eitaa logo
قیام امام زمان ( عج) نزدیک است ✌️
212 دنبال‌کننده
13.8هزار عکس
12.9هزار ویدیو
76 فایل
السلام علیک ایها القائم سلام بر تو ای مولایی که تمام حق های بر زمین مانده قیام تو را انتظار میکشد... و دلهای غمدیده به امید قیام تو می تپد صحیفه مهدیه زیارت بقیة الله ارواحنا فدا در سختی‌ها #الهم عجل لولیک الفرج ارتباط با ادمین @hemati7975
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 یا اسرائیل فرومی‌پاشد، یا ایران را فرومی‌پاشند 🔸 خودتان را جای آمریکایی‌ها بگذارید و به جای آنها فکر کنید، چرا هیچ جوره با ایران کنار نمی‌آیند؟ چرا هر بار امتیاز دادیم خُلف وعده کردند؟ ساده‌ترین پاسخ این است: طرح کلانی وجود دارد برای حفاظت از اسرائیل که در آن ایرانِ یکپارچه و قدرتمند پذیرفته نشده. آمریکا از آن طرح کوتاه نمی‌آید. 🔹 خودشان فروپاشی اسرائیل را به مهم‌ترین مقدمه برای عادی شدن وضعیت ایران تبدیل کرده‌اند. سران جمهوری اسلامی باید احمق باشند اگر ندانند مسئله آمریکا پتانسیل مردمی علیه اسرائیل است که در انقلاب رخ نشان داد و غرب به طور کلی آن را تهدید گرفت. هدف، ایرانِ شیعه است نه فقط جمهوری اسلامی! @abjad_mahdi @khadem_emame12
🔴 مسئله اصلی بقای ایران است ✍ 🔸 وقتی ژنرال آلنبی فلسطین و پس از آن دمشق را فتح کرد به قبر صلاح‌الدین لگد زد و گفت: جنگ‌های صلیبی حالا تمام شد. این در قرن بیستم رخ داد نه در قرون وسطی. آن زمان وقتی جایی را تصرف می‌کردند دژهایی می‌ساختند تا تکیه‌گاه‌شان برای حملات بعدی باشد، کشتار می‌کردند و جمعیت بومی را کوچ می‌دادند تا جا برای سربازان و مهاجران باز شود. انگلیس هم بعد از اشغال شامات همین کار را کرد. قلعه صهیون در لبه برخورد تمدن‌ها بالا آمد تا سرزمین‌های اسلامی را زخم‌خورده و عقب‌مانده نگه دارد. 🔹 نظرسنجی تازه نشان می‌دهد ۷۴ درصد از فرانسوی‌ها نگاه مثبتی به ناپلئون دارند، جنگ‌افروزی که می‌خواست فرانسه را به قدرت اول جهان تبدیل کند و اشغالگری که رویای استعمار در کشورهای اسلامی را داشت. همین فرانسه که با ایدئولوژی سکولار و ضددین (لائیک) شناخته شده در منطقه ما چهره مسیحی به خود می‌گیرد. همانطور که انگلیس فلسطین را جدا کرد تا یهودی‌ها در آن دولت بسازند فرانسه هم از بخش پنجم از متصرفات عربی‌اش کشوری تازه (لبنان) درآورد تا مسیحی‌ها در آن قدرت اول باشند. 🔸 سخن گفتن از کشورسازی در جنوب خلیج‌ فارس ملال‌آور شده، حتی اگر به گستردگی مرزهای عراق و ترکیه نگاه کنیم طراحی عامدانه می‌بینیم تا مانعِ برآمدن یک قدرت منطقه‌ای شود. عراقِ عرب به شکل تاریخی به بین‌النهرین اطلاق می‌شد اما انگلیس با اضافه کردن بخش شمالی یعنی سرزمینِ کردها که اصالتا ایرانی هستند کشور فعلی را برآورد و استخوان بُرنده‌ای لای زخم نگه داشت. یک سوم از خاک ترکیه نیز روی سرزمین‌های همین قوم ایرانی که هیچ قرابتِ زبانی با ترک‌ها و عرب‌ها ندارند کشیده شده‌. 🔹 به شرق اگر نگاه کنیم داستانِ مشابهی می‌بینیم. افغانستان یک تجاوز قومی است که استعمار به رسمیت شناختش. از نام یک قوم (افغان یعنی پشتون) کشوری درآمد تا حائل بین هند، چین، روسیه و ایران باشد. فارسی در آن عقب رانده شد تا قرابتش با گذشته را از دست بدهد. خشکاندن ریشه فارسی در هند نیز داستان کهنه‌ای است و نیازی به تکرار ندارد. الحاق بلوچستان به کشوری با قدرت مرکزی ارتش که هیچ وقت از دایره اتحاد با انگلیس خارج نشده، کاملا شبیه به ترکیه، نیز به حد کافی گویا و روشنگر هست. 🔸 هر چقدر نگاه‌مان خُرد باشد و بر صهیونیسم تمرکز کنیم یا رویکردهای فرهنگی‌-‌رسانه‌ای را جدی بگیریم (به این امید که افکار عمومی در غرب، غده سرطانی را مهار کند) خطِ تمدنی و تاریخی را بیشتر از دست خواهیم داد. اسرائیل مهم‌ترین آسیبِ ناشی از دخالت غربی‌ها در سرزمین‌های اسلامی بوده و بیشترین حساسیت را ساخته اما فقط در کنارِ سایر قطعه‌ها چهره اصلی از غبار و ابهام بیرون می‌آید. در واقع ما با اسرائیل طرف نیستیم، این غرب است که در تمامیتش نمی‌خواهد هیچ قدرتی در سرزمین میانه پا بگیرد. 🔹 غرب اول نگران اسلام است بعد ایران و ما نمی‌توانیم خودمان را از شرایطی که در آن قرار گرفته‌ایم استثنا کنیم. انتخاب با ما نیست! بودنِ ما عامل نگرانی برای غرب است و فقط دو انتخاب پیش رویمان بوده: وابسته‌‌ای حقیر و کاملا پیرو، یا کشوری که نامش دائما با آنچه آنها نمی‌خواهند در صدرِ خبرها باشد. با انقلاب اسلامی از اولی گذشته‌ایم و دیگر با احتمالی نزدیک به صفر مواجهیم که پس از بی‌ثباتی، ایران در اندازه‌های فعلی را تحمل کنند. همه نشانه‌ها حاکی از ویران‌سازی و تجزیه تا سر حد امکان است.
🔴 به ترکیه شبیه نشدیم، خسارت این بود 🔸 در افتتاحیه جشنواره فجر خواستند از پرویز شیخ‌طادی تجلیل کنند اما اتفاقِ متفاوتی رخ داد. در موقعیتی نمایشی پشت به مسئولین و‌ رو به جمعیت آنها را خطاب قرار داد، گفت برای وزیر کراوات هدیه آورده‌ام چون قبلا مُد بود و کارمندان دولت همه می‌زدند. برای سال‌های پس از انقلاب مرثیه خواند که حذف کراوات چقدر خسارت زد، از برخورد با ویدئو و ماهواره گفت که چقدر خسارت زد و آخر سر یک روسری از جیبش بیرون آورد که اینقدر خسارت نزنید! 🔹 در تلاقی کراوات و روسری طنزی نهفته که حتما به فکر شیخ‌طادی نرسیده. آنجا که سرکوب نیست، لباسِ رسمی مردها باید تا زیر یقه پوشیده باشد و به گردن هم گره بزنند اما زن‌ها تنگ و کوتاه می‌پوشند. اگر کراوات قانون می‌شد آیا هموطنانِ ناراضی از اجبار، بدشان می‌آمد؟ شلوغ می‌کردند و شر و خونریزی راه می‌انداختند؟ طبیعتا خیر، اما یک تکه شال آن هم ناقص برایشان مسئله شده در حد مرگ و زندگی! چرا؟ چون آن ایرانی است این عربی؟! 🔸 مسئولین دست‌شان را در عسل کردند و در دهانِ شیخ‌طادی گذاشتند اما او دست‌شان را گاز گرفت. کراوات دادن به وزیر انقلابی مثل این است که به یک روحانی گردنبندِ صلیب هدیه بدهید، معنایی جز توهین دارد؟ شاید بگویند اصلا متوجه نشده و فقط خواسته نمایش بازی کند که من با اینها نیستم، اما موقعیتی که انتخاب کرده چطور؟ می‌شود فرض کرد یک کارگردان نفهمد فرصت‌طلبی روی صحنه و سرکوفت زدن رو به تماشاچی چه معنایی دارد؟ 🔹 با گزک‌گیری در طرف مقابل باید بگوییم به سر تا پای دولتی‌ها نجاست زد و اگر چنین هدفی داشته موفق شده. برای بنده آنجایی جالب بود که به دغدغه اخلاقی و دینی تظاهر کرد و گفت: «بابا این چهره حزب‌اللهی نیست، چهره بچه مسلمان این نیست، این اخلاق پیامبری نیست». به هیچ وجه نمی‌توانم فرض کنم کسی نگرانِ اخلاق باشد اما خودش را در موقعیت رودست زدن و نمک‌نشناسی و دیگران را در وضعیت شرمساری و پشیمانی از لطف قرار بدهد. 🔸 شیخ‌طادی «خسارت» را زیاد تکرار کرد و کسی آنجا نمی‌توانست به رویش بیاورد که خسارتِ سیاست‌ها شبیه نشدن به ترکیه بوده، که ناموس هنوز ارزش مانده، که خیابان‌هایمان شبیه آنتالیا و پاتایا نشد، که سینمای پیش از انقلاب به گور رفت، که جشن هنر شیراز ادامه پیدا نکرد، که اگر ویدیو و ماهواره و اینترنت محدود و مدیریت نمی‌شد (هر چند پر اشکال) انقلابی نمی‌ماند تا تو نگران چهره‌اش شوی. خسارتش این است که از شماها تقدیر می‌کنند. 🔹 این تلاش برای لجن زدن به سابقه انقلاب، در جشنواره فجر، در شب افتتاحیه، آنهم از طرف کسی که برایش بزرگداشت گرفتند درس خوبی برای مسئولین بود. مردم لنگِ زندگی عادی‌شان هستند و خطر جنگ تا بیخ گوش‌شان آمده اما سینمایی‌ها به شرارتِ سال گذشته چسبیده‌اند و همان خطی که علینژاد و رسانه‌های ضدایرانی به اقلیت القا کردند را ادامه می‌دهند. برخلاف شماری از موارد گذشته این درس بسیار صریح و رکیک بود و جایی برای تردید باقی نگذاشت. 🔸 قاطبه مردم نه تنها سینما برایشان مهم نیست که از طبقه زیاده‌خواهی که حتی تن به مالیات نمی‌دهند و در بدترین فشارها اکثریت را تنها می‌گذارند شاکی‌ هستند. انقلاب با سینما پیروز نشد که از دست دادن سینما برایش فاجعه باشد، نگرانی مسئولین در کم‌ شدن رونق یا فاصله گرفتن سینمایی‌ها واقعا بچه‌گانه است. اگر بودجه‌ها را کاهش و حمایت از سینما را به حداقل برسانید آنکه ضرر خواهد کرد نه مردم خواهند بود نه نظام. خودتان را ذلیلِ اینها نکنید.
📝 پول می‌دهیم تا فقیرتر شویم 🔸 استاد اقتصادی را فرض کنید که از دولت حقوق می‌گیرد تا به دانشجویان یاد بدهد دولت نباید در هیچ جا دخالت کند. آیا این پدیده زوال معنا را به رخ نمی‌کشد؟ دانشجویی را فرض کنید که با امکاناتی که خانواده ثروتمندش برایش فراهم آوردند در کنکور قبول شده و حالا دولت خرج تحصیلش را می‌دهد. بی‌معنایی و نقضِ غرض نیست؟ چرا این پدیده‌ها برای ما عادی شده؟ 🔹 داستان به موارد اینچنینی ختم نمی‌شود. مدیر سیاسی را فرض کنید که از دل مردم آمده اما گرایش اشرافی پیدا کرده. همه‌مان پولِ تحصیل امثال جهانگیری از محروم‌ترین مناطق ایران را داده‌ایم تا بر کشور سوار شوند و به طبقه برخوردار خدمت کنند. یا پزشکی را فرض کنید که بیماران را می‌چاپد و مالیات نمی‌دهد، تفاوتی دارد که در کودکی فقیر بوده یا در پرِ قو بزرگ شده؟ 🔸 بسیاری از دفاعیه‌ها از آموزشِ دولتی فریبنده‌اند. جابجایی طبقاتی وقتی اندک باشد و تسلطِ اقلیت بر اکثریت را برهم نزند ارزشِ اجتماعی ندارد. آموزش دولتی در سطوح عالی به شرطی قابل توجیه است که به عدالت کمک برساند نه اینکه طبقه زیاده‌خواه را تقویت کند. وقتی الگوی تحصیل با وام و بازپرداخت پس از درآمدِ مکفی وجود دارد، چرا آموزش دولتی در شرایط سابق مانده؟ 🔹 روشن است که دولت باید در گرایش‌‌ها و جهت‌هایی خرج کند که خودش یا منافع اکثریت را زیر سوال نبرد. سال‌ها است بودجه در دانشگاهِ دولتی هزینه می‌شود تا کارشناسانی ضددولت، طرفدار اقتصاد آزاد و از این قسم بیرون بیایند. از جانب توده و با زبان صریح یعنی: پول می‌دهیم تا زیر دستِ نخبه‌های بازارپرست بیشتر جان بکنیم و هر روز فقیرتر از دیروز شویم. 🔸 مهاجرت هم این بی‌معنایی را آشکار کرده. مردم پول می‌دهند تا عده‌ای رایگان درس بخوانند و برای کانادا کار کنند، یا کارمند انگلیس و آمریکا شوند و برای پیشرفت آنها زحمت بکشند، حتی در پروژه‌های ضد ایرانی همکاری کنند و به تحریم و بدبخت‌تر کردن خودمان یاری برسانند. سال‌ها این رویه برقرار بوده و به تازگی تصمیم گرفتند هزینه آزادی مدرک را تا حدی واقعی کنند. 🔹 عقلانیت جمعی ما پیش‌تر با پرداخت ارز دانشجویی و مسافرتی (حتی به مسافرت‌های تفریحی که ارزش‌های گسست مثل مصرف، خوشگذرانی و ولنگاری را دامن می‌زنند) زیر سوال رفته و مخارج دانشگاه، در حالی که کشور زیر فشار تحریم کمر خم کرده فقط امر اثبات شده را پررنگ‌تر می‌کند. پیدا است با چه رویکردی باید درباره هوش و درایت خودمان سخن بگوییم.