eitaa logo
خادم مجازی
156 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
330 ویدیو
7 فایل
بہ‌نامِ‌اللہ..🌱 دورهم‌جمع‌شدیم‌تابه‌حول‌وقوه‌الهے کمی‌ازشهادت‌وشهدابگیم‌و "رنگ‌بگیریم" •🕊 زیرمجموعہ‌کانالِ'عاشقانہ‌های‌حلال °• @Asheghaneh_halal •° •🕊 خادم‌کانال‌جهت‌انتقادیاپیشنهاد °• @nokar_mahdizahra •°
مشاهده در ایتا
دانلود
[ #صبورانه‌🥀] اسماعیل خیلی خوش برخورد بود و مهربون☺️💕؛ خیلی خونگرم و دلسوز همیشه لبخند روے لب‌هاش بود.😅❤️ سرباز ولایت فقیه💪🏻بود و عاشق رهبرش.🥰 براے اولین و آخرین بار💔11 آذرماھ 1394 برای دفـ✌️🏾ـاع از حرم رفت.✨ وقتے ڪہ حرف از ࢪفتن و سوریہ به میان آمد دلـ💔ـم خیلے لرزید، گویی مےدانستم💡 ڪہ دیگر بازنمےگردد و آخرین مأموریتش خواهد بود...🕊🖇🌸🦋 #همسر_شهید_اسماعیل_خانزاده [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه‌🌻] ✅روزے ڪہ مهدی می‌خواست متولد شود، ابرهیم زنگ زد خانہ خواهرش. 👈از لحنش معلوم بود خیلی بیےقرار است.😢🙊❤️ مادرش اصرار کرد بگویم بچه‌ دارد به دنیا می‌آید😍🌿 گفتم: نہ. ممڪن است بلند شود این همه راه را بیاید، بچه هم به دنیا نیاید. آن وقت باز باید نگران برگردد...☹️🚶 🌸مدام میگفت: من مطمئن باشم حالت خوب است؟ زندہ‌ای هنوز؟ بچه هم زنده است؟ ❤️گفتم: خیالت راحت همه چیز مثل قبل است. همان روز، عصر مهدی به دنیا آمد و چهار روز بعد ابراهیم آمد... ❎بدون اینکه سراغ بچه برود، آمد پیش من گفت: تو حالت خوب است ژیلا؟😍 چیزی ڪم و ڪسر ندارے برم برات بخرم؟! گفتم: احوال بچه را نمی‌پرسی😶 گفت:‌ تا خیالم از تو راحت نشود نه!😉❤️ ✅وقتی به خانه مےآمد دیگر حق نداشتم ڪاری انجام دهم، همه ڪارها را خودش مےکرد. لباس‌ها را می‌شست، روی در و دیوار اتاق پهن می‌کرد....سفره را همیشه خودش پهن می‌کرد. جمع می‌کرد 😍تا او بود، نود و نه درصد کارهای خانه فقط با او بود.....👌😁❤️🍃 #همسر_شهید_ابراهیم_همت❤️🖇🍃🥺😍 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🌻] ::💐:: جلسه خواستگاری ما حقیقتا دو جلسه 15 دقیقه بود و هیچ بحث مفصلی انجام نگرفت و در این دو نوبت متوجه ایمان، معرفت و حیا ایشان شدم و از ظاهر مهربان آقا محمود دریافتم که فردی معتقد است. ::💜:: ایشان اعتقاد عجیبی به "ولایت فقیه" داشت و در این مورد نیز از لحاظ فکری بسیار نزدیک هستیم و از لحاظ اخلاقی در ایشان هیچ مورد منفی ندیدم. ::😇:: با توکل به ائمه، شهید نریمانی را انتخاب کردم و در طول دوران زندگی به این انتخاب مطمئن‌تر شدم و خدا را شکر می‌کنم که زندگی مرا با این مرد بزرگ قرار داد. 🌸❤️ [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🌻] در آغاز فصل عاشقے زندگی شهید هر ڪسی چیزی می‌گفت.👀 یکی می‌گفت دویست سکه، و دیگری می‌گفت کم است.🤦‍♀ بزرگ مجلس گفت‌: مهریه را ڪی گرفته و ڪی داده، اما به دختر ارزش می دهد. در تمام این حرفها و چانه زنےهای مهریه من همہ حواسم به حسن بود، هر بار ڪہ صداے حضار مجلس بلند می‌شد و صداے دیگری بلند تر، حسن غمگین💔و غمگین‌تر می‌شد، و هر لحظه ناراحتی‌اش بیشتر میشد،😕 تا اینڪہ صبرش سرآمد و به پدرم گفت‌: حاج آقا اجازه می‌دهید من با فاطمه خانم چند دقیقه خصوصی صحبت کنم،🤷‍♂ وقتی به اتاق رفتیم گفت‌: کالا ڪہ نمےخواهم بخرم که در قبالش بخواهم یک تعداد خاصی سکه بدهم!!یک پیشنهاد می‌دهم، اگر شما هم راضے باشید، به حضار مجلس هم همان را می گوییم.❤️ نظرت با هفت سفر عشق: قم، مشهد، سوریه، کربلا، نجف، مکه، مدینه چیست؟ و هر تعداد سڪه ڪہ خودت مشخص ڪنی..چیه؟...❤️ 📚🖇💗🌿 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه‌🌻] خودم که هیـــچ.. دلــ💔ـم هیـــچ.. روزگــــارم هیـــچ.. بیــ🚶ـــا که حال غزلهاے مـن پریشـــان است..😔 #همسرشهیدهادی_جعفری🌹 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀] اے جآنـ❤️ به چه زنده اے‌؟! که جآنآنـ❤️ـت نیستـ😞 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه‌🥀] يلـ🍉ـداى آدمهــا هميشــــه اوّل دے نيست! هركسے شبے بےيار بنشيند شبش يلـــداست..🙃💔 #همسرشهید_قدیرسرلک🖇❤️🌿 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀] در ازدحامـِ اين شهرِ شلـوغ... تنها... 😍ــــویی كهـ مرا آرامِـ جـانى...❤️ ✍🏼 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀] تمام قصه همين بود من عاشقـ👇🏻 تو ❤️ تو عاشقـ👇🏻 شهادتـ❤️ تو رفتى براى عشق بازى با خدايت😍 من ماندم و عشق بازى با 😔 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه‌🥀] در ازدحامـِ اين شهرِ شلـوغ... تنها... #تــــــ😍ــــویی كهـ مرا آرامِـ جـانى...❤️ #مهسا_خواجه_احمدی✍ #همسرشهید_روح_الله_قربانی💚 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀] هَرگز به تو دَستم نرسَد.. مـــ🌙ــاهِ بُلندَم اندوهِ بزرگےست زمانے کِه نباشے..😔 🌹 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه‌🥀] در شـــعرهاے مــن مردے راه مے رود..🚶 ڪه نمےشود سر روے شانـه‌اش گذاشـت..😔 #مخاطب‌آسمانی‌من😁 #همسرشهیدحمیدسیاهکالی‌مرادے🖇❤️🌿 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه‌🥀] مےدانے آرزوے مادرےام دامادےاٺ بود😭 اما! مُـ‌هــرے ڪہ درشناسنامہ‌اٺ خورد، مےارزد بہ تمام آرزوهاے مادرانہ‌ام..💚 #مادر_شهید_مدافع_حرم🦋🌸 #مسعودعسگری❤️🖇🌿 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه‌🥀] نگاهت میڪنم اے بهتریڹ راهـ 👀 براے رفتنم سوے سعـادتـ 😍 بشو همـراه مڹ بانوے محبوبـ😇 ڪہ باشد آخر راهم شہـادتـ💚 #شهادت_دوتایی🙊❤️🖇🌿 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀‌] مادرگفت:نرو...بمان دلم میخواهد پسرم عصاے دستم باشد گفت:فقط یڪ سوال میخواهے پسرت عصاےاین دنیایت باشد یا آن دنیا؟! مادر دیگر چیزی نگفت و بدرقه اش ڪرد.. ❤️🖇🌿 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀] او مےرود دامن‌کشان😭 من زهر تنهایے چشان😔 دیگر مپرس از من نشان..✋ کز دل نشانم مےرود..🚶 •|وداع همسر ❤️🌿🖇 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀] گفتند: قدبلندیـ خوش چهرهـ ایـ خوش تیپیـ خوش لباسیـ حال، دارم لابه لایـ استخوان های خاک خورده اتـ 😭 دنبال حرف مردم می گردمـ ... 😔 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀] عشق یعنے -> ❤️ کہ به یوسفــ بخورد شلاقۍ😰 درد تا مغـز سر و جـان زلیـخا بـدود😭 ❤️🌿🖇 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه‌🥀] منـ رفتنــیـ شدمـ ؛😌 تـو زبانـ باز کردهـ ایـ ... آن همـ فقطـ همیـنـ کهـ بـرو ...😭 در پناهـ حـقـ 😔💚 #تقدیم_به_همسران_صبور_مدافعان_حرم❤️ [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀‌] راز پلاڪ سوخته 🌀•|ڪوله پشتی اش را گرفتم توی دستم، تا بغض چشمانم را دید ،گفت: قول دادی بی تابی نکنی❗️ من هم قول میدهم زود برگردم. همیشه قولش، قول بود👌 سه روز از رفتنش نگذشت که برگشت؛ با 😔 ❤️🌿🖇 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀‌] دلنوشته ای از زبان همسر دلسوخته یک سال گذشت...🍃 به همین راحتی.. نه ؛ وقتی فکر میکنم می بینم اندازه ی تمام سالهای عمرم بود.. درست یک سال قبل در چنین روزی ؛نیمه آذرماه خبرشهادتت ویران مان کرد..🍂 خبر کوتاه بود .. اما آتشی زد به جانم که یکباره تمام آرزوهایم را برباد رفته دیدم...دنیایم رنگ دیگری به خود گرفته بود... دلم می خواست همه تن فریاد بشوم و گوش دنیا را کر کنم.. فریاد بزنم وبگویم که دلخوشیم را از من گرفتی روزگار.. بود ونبودم را.. سایه ی سرم را.. تکیه گاهم را.. پدر بچه هایم را..😔 اما وقتی روز وداع به چهره ی معصومت خیره شدم دلم هری ریخت.. آرامش در چهره ات موج می زد... پلیدی وپلشتی دنیا نتوانسته بود فریبت دهد..دلبستگی هایت نتوانسته بود مانع هدفت شود..از قافله عاشوراییان جانمانده بودی و..من.. آه خدای من ! یکباره تمام وجودم از شوق لبریز شد..دیگر بهتر و بیشتر از همیشه داشتمت...🌿 دلم قرص شد به بودنت.. بهار و تابستان و پاییز وزمستان بدون تو گذشت ومن هنوز نفس می کشم به امید قدکشیدن و خوشبختی یادگارانت..🌷🌷 عزیز همیشه وهنوز من !! حضورت را در فصلهای سرد نبودنت حس کردم.. نفس گرمت را..عطر تنت را گوشه گوشه ی خانه مان می توان حس کرد.. آرام دل بیقرارم!! تا همیشه ی بودنم ..پاییز پرکشیدنت برایم حال وهوای دیگری دارد..🍁 من و دخترانم با صبر در شبهای دلتنگی روسفید خواهیم شد در برابر سه ساله اباعبدالله و عمه ی سادات..🌹 دلخوشی مان رضایت عمه سادات است که این هدیه را از ما بپذیرد..🌷 سالے گذشت باز نیامد وعید شد گیسوے مادر از غم بابا سپید شد امروز هم نیامد وغم خانہ را گرفت امروز هم دومرتبہ باران شدید شد مادر ڪنار سفرھ ڪمے بغض ڪرد وگفت امروز هم بدون تو روزے جدید شد بعد از گذشت آن همه دلواپسے ورنج مادر نگفتہ بود ڪہ بابا شہید شد..(:❤️🌿 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ 🥀‌] ڪنار سقاخانہ💚 سوز سردے بر صورتم می خورد.🌬 درستــ همان جا ایستادم؛ ڪنار سقاخانه حرم.😍 آن روز جمعه مهدے هم کنارم ایستاده بود. هر دو برای به حرم امام رضا (ع) آمده بودیم.❤️ نزدیکے های ظهر بود که بعد از زیارتــ خواستیم برگردیم خانه. مهدی گفت: «صبر کنیم، نماز جمعه را که خواندیم، برمی گردیم ...»🙂 لرزیدم و گفتم: «آخه با این هوا؟ سرما می خوریم ...»😥 ڪتش را از تن درآورد و روی زمین پهن کرد: «بشین روی لباسم تا سرما نخوری ...»💞 خودش هم همان طور با لباس نازڪے که بر تن داشتــ، کنارم روے زمین نشستــ. آن روز نماز جمعه را با هم خواندیم؛ درستــ همان جا کنار سقاخانه حرم ... ❤️همسرشهید [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه‌🥀‌] جاے جاے شهر من از خاطراتت پر شده😍 راه رفتن بعد تو از هر مسیرے مشڪل است😔 #شهیدانه #محمد_شیخی✍ #شهیدمحمدبلباسی_وهمسر❤️🖇🍃 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi
[ #صبورانه‌🥀‌] اعتباࢪ آدم‌ها به حضورشان نیست! به دلهره‌اے است ڪہ در نبودشان احساس میشود☹️ بعضے از نبودن‌ها را هیچ بودنے پر نمےڪند..😔💔 #همسرشهیدمصطفی_احمدی_روشن❤️🖇🌿 [یا بࢪگرد... یا آݩ دݪ را بࢪگردانـ💔] Eitaa.com/Khadem_Majazi