eitaa logo
🍀کُمیٖتـــــه‌خـٰادِمیٖن‌ِشـُـهدٰا✨
4.5هزار دنبال‌کننده
10.2هزار عکس
3.8هزار ویدیو
56 فایل
کمیته برادران: @bisimchi67 کمیته خواهران: @Md654321 #خادم‌الشهدا فقط یک مدال بر روی سینه نیست! یک هدف و راه است‌ کسانی میتوانند هم مسیر باشند که اَدا و اِدعا را دفن کنند...
مشاهده در ایتا
دانلود
همیشه‌آدم‌باچیزایی‌که‌خیلی‌ دوست‌داره‌امتحان‌میشه.. - @khademin_alborz
مردم‌هروقت‌کارتون‌جایی‌گیر‌کرد امام زمانتون‌روصدا کنیدیاخودشون‌میان، یایکی‌رومیفرستن‌که‌کارتون‌روراه‌بندازه _ @khademin_alborz
4_5913508185146132023.mp3
9.42M
هرروز با خودت تکرار کن که امام زمان منو میبینه:)🕊
استاد محرابیان
👤🌱 @khademin_alborz
خستـه‌ام.! ازهرآنچه‌که‌مرا،وصل‌این‌دنیا‌نموده، دلم‌حال‌وهوایِ‌جمعِ‌شھیدان‌رامی‌خواهد.! @khademin_alborz
🌸عکس دخترشو زده بود تو دفتر فرماندهیش بهش گفتم مرتضی اون عکسو بردار اینجوری دلت گیره نمیتونی بپریا.... گفت: نه میخام با همه وابستگیام فدایی امام زمان عجل الله بشم... ❣ کمیته خادمین شهدا 🌱 @khademin_alborz ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🥀 ‍ ✍خاطرات شهداء زنده زنده سوخت اما آخ نگفت شهید سید مرتضی آوینی❤️ حسین خرازی نشست ترک موتورم. بین راه، به یک نفربر پی ام پی، برخوردیم که در آتش می سوخت. فهمیدیم یک بسیجی داخل نفربر گرفتار شده و دارد زنده زنده می سوزد! من و حسین آقا هم برای نجات آن بنده ی خدا با بقیه همراه شدیم. گونی سنگرها را بر می داشتیم و از همان دو سه متری، می پاشیدیم روی آتش! جالب این بود که آن عزیزِ گرفتار شده، با این که داشت می سوخت، اصلا ضجه و ناله نمی زد! و همین پدر همه ی ما را درآورده بود! بلند بلند فریاد می زد: ▪️خدایا! الان پاهام داره می سوزه! می خوام اون ور ثابت قدمم کنی! ▪️خدایا! الان سینه ام داره می سوزه! این سوزش به سوزش سینه ی حضرت زهرا نمی رسه! ▪️خدایا! الان دست هام سوخت! می خوام تو اون دنیا دست هام رو طرف تو دراز کنم! نمی خوام دست هام گناه کار باشه! ▪️خدایا! صورتم داره می سوزه! این سوزش برای امام زمانه! برای ولایته! اولین بار حضرت زهرا این طوری برای ولایت سوخت! آتش که به سرش رسید، گفت: ▪️خدایا! دیگه طاقت ندارم، دیگه نمی تونم، دارم تموم می کنم. لااله الا الله، ▪️خدایا! خودت شاهد باش! خودت شهادت بده آخ نگفتم! آن لحظه که جمجمه اش ترکید من دوست داشتم خاک گونی ها را روی سرم بریزم! بقیه هم اوضاعشان به هم ریخت. حال حسین آقا از همه بدتر بود. دو زانویش را بغل کرده بود و های های گریه می کرد و می گفت: ▪️خدایا! ما جواب اینا را چه جوری بدیم؟ ما فرمانده ایناییم؟ اینا کجا و ما کجا؟ اون دنیا خدا ما رو نگه نمی داره بگه جواب اینا رو چی می دی؟ زیر بغلش را گرفتم و بلند کردم و هر طوری بود راه افتادیم. تمام مسیر را، پشت موتور، سرش را گذاشت روی شانه ی من و آن قدر گریه کرد که پیراهن و حتی زیر پوشم خیسِ اشک شد. شهداییم @khademin_alborz
48.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬اولین سالگرد شهادت جانباز شهید ابراهیم نیکخواه بهرامی 📌کاری از خادمین شهدای ناحیه امام هادی علیه السلام و حوزه مقاومت ۴۱۱ محمد رسول‌الله(ص) شهرستان کرج ❣کمیته خادمین شهدا 🌱 @khademin_alborz
6.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا أُنْسَ کلِّ مُسْتَوْحِشٍ غَرِیبٍ «ای آرامشِ هرناآرامِ غریب!🌱» @khademin_alborz
✍دو روز قبل از رفتنش گفتم: این دفعه که بروی مطمئنم از دستم رفتی آقا مرتضی. خندید و گفت: روز قیامت که بشود وقتی گلوی خونی امام حسین علیه سلام را ببینم و گلوی من سالم باشد شرمنده می شوم. و وقتی خانم صدرزاده گفت، تیر به گلویش خورده مقداری احساس سبکی کردم که مرتضی در آن دنیا شرمنده امام حسین علیه سلام نخواهد بود. آقا مرتضی همیشه می گفت: این که تیرها از اطراف من رد می‌شود و به من نمی‌خورد تقصیر توست که دعا می‌کنی من شهید نشوم. هر سری که آقا مرتضی می‌رفت سوریه، من برای سلامت برگشتن اش چله بر می‌داشتم و حرم می‌رفتم.  راوی: همسر شهید 🗓سالگرد شهادت ...🌷🕊 تاریخ شهادت: ۹۵/۶/۲۱ @khademin_alborz
بعدِ‌ شهادت‌ اومد توی خوابم‌ گفت‌؛ اگه می‌خوایید‌ بچه‌ هاتون‌ مثل من‌‌ بشن‌ بهشون‌ تاکید‌ کنید نماز اول‌‌ وقت‌ و زیارت‌ عاشورا هر شب‌ شون‌ ترک نشه. . _ @khademin_alborz