eitaa logo
"خادمین سرزمین ملائک"
4.4هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.8هزار ویدیو
37 فایل
پـدرم گـفـت اگـر خادم ایـن خانہ شـوی🍂 همہ ے،زنـدگـےوآخـرتت تضـمـین است(💚) اینجــا از خـــادمــۍ تاشهــادت،فاصله اے نــیست! ادمین @ya_mahdi65
مشاهده در ایتا
دانلود
زخم‌ھاے‌دلت‌را‌به‌خدابسپار خودش‌بھترين‌مرھم‌ها‌را‌دارد˘˘'! ....🌸✨ @khadem_koolehbar
❣ برای اینــکہ معشـوقتـــ را همیشہ درکنارتــــ احساس کنے بــایـد دائما به یــادش باشے با صلـــواتــــ با استغفـــــار و ... ....🌸✨ @khadem_koolehbar
_یٰا رَبّ؟ +جانم؟ «الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِى تَحَبَّبَ إِلَىَّ وَهُوَ غَنِيٌّ عَنِّي» خیلی ممنونتم که با من طرح رفاقت ریختی، درحالی‌که از من بی‌نیازی...🌱 .....✨🍃 @khadem_koolehbar
|💕🧷•. بسمه‌تعالی یقین داشته باشید هرقدمی که برایِ شهدا بر می‌دارید جبران خواهند کرد و اجازه نمی‌دهند دینی به گردنشان باقی بماند..:)🌿•. .....✨🌱 @khadem_koolehbar
حسین جان🖤 سوگند می‌دهم به تن پاره پاره‌ات! پرونده گناه مرا پاره پاره کن.. .....✨🍃 @khadem_koolehbar
نگاهم‌بہ‌ضریحش‌ وبوسہ‌هام‌ازراه‌دوربود ...💔
کوچه پس کوچه های کربلا....💔 . از دلتنگیت کجا فرار کنم؟؟ . @khadem_koolehbar
✨بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم✨ اَللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْکُرْسِیِّ الرَّفِیعِ وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاهِ وَ الإْنْجِیلِ وَ الزَّبُورِ 💌خدایا ای پروردگار نور بزرگ، و پروردگار کرسی بلند، و پروردگار دریای جوشان، و فرو فرستنده تورات و انجیل و زبور، وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ (الْفُرْقَانِ) اَلْعَظِیمِ وَ رَبَّ الْمَلاَئِکَهِ الْمُقَرَّبِینَ وَ الأْنْبِیَاءِ وَ الْمُرْسَلِینَ 💌و پروردگار سایه و حرارت آفتاب، و نازل کننده قرآن بزرگ، و پروردگار فرشتگان مقرّب، و پیامبران و رسولان. اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِوَجْهِکَ (بِاسْمِکَ) الْکَرِیمِ وَ بِنُورِ وَجْهِکَ الْمُنِیرِ وَ مُلْکِکَ الْقَدِیمِ یَا حَیُّ یَا قَیُّومُ 💌خدایا از تو می خواهم به روی کریمت، و به نور وجه نوربخشت، و فرمانروایی دیرینه ات، ای زنده و پا برجای دائم، أَسْأَلُکَ بِاسْمِکَ الَّذِی أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الأْرَضُونَ وَ بِاسْمِکَ الَّذِی یَصْلَحُ بِهِ الأْوَّلُونَ وَ اﻵْخِرُونَ 💌از تو می خواهم به حق نامت، که به آن آسمانها و زمینها روشن شد، و به حق نامت که پیشینیان و پسینیان به آن شایسته می شوند، یَا حَیّاً قَبْلَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّاً بَعْدَ کُلِّ حَیٍّ وَ یَا حَیّاً حِینَ لاَ حَیَّ 💌ای زنده پیش از هر زنده، ای زنده پس از هر زنده، ای زنده در آن وقتی که زنده ای نبود، یَا مُحْیِیَ الْمَوْتَی وَ مُمِیتَ الأْحْیَاءِ یَا حَیُّ لاَ إلَهَ إلاَّ أَنْتَ 💌ای زنده کننده مردگان، و میراننده زندگان، ای زنده، معبودی جز تو نیست اَللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاَنَا اَلإْمَامَ الْهَادِیَ الْمَهْدِیَّ الْقَائِمَ بِأَمْرِکَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ وَ عَلَی آبَائِهِ الطَّاهِرِینَ 💌خدایا برسان به مولای ما امام راهنمای راه یافته، قیام کننده به فرمانت که درودهای خدا بر او و پدران پاکش، عَنْ جَمِیعِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فِی مَشَارِقِ الأْرْضِ وَ مَغَارِبِهَا سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا 💌از جانب همه مردان و زنان مؤمن، در مشرقهای زمین و مغربهایش، همواریها و کوههایش، خشکیها و دریاهایش، وَ عَنِّی وَ عَنْ وَالِدَیَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ زِنَهَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ کَلِمَاتِهِ 💌و از طرف من و پدر و مادرم، از درودها به گرانی عرش خدا، و کشش کلماتش، وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ (کِتَابُهُ) وَ أَحَاطَ بِهِ کِتَابُهُ (عِلْمُهُ) 💌و آنچه دانشش برشمرده، و کتابش به آن احاطه یافته. اَللَّهُمَّ إِنِّی أُجَدِّدُ لَهُ فِی صَبِیحَهِ یَوْمِی هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَیَّامِی عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَیْعَهً لَهُ فِی عُنُقِی 💌خدایا در صبح این روز و تا زندگی کنم از روزهایم، برای آن حضرت بر عهده ام، عهد و پیمان و بیعت تجدید می کنم، لاَ أَحُولُ عَنْهَا وَ لاَ أَزُولُ أَبَداً 💌که از آن رو نگردانم، و هیچ گاه دست برندارم. اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ الذَّابِّینَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِینَ إلَیْهِ فِی قَضَاءِ حَوَائِجِهِ 💌خدایا مرا، از یاران و مددکاران و دفاع کنندگان از او قرارده، و از شتابندگان به سویش، در برآوردن خواسته هایش، وَ الْمُمْتَثِلِینَ لأِوَامِرِهِ وَ الْمُحَامِینَ عَنْهُ وَ السَّابِقِینَ إلَی إِرَادَتِهِ وَ الْمُسْتَشْهَدِینَ بَیْنَ یَدَیْهِ 💌و اطاعت کنندگان اَوامرش، و مدافعان حضرتش، و پیش گیرندگان به جانب خواسته اش، و کشته شدگان در پیشگاهش. اَللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَیْنِی وَ بَیْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِی جَعَلْتَهُ عَلَی عِبَادِکَ حَتْماً مَقْضِیّاً 💌خدایا اگر بین من و او مرگی که بر بندگانت حتم و قطعی ساختی حائل شد، فَأَخْرِجْنِی مِنْ قَبْرِی مُؤْتَزِراً کَفَنِی شَاهِراً سَیْفِی مُجَرِّداً قَنَاتِی مُلَبِّیاً دَعْوَهَ الدَّاعِی فِی الْحَاضِرِ وَ الْبَادِی 💌کفن پوشیده از قبر مرا بیرون آور، با شمشیر از نیام برکشیده، و نیزه برهنه، پاسخگو به دعوت آن دعوت کننده، در میان شهرنشین و بادیه نشین. اَللَّهُمَّ أَرِنِی الطَّلْعَهَ الرَّشِیدَهَ وَ الْغُرَّهَ الْحَمِیدَهَ وَ اکْحُلْ نَاظِرِی بِنَظْرَهٍ مِنِّی إلَیْهِ 💌خدایا آن جمال با رشادت، و پیشانی ستوده را به من بنمایان، و با نگاهی از من به او دیده ام را سرمه بنه، وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ 💌و در گشایش امرش شتاب کن، و درآمدنش را آسان گردان، و راهش را وسعت بخش، و مرا به راهش درآور، و فرمانش را نافذ کن و پشتش را محکم گردان، وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلاَدَکَ وَ أَحْیِ بِهِ عِبَادَکَ فَإِنَّکَ قُلْتَ وَ قَوْلُکَ الْحَقُّ 💌خدایا به دست او کشورهایت را
آباد کن، و بندگانت را به وسیله او زنده فرما، به درستی که تو فرمودی، و گفته ات حق است ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ 💌که: فساد در خشکی و دریا، در اثر اعمال مردم نمایان شد، فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِیَّکَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِیِّکَ الْمُسَمَّی بِاسْمِ رَسُولِکَ 💌خدایا ولی ات، و فرزند دختر پیامبرت که به نام رسولت نامیده شده، برای ما آشکار کن، حَتَّی لاَ یَظْفَرَ بِشَیْ ءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إلاَّ مَزَّقَهُ وَ یُحِقَّ الْحَقَّ وَ یُحَقِّقَهُ 💌تا به چیزی از باطل دست نیابد، مگر آن را از هم بپاشد، وحق را پابرجا و ثابت نماید، وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِکَ وَ نَاصِراً لِمَنْ لاَ یَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَیْرَکَ 💌خدایا او را قرار ده پناهگاهی برای ستمدیدگان از بندگانت، و یاور برای کسی که یاری برای خود جز تو نمی یابد، وَ مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْکَامِ کِتَابِکَ وَ مُشَیِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلاَمِ دِینِکَ وَ سُنَنِ نَبِیِّکَ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ 💌و تجدیدکننده آنچه از احکام کتابت تعطیل شده، و محکم کننده آنچه از نشانه های دینت و روشهای پیامبرت (درود خدا بر او و خاندانش) رسیده است، وَاجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِینَ 💌واو را قرار ده، خدایا، از آنان که از حمله متجاوزان، نگاهش داری، اَللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِیَّکَ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْیَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَی دَعْوَتِهِ وَ ارْحَمِ اسْتِکَانَتَنَا بَعْدَهُ 💌خدایا پیامبرت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) را به دیدار او، و کسانی که بر پایه دعوتش از او پیروی کردند شاد کن، و پس از او به درماندگی ما رحم فرما، اَللَّهُمَّ اکْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّهَ عَنْ هَذِهِ الأُمَّهِ بِحُضُورِهِ وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ 💌خدایا این اندوه را از این امت به حضور آن حضرت برطرف کن، و در ظهورش برای ما شتاب فرما، إِنَّهُمْ یَرَوْنَهُ بَعِیداً وَ نَرَاهُ قَرِیباً بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ 💌که دیگران ظهورش را دور می بینند، و ما نزدیک می بینیم، به مهربانی ات ای مهربان ترین مهربانان. پس سه مرتبه دست بر ران راست خود می زنی و در هر مرتبه می گویی: العجل العجل یا مولای یا صاحب الزمان🤲🏻💚 +التماس‌دعای عاقبت بخیری وعافیت🌱 ••••••✨🍃 @khadem_koolehbar
امام صادق (ع) : كسي كه احاديث ما را روايت كند و دلهاي شيعيان ما را استوار سازد ، از هزار عابد بهتر است. •|🌸🌱|• @khadem_koolehbar صفحه در روبیکا https://rubika.ir/khadem_koolehbar313
یه لحظه رفیق☝️🏻 با شمام ! بله با خوده شما ..! رو شونه‌هات دنبال بال پرواز نباش انگیزه پرواز باید تو باشه(: •|🕊🌱|• @khadem_koolehbar
کسی که به توکل داشته باشد به امریکا سجده نخواهد کرد. ❤️ •|🍃🕊|• @khadem_koolehbar
آیت‌ الله مصباح یزدی(ره) : يكى از آقايان از علامه طباطبايى (رضوان الله تعالی علیه) پرسيد : چه كنم تا در نماز حضور قلب داشته‌ باشم؟ ايشان فرمودند : اگر مى ‌خواهى در نماز حضور قلب داشته باشى ، كم حرف بزن. •|✨🌸|• @khadem_koolehbar
بایدآنقدربااین‌بدن‌ڪارڪنیم،آنقدردرراهِ خــدا‌فعالیت‌ڪنیم‌ ڪه‌وقتےخودش‌صلاح دید، پاۍ‌ڪارنامھ‌ۍ‌مارا‌امضاء‌ڪند‌و شهیدشویم...! ‌ ‌‌•|🌱🕊|• @khadem_koolehbar
میگفت↓ میدونی‌فرق‌بی‌نمازباشیطون‌چیه؟! شیطون‌به‌آدم‌سجده‌نکرد بی‌نمازبه‌خداسجده‌نمیکنه.. +وای‌به‌حالمون‌که‌گاهی‌ازشیطون‌هم‌بدتریم!! ‌ ‌‌•|⚠️|• @khadem_koolehbar
💭 شهیدمجتبی علمدار سید مجتبی خیلی حضرت زهرا (س)رو دوست داشت یه شب دیدم صدای ناله از اتاقش بلند شد با نگرانی رفتم سراغشو دیدم پاهاش رو تو شکمش جمع کرده،دستش هم به پهلوش گذاشته و از درد دور خودش می پیچه بلند بلند هم داد می زد . آخ پهلوم...چند دقیقه بعد آروم شد گفتم چته مادر!چی شده؟ گفت مادر جان !از خدا خواستم دردی که حضرت زهرا(س)بین در و دیوار کشید رو بهم بچشونه الان بهم نشون داد خیلی درد داشت مادر..... خیلی....💔 •|🕊|• @khadem_koolehbar
7⃣قسمت‌هفتم: دست های کثیف سر کلاس نشسته بودیم که یهوبغل دستی احسان با صدای بلند داد زد.... - دست های کثیف آشغالیت رو به وسیله های من نزن ... و هلش داد! حواس بچه ها رفت سمت اونها ... احسان زیرچشمی بهشون نگاه کرد ... معلوم بود بغض گلوش رو گرفته ... یهو حالتش جدی شد ... - کی گفته دست های من کثیف و آشغالیه؟ ... و پیمان بی پروا ... - تو پدرت آشغالیه ... صبح تا شب به آشغال ها دست میزنه... بعد هم میاد توی خونه تون ... مادرم گفته ... هر چی هم دست و لباسش رو بشوره بازم آشغالیه ... احسان گریه اش گرفت ... حمله کرد سمت پیمان و یقه اش رو گرفت ... - پدر من آشغالی نیست ... خیلیم تمییزه ... هنوز بچه ها توی شوک بودن ... که اونها با هم گلاویز شدن... رفتم سمت شون و از پشت یقه پیمان رو گرفتم و کشیدمش عقب ... احسان دوباره حمله کرد سمتش ... رفتم وسط شون ...  پشتم رو کردم به احسان ... و پیمان رو هل دادم عقب تر ... خیلی محکم توی چشم هاش زل زدم ...  - کثیف و آشغالی ... کلماتی بود که از دهن تو در اومد ... مشکل داری برو بشین جای من ... من، جام رو باهات عوض می کنم ... بی معطلی رفتم سمت میز خودم ...  همه می دونستن من اهل دعوا نیستم و با کسی درگیر نمیشم ... شوک برخورد من هم ... به شوک حرف های پیمان اضافه شد ... بی توجه به همه شون ... خیلی سریع وسایلم رو ریختم توی کیفم و برگشتم سمت میز احسان ...  احسان قدش از من کوتاه تر بود ... پشتم رو کردم به پیمان... - تو بشین سر میز ... من بشینم پشت سری ها تخته رو نمی بینن ... پیمان که تازه به خودش اومده بود ... یهو از پشت سر، یقه ام رو کشید ... - لازم نکرده تو بشینی اینجا! 💭 شرافت توی همون حالت کیفم رو گذاشتم روی میز و نیم چرخ،چرخیدم سمتش‌خیلی جدی توی چشم هاش زل زدم... محکم مچش رو گرفتم و با یه ضرب ... یقه ام رو از دستش کشیدم بیرون ... - بهت گفتم برو بشین جای من. برای اولین بار، پی یه دعوای حسابی رو به تنم مالیده بودم... اما پیمان کپ کرد ... کلاس سکوت مطلق شده بود ... عین جنگ های گلادیاتوری و فیلم های اکشن ... همه ایستاده بودن و بدون پلک زدن ... منتظر سکانس بعدی بودن... ضربان قلب خودمم حسابی بالا رفته بود ... که یهو یکی از بچه ها داد زد ... - برپا ... و همه به خودشون اومدن ... بچه ها دویدن سمت میزهاشون ... و سریع نشستن ... به جز من، پیمان و احسان ... ضربان قلبم بیشتر شد ... از یه طرف احساس غرور می کردم ... که اولین دعوای زندگیم برای دفاع از مظلوم بود ... از یه طرف، می ترسیدم آقای غیور ... ما رو بفرسته دفتر ... و... اونم من که تا حالا پام به دفتر باز نشده بود ...  معلم مون خیلی آروم وارد کلاس شد ... بدون توجه به ما وسایلش رو گذاشت روی میز ... رفت سمت تخته ...  رسم بود زنگ ریاضی ... صورت تمرین ها رو مبصر کلاش روی تخته می نوشت ... تا وقت کلاس گرفته نشه ... بی توجه به مساله ها ... تخته پاک کن رو برداشت ... و مشغول پاک کردن تخته شد ... یهو مبصر بلند شد ... - آقا ... اونها تمرین های امروزه ... بدون اینکه برگرده سمت ما ... خیلی آروم ... فقط گفت ... - می دونم ... سکوت عمیق و بی سابقه ای کلاس رو پر کرد ... و ما سه نفر هنوز ایستاده بودیم ... - میرزایی ... - بله آقا ... - پاشو برو جای قبلی فضلی بشین ... قد پیمان از تو کوتاه تره ... بشینه پشتت تخته رو درست نمی بینه ...  بدون اینکه حتی لحظه ای صورتش رو بچرخونه سمت کلاس... گچ رو برداشت ...  - تن آدمی شریف است، به جان آدمیت، نه همین لباس زیباست، نشان آدمیت ... به قلم شهید
8⃣ قسمت‌هشتم: رقابت امتحانات ثلث دوم از راه رسید. توی دفتر شهدام؛از قول مادر یکی از شهدا نوشته بودم ... - پسرم اعتقاد داشت ... بچه مسلمون همیشه باید در کار درست، اول و پیش قدم باشه ... باید شتاب کنه و برای انجام بهترین ها پیشتاز باشه. خودش همیشه همین طور بود... توی درس و دانشگاه؛توی اخلاق،توی کار و نماز ... این یکی از شعارهای سرلوحه زندگی من شده بود ... علی الخصوص که ۲تا شاگرد اول دیگه هم سر کلاس مون بودن... رسما بین ما ۳ نفر ... یه رقابت غیررسمی شکل گرفته بود ... رقابتی که همه حسش می کردن ... حتی بچه های بیخیال و همیشه خوش کلاس ... رقابتی که کم کم باعث شد ... فراموش کنم، اصلا چرا شروع شده بود ...  یک و نیم نمره داشت ... همه سوال ها رو نوشته بودم ... ولی جواب اون اصلا یادم نمی اومد ... تقریبا همه برگه هاشون رو داده بودن ... در حالی که واقعا اعصابم خورد شده بود ... با ناامیدی از جا بلند شدم ...  - خدا بهت رحم کنه مهران که غلط دیگه نداشته باشی ... و الا اول و دوم که هیچ ... شاگرد سوم کلاس و پایه هم نمیشی ... غرق در سرزنش خودم بلند می شدم که ... چشمم افتاد روی برگه جلویی ... و جواب رو دیدم ... مراقب اصلا حواسش نبود ... هرگز تقلب نکرده بودم ... اما حس رقابت و اول بودن ... حس اول بودن بین ۱۲۰ دانش آموز پایه چهارم ... حس برتری ... حس ...  نشستم ... و بدون هیچ فکری ... سریع جواب رو نوشتم ... با غرور از جا بلند شدم ... برگه ام رو تحویل دادم و رفتم توی حیاط ...  یهو به خودم اومدم ... ولی دیگه کار از کار گذشته بود ... یاد جمله امام افتادم ... اگر تقلب باعث ... روی پله ها نشستم و با ناراحتی سرم رو گرفتم توی دستم... - خاک بر سرت مهران ... چی کار کردی؟ ... کار حرام انجام دادی! هنوز آروم نشده بودم که ... صبحت امام جماعت محل مون... نفت رو ریخت رو آتیش ... - فردا روز ... اگر با همین شرایط ... یه قدم بیای جلو ... بری مقاطع بالاتر ... و به جایی برسی ... بری سر کار ... اون لقمه ای هم که در میاری حرامه ...  ⚠️خانواده ها به بچه هاتون تذکر بدید! فردا این بچه میره سر کار حلال ... و با تلاش و زحمت پول در میاره ... اما پولش حلال نیست ... لقمه حرام می بره سر سفره زن و بچه اش ... تک تک اون لقمه ها حرامه ...  گاهی یه غلط کوچیک می کنی ... حتی اگر بقیه راه رو هم درست بری ... اما سر از ناکجا آباد در میاری ... می دونی چرا؟ ... چون توی اون پیچ ... از مسیر زدی بیرون ... حالا بقیه مسیر رو هم مستقیم بری ... نتیجه؟ ... باید پیچ رو برگردی ...  حالا برید ببینید اثرات لقمه حرام رو ... چه بلایی سر نسل و آدم ها و آینده میاره ... کلمات و جملاتش ... پشت سر هم به یادم می اومد ... و هر لحظه حالم خراب تر می شد. به قلم شهید
روزمــــون رو با خوانـــدن شـــروع کنیم✨🌸
از‌دنیا‌نگو ، ازخلق‌نگو‌ ، ازخودت‌هم‌نگو ازخدا‌بگو ! چند‌وقت‌که‌تنها‌ازاوبگویۍ‌اگر غیر‌ازاو‌چیزۍ‌هم‌وجود‌داشته‌باشد‌از‌یادت میرود‌وغیر‌او‌ر‌افراموش‌میکنے .. 🍃حاج‌اسماعیل‌دولابـے🍃 . @khadem_koolehbar صفحه در روبیکا https://rubika.ir/khadem_koolehbar313
⚠️يہ مذهبـے باید بـدونہ کہ رفیق شهـید داشتـن، فقـط واسـہ‌ی خوشگلـے پروفـایل نیـست! باید یـاد بگیـره حـرف شـهید رو تـو زنـدگیش پیاده کـنہ؛ وگرنـہ از رفـاقت، چیـزی نفهمیـده💔🙃 ♥️ . @khadem_koolehbar صفحه در روبیکا https://rubika.ir/khadem_koolehbar313
اى كسى كه بيچارگان به ذكر احسان تو متوسل مى گردند.♥️ . @khadem_koolehbar صفحه در روبیکا https://rubika.ir/khadem_koolehbar313