📸گزارش تصویری🌿
📌گردهمایی و تجلیل از خادمین شهدا
#ویژه_استان_البرز
❣ کمیته خادمین شهدا 🌱
@khademin_alborz
📸گزارش تصویری🌿
📌گردهمایی و تجلیل از خادمین شهدا
#ویژه_استان_البرز
❣ کمیته خادمین شهدا 🌱
@khademin_alborz
💌 #کــلامشهـــید
🌱باور کنید جنگ است
و جنگ امروز بسی سخت تر از دفاع هشت ساله دشمن با تمام قوا از زمین و آسمان در حال حمله به مرزهای اعتقادی و ایمانی ماست
حرکتی کنید!
#شهیدحامدکوچکزاده
#نسالاللهمنازلالشهدا
@khademin_alborz
گرچہشدفرماندهامغائبولۍ
دلخوشـمبـرنائبشسیـدعلۍ...!:)!💓😍
#مقاممعظمدلبرۍ
#حضرتماھ
@khademin_alborz
۷۵٪ چشمتو ببند،دیدی
#آسیدمرتضیآوینی رو؟
❣ کمیته خادمین شهدا 🌱
@khademin_alborz
#مقرِکتاب ☕
📚من ادواردو نیستم
ادواردو آنیلی یا مهدی آنیلی، فرزند جیانی آنیلی، یکی از سرمایهداران بزرگ ایتالیایی و مالک سابق مجموعهٔ فیات و مارلا کاراچو بود. او در جوانی به اسلام و سپس به مذهب تشیع گروید.
قرار بود ثروتی که تو توی خوابت هم نمیبینی، یکجا به او برسد. ثروتی معادلِ سه برابر درآمدِ نفتیِ ایران. میدانی یعنی چه؟! یعنی سه برابر پول کشور نفتخیزمان، ریخته شود توی جیب یک نفر. فقط و فقط توی جیب یک نفر!
اما... اما این شرط دارد. شرطش هم دست برداشتنِ ادواردو از ایمانش و اعتقادش بود. اما او از پیامبرش الگو گرفته بود و همچون رسول الله (ص) به مشرکان زمانهاش گفت: اگر صد برابرِ این ثروت را هم در دست من بگذارید دست از اسلامم و پیامبرم بر نمیدارم.
ادواردو چند بار به ایران سفر و با امام خمینی و آیتالله خامنهای دیدار کرد. او به زیارت امام رضا (ع) نیز رفت...
📌انتشارات شهید ابراهیم هادی
@khademin_alborz
رفقا!!
شهدا ما رو انتخاب میکنند؛ نه ما شهدا رو.
از بین اینهمه شهید، یکیشون مِهرش به
دلت میشینه
و انگار نگاهش باهات حرف میزنه.
حواست باشه که حرمت این انتخاب رو نشکنی!♥️ ツ
#حاجحسینیکتا🎙
@khademin_alborz
33.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✍️ نقاشی شنی «رفیق»
🔹شهید مهدی باکری به روایت شهید حاج قاسم سلیمانی
#رفیق_شهید🌿
🇮🇷 @khademin_alborz
🔅السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْوَلِيُّ النَّاصِحُ...
🌱سلام بر تو ای مولایی که یک لحظه ما را فراموش نمیکنی و دستان مهربانت همیشه پشت و پناه ماست...
#اللهمعجللولیکالفرج
@khademin_alborz
نسیمی می وزد و عطر حضرتی دارد
هوای چشم دلم عرض حاجتی دارد
سلام حضرت ارباب!آسمان هم گفت
سلامِ صبح به ارباب لذتی دارد.
اَلسَّلامُعَلَیْڪَیااَباعَبْدِاللَّهِ...
@khademin_alborz
پدر پنج شهید دفاع مقدس( شهیدان افراسیابی) در زمانی که آخرین فرزندش را به خاک میسپردند، تقاضا کرد یک بار دیگر فرزندش را ببیند. وقتی کفن را باز کردند او خطاب به آخرین فرزند شهیدش گفت؛ به آقا اباعبدالله سلام برسان و بگو عذر میخواهم اگر دیگر پسری ندارم تقدیمت کنم...
گفت،شما در کربلا تمام عزیزانت را در راه خدا دادی....
@khademin_alborz
『 #زندگیبهرنگخادمی 』
بنام خدای مادران چشم انتظار
هنگام بدرقه به قد و بالایش نگاهی انداخت و گفت:
ای؛ مادر به قربونت پسرم
حالا کی برمیگردی؟!
چشم هایش را به گل قالیچه دست بافت مادر دوخت آرام گفت:
مامان دعا کن؛ جنگ تموم بشه هروقت جنگ تموم بشه
ننه ان شاءالله که رزمند ها پیروز میشن.
خدا این صدام رو از روی زمین وداره
بعدش هم تورو دوماد کنم.
پسر خندید گفت: همه اونایی که شهید شدن دلشون میخواست داماد بشن
دل مادراشون میخواست داماد بشن
حیفه...
منم میخوام مثل اونا شهید بشم
دعام کن مادر؛
منم شهید بشم
هنگام رفتن مادر قدش نمیرسید او را در آغوش بگیرید
خم شد دستان مادر را بوسید
چند سالی از آن زمستان سرد میگذرد
زمستانی های بسیاری رفتند و آمدند
اما او نیامد
حالا که بعد از سبز شدن درختان در تابستان آمدی
مانند علی اصغر شدی مادر باید تورا در اغوش بگیرید...
بخواند در آغوش تو...
لا لا لا گلم لا لا...
علی اکبر رفتند و علی اصغر برگشتند
#خادمنوشت
#شهدایگمنام
@khademin_alborz
°• #جانِکلام •°
▫️یکی ازخصوصیاتی که در حقیقتِ انتظار گنجانده شده است،
این است که انسان به وضع موجود و به اندازهی پیشرفتی که امروز دارد،
قانع نباشد؛
بخواهد روزبهروز این پیشرفت را،
این تحقیق حقایق وخصال معنوی و الهی را
در خود ودر جامعه بیشتر کند.
اینها لوازم #انتظار است.
#مقاممعظمرهبری
@khademin_alborz
♦️شهیدیکهبرایآبنامه مینوشت♦️
●شهید: یوسف قربانی
محل تولد: زنجان
تاریخ تولد: ۱۳۴۵
تاریخ شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۱۹
نام عملیات: کربلای۵
منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری
شهید غواص، یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را نداشت. ۶ ماهش بود که پدرش را از دست داد. در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادر بزرگش را از دست داد. برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد...
زمانی هم که شهید شد، غریبانه دفنش کردند🖤
چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عجالله
همرزم یوسف میگوید هر روز میدیدم یوسف گوشهای نشسته و نامه مینویسد. با خودم میگفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه مینویسد؟ آن هم هر روز...
یک روز گفتم یوسف نامهات را پست نمیکنی؟
دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد. نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت. چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه مینویسم ، چون کسی را ندارم...
بیاییم برایش، پدری، مادری، برادری و خواهری کنیم و این مطلب را در گروههایی که هستیم ارسال کنیم تا سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه کنیم.
تا ابد مدیون شهدا هستیم...♥️
@khademin_alborz