eitaa logo
🍀کُمیٖتـــــه‌خـٰادِمیٖن‌ِشـُـهدٰا✨
4.3هزار دنبال‌کننده
9.6هزار عکس
3.4هزار ویدیو
54 فایل
کمیته برادران: @Dp123456 کمیته خواهران: @Md654321 تبادل شبانه @Shahid128 #خادم‌الشهدا فقط یک مدال بر روی سینه نیست! یک هدف و راه است‌ کسانی میتوانند هم مسیر باشند که اَدا و اِدعا را دفن کنند...
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 کتاب‌ عارفانه 🌷زیارت🌷 هر هفته با شهید احمد علی نیری به زیارت مزار شهدا می رفتیم. یکبار سر مزار شهیدی رسیدیم که او را نمی شناختم. همانجا نشستیم فاتحه ای خواندیم. اما احمدآقا حال عجیبی پیدا کرده بود. ✳️در راه برگشت پرسیدم: «احمدآقا این شهید را می شناختی؟» پاسخ داد: «نه.» پرسیدم: «پس چرا سر مزار او آمدیم؟» اما جوابی نداد. فهمیدم حتما یک ماجرایی دارد. اصرار کردم. ✅وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت: «اینجا بوی امام زمان (عج) را می داد. مولای ما قبلا به کنار مزار این شهید آمده بودند.» 💐 البته می گفت: «اگه این حرفها را می زنم فقط برای این است که یقین شماها زیاد شود و به برخی از مسائل اطمینان پیدا کنی. و تا زنده ام نباید جایی نقل کنی.» ‎‎‌‌‎@khademin_alborz
🔷 همسرش می‌گفت: یک شب دخترم زهرا به شدت در تب می‌سوخت، از بس گریه کرد واقعی عاصی شدم. دیگر توان و قدرتی برای آرام کردن زهرا نداشتم. رو به عکس رضا کردم و گفتم: آقا رضا خسته شدم، خودت می‌دانی و این بچه! من که نمی‌توانم او را آرام کنم. 🌷جانماز رضا همیشه همانجا که نماز می‌خواند پهن بود و عبایش تاشده روی آن قرار داشت. زهرا را گذشتم روی زمین، کنار جانماز. از خستگی چشمانم روی هم افتاد. چشم که باز کردم، به خودم که آمدم دیدم خبری از صدای گریه زهرا نیست! از جا پریدم. زهرا کنار جانماز رضا آرام خوابیده بود. دست به پیشانی‌اش زدم، دیگر از آن تب سوزان هم خبری نبود. چشمم رفت به سمت جانماز، دیدم عبای رضا گویی پوشیده شده و دوباره روی جانماز افتاده! 📚برگرفته از کتاب شهیدان زنده اند/ شاهد نهم / مقیم کوی رضا / انتشارات شهید ابراهیم هادی 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 @khademin_alborz
نامیرا ؛ کتابی در قالب رمان، درباره واقعه عاشورا. نویسنده واقعه کربلا را در قالب داستانی روایت می‌کند تا فضای شهر کوفه پیش از حادثه عاشورا را نشان دهد و شک و تردید مردم در حمایت از امام حسین(ع) و علل آن را روشن سازد. محتوا: داستان «نامیرا» درباره دختر و پسر جوانی است که برای حمایت از امام حسین(ع) و یزید تردید دارند. در ادامه داستان، این دو جوان طی استدلال‌های مختلف به حقانیت امام حسین(ع) پی می‌برند. نویسنده در این اثر به بخشی از تاریخ اسلام و شیعه می‌پردازد. نامیرا داستانی شخصیت‌محور است. رمانی با خرده‌ روایت‌هایی از تغییر روش، هدف، آرزو و عاقبت انسان‌ها. نویسنده سعی می‌کند درگیر اختلاف روایت‌های تاریخی نشده. با این حال از عقبه تحقیقی هم بهره برده است. برخی معتقدند نامیرا یک دوره فتنه‌شناسی است برای کسانی که در پی حق هستند و می‌خواهند بدانند که حق و باطل چگونه جابجا می‌شود. حتی «عبدالله بن عمیر» با آن همه سابقه در جهاد با کفار، تردید می‌کند که چرا پسر پیامبر به مقابله با یزید برخاسته است؟ نامیرا داستان عاشقانه هم دارد و نویسنده درام و رمانس را در کتابش به هم آمیخته است. آنجا که سلیمه دختر عمرو بن‌حَجّاج با ربیع پیمان زناشویی می‌بنددو خوشحال است که همسرش محب علی(ع) و اولاد اوست و خشمگین می‌شود که چرا پدرش به حسین(ع) پشت کرده است.این عشق آن قدر قوی است که وقتی ربیع کارش به تردید می‌کشد، سلیمه هشدار می‌دهد که پیوند آن دو از سر حب علی و حسین(ع) است. نویسنده : صادق کرمیار ناشر : نشر نیستان @khademin_alborz