eitaa logo
قیام امام زمان ( عج) نزدیک است ✌️
210 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
10.2هزار ویدیو
72 فایل
السلام علیک ایها القائم سلام بر تو ای مولایی که تمام حق های بر زمین مانده قیام تو را انتظار میکشد... و دلهای غمدیده به امید قیام تو می تپد صحیفه مهدیه زیارت بقیة الله ارواحنا فدا در سختی‌ها #الهم عجل لولیک الفرج ارتباط با ادمین @hemati7975
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 ....!! 🌷سوار بر موتورهایمان به راه افتادیم. حاج همّت و میرافضلی جلو می‌رفتند و من پشت سرشان. دو_سه متری با هم فاصله داشتیم. جایی که حاجی می‌خواست برود پایین جاده بود. برای رفتن به آن‌جا می‌بایست از پایین پد می‌رفتیم روی جادّه. این کار باعث می‌شد که شتاب دور موتور کم شود. عراقی‌ها هم روی آن نقطه دید کامل داشتند و درست به موازات نقطه مرکزی پد، تانکی را مستقر کرده بودند و هر وقت ماشین یا موتوری از آن‌جا رد می‌شد، تیر مستقیم شلّیک می‌کردند. 🌷موتور حاج همت کشید بالا تا برود روی پد، من که پشت سر آن‌ها بودم، گفتم: «حاجی این‌جا رو گاز بده.» حاجی گاز را بست به موتور که یک آن، گلوله‌ای شلّیک و منفجر شد. دود غلیظی بین من و موتور حاج همّت ایجاد شده بود. بر اثر موج انفجار، به گوشه‌ای پرتاب شدم و تا چند لحظه گیج و منگ بودم. 🌷دود و گرد و غبار که خوابید، موتوری را دیدم که در سمت چپ جاده، افتاده بود و دو جنازه هم روی زمین بود. تازه یادم افتاد که موتور حاج همّت و میرافضلی جلوی من حرکت می‌کرد. به سمت جنازه‌ها رفتم. اوّلی را که با صورت روی زمین افتاده بود، برگرداندم، تمام بدنش سالم بود، فقط صورت نداشت و دست چپ؛ موج انفجار صورتش را برده بود. اصلاً قابل شناسایی نبود. به سراغ دومی رفتم. نمی‌توانستم باور کنم، میرافضلی بود. عرق سرد بر پیشانیم نشست. 🌹خاطره اى به یاد سردار خيبر شهيد محمدابراهيم همت و سردار شهید سید حمید میرافضلی معروف به سيد پا برهنه راوی: رزمنده دلاور مهدی شفازند
🌷 . 🌷چند روزی بود که جنگ آغاز شده بود، در آن زمان هنوز بسیج تشکیل نشده بود و سپاه هم نو پا بود که او تصمیم گرفت داوطلبانه به همراه گروهی به جبهه برود، روز اعزام به او گفته بودند که شما چون متاهل هستید بهتر است نیایید و او را جا گذاشته و رفته بودند. آن روز.... 🌷آن روز وقتی به منزل آمد خیلی ناراحت بود و روی زمین دراز کشید، برایش بالش آوردم که سرش را روی آن بگذارد، گفت: نمی‌دانی آن‌جا چه خبر است، مال و اموال و حتی دخترهای جوان را به غارت می‌برند، حالا ما به این فکر کنیم که بالش زیر سرمان هست یا نه؟ همسرم فردای آن روز به همراه گروه دیگری عازم جبهه شد و ۳ روز بعد از آن به شهادت رسید. 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز علی‌اصغر جمشیدی راوی: همسر گرامی شهید منبع: سایت نوید شاهد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰فرمانده سپاه تهران: پیکر ۴۰۰ شهید گمنام در سالروز شهادت حضرت فاطمه (س) در کشور تشییع می‌شود. 🌹پیکر ۲۰۰ شهید در استان‌ها و ۲۰۰ شهید در تهران تشییع خواهد شد. 🌹 ✅تکاوران جنگ نرم ✅ 🚩قرارگاه عملیاتی لشکر ۲۷محمد رسول الله(ص) 🚩
سالروز عروج ملکوتی شهید سیدمجتبی علمدار نام پدر : سید رمضان تاریخ تولد :1345/10/11 تاریخ شهادت : 1375/10/11 محل شهادت : بیمارستان امام ساری موضوع شهادت : جانباز عملیات : عمليات کربلاي 5 نحوه شهادت : جراحات ناشی از شیمیایی گلزار : ملا مجدالدین ساری 🌷🕊 🌷 ✅تکاوران جنگ نرم ✅ 🚩قرارگاه عملیاتی تیپ ۳۹امام صادق (ع)استان بوشهر 🚩 ╭┅┈┈┈┈ >>𑁍<<┈┈┈╼┅╮ @wwwkhadem_emame12 ╰┅╾┈┈┈ >>𑁍<<┈┈┈┈┅╯
🍁🍂🍁🍂🍁🍂 🌹 نمازهایت را عاشقانه بخوان، حتی اگر خسته‌ای یا حوصله نداری؛ تکرار هیچ چیز جز در این دنیا قشنگ نیست 🌹 #«شهید دکتر چمران» 🌷 🔶 # بازخوانی و یادآوری # ارزش ها و آرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂🍁🍂🍁🍂🍁 🎥⭕️ گوشه ای از اخلاص رزمندگان در دوران دفاع مقدس و بیان خاطره جالب پیرمرد بقالی از چگونگی ایجاد انگیزه رفتن به جبهه 💢ارسال کنید برای همه مدیران و مسئولانی که می شناسید. ❗️ ❗️ 🌷 ... 🔷
🍁🍂🍁🍂🍁🍂 #💬 شهید سید مرتضی آوینی: 🔻براي مرگ آماده‌اي؟ اگر همین الان ملك‌الموت سر رسد و تو را به عالم باقي فرا خواند، هر چند با شهادت، آماده‌اي؟» ديدم كه نه؛ شهوت زيستن مرا به خاك بسته است، چنگ در خاك زده و ريشه دوانده است. و مي‌دانستم كه شهدا را پيش از آنكه مرگشان در رسد دعوت مي‌كنند و آنان لبيك مي‌گويند. و تا چنين نشود، اجل سر نمي‌رسد. اين را به تجربه و حضور دريافته بودم. راستی براي مرگ آماده‌اي؟ 🌷 # برگرفته از مقاله مرگ مردانه ... 🔶
🥀🥀🥀 ➖ زمانی که  فرمانده بود، یک عده پشت سر او حرف می زدند، یک روز به او گفتم: بعضی ها پیش دیگران بدِ شما را می گویند، خیلی تو هم رفت، از اینکه این موضوع را با او درمیان گذاشتم پشیمان شدم، رو به او کرده و گفتم: محمد جان زیاد به این قضیه فکر نکن، گفت: من از اینکه پشت سرم حرف می زنند ناراحت نیستم، من که چیزی نیستم، از این ناراحتم که چرا آدم های به این خوبی، غیبت یک آدم بی ارزشی مثل من رو می کنند، از این ناراحتم که چرا باعث گناه برادرانم شدم؟ سرم را پایین انداختم و با خودم گفتم: خدایا این کجاست و من کجا. 🌷 ... 🟢 # بازخوانی و یاد آوری