eitaa logo
خادمان افتخاری حضرت‌فاطمه‌معصومه‌سلام‌الله‌علیها
7.7هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
1.9هزار ویدیو
48 فایل
ویژه خادمین افتخاری آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه‌سلام‌الله‌علیها آموزش مجازی و غیرحضوری، اطلاع از اخبار و رویدادهای مربوط به حرم مطهر و خادمان افتخاری، ارتقاء سطح آگاهی عمومی خدام، #جهاد_تبیین https://eitaa.com/khadem_astan ادمین: @khademharam86
مشاهده در ایتا
دانلود
┄┅═══✼✼═══┅┄ آن روزهای پرمخاطره شهید رجائی در نخست وزیری و مخصوصا دوره وی اوج ترور منافقین، مجاهدین، خلق در کشور حاکم بود. وقتی به دستور که در مورد حفظ جان مسئولان صادر شد، ایشان با خانواده اش در نهاد ریاست جمهوری مستقر شدند. یک روز که مهمانش شدیم پیش خود گفتم : لابد در این جا، به دلیل موجود، او از ظروف و وسایل پذیرایی بهتری استفاده خواهد کرد. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ بعد از احوالپرسی مقدماتی حسب معمول وقتی قرار شد از ما پذیرایی به عمل آید، ناباورانه دیدم در همان استکان های سابق و معمولی منزلشان برای ما چای آوردند. به شوخی گفتم : دایی جان ! مثل این که این جا ریاست جمهوری است این استکان ها چیست ! گفت : اگر شما مهمان رجائی هستید… کتری و سماور و استکان نعلبکی او همین است ولی اگر ریاست جمهوری هستید بحث دیگری است . ما در ریاست جمهوری همه چیز داریم اما آنها متعلق به است . برای مهمان شخصی و خانوادگی نمی توان از آنها استفاده کرد. راوی: خواهرزاده شهید رجایی مطصفی رسولی ╔═•__●°•🌷•°●__•══╗ @khadem_astan ╚══•__●°•🌷•°●__•═╝
┄┅═══✼✼═══┅┄ قرار بود برای شب کرسی بندازیم و کاملا سنتی شب یلدا مون برگزار بشه. تدارکات شب یلدا رو فراهم کردم. شهید محرابی از محل کارشون تماس گرفتن که برای شب یلدا دعوت کن. با منزل پدرم و برادرم تماس گرفتم و دعوت شون کردم، قرار شد، حسین آقا هم خودشون رو دعوت کنند. حسین آقا با من تماس گرفتن، گفتن هر کدام از مهمان ها که ماشین نداشته باشن خودم می روم دنبال شون هم میارمشون و هم برمی گردونم شون. من تعجب کردم گفتم این همه راه چه لزومی دارد. نگاهی کرد و گفت: کل قضیه شب یلدا فقط به اش است که است، بقیه اش که داستانی بیش نیست. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ هر وقت شب یلدا میشد و من می گفتم امشب شب هست، میگفت خوب چطور!؟ میگفتم بریم وسایل بخریم، شب یلدا باید با شبهای دیگه مون فرق داشته باشه. می خندید میگفت، خانم شب یلدا با شبهای دیگه هیچ فرقی نداره، شما راضی هستی ما بریم تو خیابون وسایل بخریم و خوشحال بیایم خونه و کسی ما رو ببینه و بخوره، و منم راضی میشدم. حرفی میزد که جنسش زمینی نبود برای بود. سیاهی به سفیدی روح تاریخ (شهدا) ╔═•__●°•🌷•°●__•══╗ @khadem_astan ╚══•__●°•🌷•°●__•═╝
┄┅═══✼✼═══┅┄   : شهید ، یکی از افتخارات روحانیت مبارز بود. یک انسان ، با ، ، کاری، و خستگی ناپذیر و خوش روحیه. یک انسان و استثنایی بود. حاج آقا با وجود ضیق وقت و گرفتاری نگهداری از مادرشان را تقبل کرده بودند و یکی از اتاق ها را گذاشته بودند برای مادرشان و به خانم فرموده بودند که شما کارهای مادرم را انجام ندهید، این وظیفۀ من است، وظیفۀ شما نیست. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ یکی از دوستان نقل می‌کند: یک روز که ما منزلشان بودیم، آمدند داخل، با روی باز و تواضع و خوش آمدگویی، پذیرایی کردند و رفتند در آشپزخانه با خانم صحبت کردند، خسته نباشید گفتند و چند دقیقه ای با خانم شان در آشپزخانه بودند، یعنی خانم شان را فراموش نکردند یا این که نگفتند خانم، میوه بیاورید و به مهمان ها برسید. این کارها را خودشان انجام دادند. سپس عذرخواهی کردند و رفتند، تا به مادرشان برسند. مادرشان زمین گیر بودند. رفتند و با روی باز مادرشان را تر و خشک کردند. دور ایشان می گشتند همه چیز را مرتب کردند. بعد، از اتاق که بیرون آمدند، یک لب داشتند و هزار . انگار نه انگار که از راه آمده اند، از هیچ  کس سر سوزنی برای خودشان توقعی نداشتند. همان طور که با بچه های خودشان بودند با بچه های مردم هم بودند. روح ایشان خیلی بزرگ بود؛ این دنیایی نبود....   ╔═•__●°•🌷•°●__•══╗ @khadem_astan ╚══•__●°•🌷•°●__•═╝
┄┅═══✼✼═══┅┄ و آقا جواد اگر بی نظیر نبود لااقل کم نظیر بود. همیشه تأکید داشت، هر چه داریم از است، به نماز اهمیت دهید تا خدا به شما و خواسته‌هایتان توجه نشان دهد. معتقد بود نماز خالصانه خدای باری‌تعالی را مشتری آنان کرد و آنان را بر سر سفره پربرکت خود برای همیشه مهمان کرد. همیشه دست و خود را می بوسید. طوری که ناگفته بچه های او نیز این را وظیفه ی خودشان می دانستند. این اخلاق او هم مثل بودن او، زبانزد بود؛ هیچ چیز مانع و گذاشتن به پدر و مادرش نمی شد. ناراحت بود از دست کسانی که دلسوزی نمی کردند. می گفت مهم نیست چه مسئولیتی داریم و کجا هستیم؛ هرجا که هستیم باید درست کنیم. خیلی برای کار خود دل می سوزاند. ┄┅═•°••⃟🕊⃟•°•═┅┄ همسرشهید نقل می‌کند: شب عروسیمان پا به خانم ها نگذاشت. از قبل قرارمان همین بود. می گفت: خیلی اشتباه است به مجلس خانم ها بیاید. هم ها به سختی می افتند هم من معذب می شوم. قاب عکسی از ایشان را که همان روز در آتلیه گرفته بودیم آماده کردند و در مجلس گرداندند.   ╔═•__●°•🌷•°●__•══╗ @khadem_astan ╚══•__●°•🌷•°●__•═╝