•[﷽]• ✍#عکس_نوشته مامانش از بقالی سرکوچه واسش بستنی خرید.بستنیشو تو آستینش قایم کرد آوردخونه؛مامانش می گفت:وقتی رسیدیم خونه رو کرد بهم وگفت:مامان بستنیم آب شد ولی دل بچه های توکوچه آب نشد. #شهید‌غلامعلی‌پیچک🌱 #خاطرات‌شهدا📚 #کمیته_خادمین_شهدا_استان_البرز @khademinalborz

#خاطرات‌شهدا🕊.. #رفیق_خوب_مواظب_جسم_و_روح🌱 برایش‌دلمہ‌درست‌ڪردیم کہ‌خیلے‌دوست‌داشت😋 وقتےخواستیم‌مزه‌یکے‌را‌بچشد نپذیرفت،گفت:«دوست دارم اول‌براۍحاج‌قاسم‌ببرمـ♥️» زنگ‌زد‌بہ‌خانہ‌حاجے وگفت‌ناهار‌نخوردتا‌برایش‌دلمہ‌ببرد🍲 مےگفت:‌«حاجےخیلےدلمہ‌دوست‌داره؛ اول‌براۍحاجے‌مےبرمヅ.. همیشہ‌همینطوربود بہ‌هرچیزۍکہ‌حاج‌قاسم‌دوست‌داشت لب‌نمیزدتااول‌براۍاو‌ببرد..🙂 #شهیدحسین‌پورجعفری🌱 #کمیته_خادمین_شهدا_استان_البرز آدرس ما در شبکه های اجتماعی👇 ⬅️ایتا Eitaa.com/khademinalborz ⬅️اینستاگرام instagram.com/khademinalbor ⬅️روبیکا(روبینو) https://rubika.ir/khadem_koolebar

.. Γ♥️🍃•• 📝#خاطرات‌شهدا #رفیق‌خوب‌مواظب‌جسم‌و‌روح🌱 برایش‌دلمہ‌درست‌ڪردیم کہ‌خیلے‌دوست‌داشت😋 وقتےخواستیم‌مزه‌یکے‌را‌بچشد نپذیرفت،گفت:«دوست دارم اول‌براۍحاج‌قاسم‌ببرمـ♥️» زنگ‌زد‌بہ‌خانہ‌حاجے وگفت‌ناهار‌نخوردتا‌برایش‌دلمہ‌ببرد🍲 مےگفت:‌«حاجےخیلےدلمہ‌دوست‌داره؛ اول‌براۍحاجے‌مےبرمヅ.. همیشہ‌همینطوربود بہ‌هرچیزۍکہ‌حاج‌قاسم‌دوست‌داشت لب‌نمیزدتااول‌براۍاو‌ببرد..🙂 #شهیدحسین‌پورجعفری🕊 @khademin_alborz

#خاطرات‌شهدا🌱 از کودکی تکیہ داشت ، و بچہ‌ها را دور خودش جمع میکرد نوحه هم هر شب برای آن ها میخواند ، سینه هاشونو میزدند، عزاداری هاشونو میکردند ساعت دوازده شب نشده هم میگفت برید خونہ‌هاتون خانواده هاتون اذیت نشن خودش هم در همون تکیہ میخوابید . . . هشت سالش بود ، خواب امام حسین علیه‌السلام رو دید ؛ با بغض اومد بہ خونہ گفتم حسین چیشده ؟ گفت مامان خواب دیدم آقا #امام_حسین علیه‌السلام رو اومده تو تکیہ‌ام گفتہ حسین چہ تکیہ قشنگی زدی دستشونم کشیدن رو سرم یعنی با بغض این ها رو بہ من میگفت... #شهیدحسین‌ولایتی‌فر🌷 @khadem_koolebar