج۸، ص۲۶۶
[۳] صحیح بخاری، ج۸، ص۱۶۸، ح۶۸۳۰
۱۷ رجب، سالروز به درک واصل شدن مأمون عباسی لعنةاللهعلیه بر شیعیان مبارک باد.
🔥 «اللّهمّ العن الجبت والطّاغوت.»
@khadem_allhosein