eitaa logo
⚘هادیان نور خواهران شهرستان میامی ⚘
90 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
803 ویدیو
14 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌼🌼🌼 🌺🌺🌺 🌼🌼 🌺 روزی که قرار بود حمله گسترده به سپاه شام انجام شود عبدالله بن بدیل مقابلمان ایستاد. ما روی زمین دو زانو نشستیم. گفت:( معاویه جایگاهی را ادعا کرده که از آن او نیست و با صاحبان حقیقی این مقام، به نزاع برخاسته و با منطق باطل به نبرد با حق آمده است. علی و حقانیت علی را آنگونه که من می شناسم شما نمی شناسید. علی را تنها پسر عمو، داماد و وصی رسول خدا ندانید؛ او پس از پیامبر بزرگترین انسانی است که خدا آفریده و پس از رحلت رسول الله، انسانی به عظمت و کرامت او ندیدم که خلیفه مسلمین باشد. علی نور خدا بر زمین و در میان ماست و معاویه پرتوی از ظلمت شب در میان اعراب و مسلمانان است. پس با این شیطان نبرد کنید و از او و سپاهش نهراسید! چگونه بهراسید حال آن که در دست شما کتاب خداست و در کنارتان مردی چون علی قرار دارد ؟ پس برخیزید و برای نبرد با دشمنان خدا حرکت کنید!) عبدالله زره ای کوتاه پوشیده بود و در حالی که در هر دو دست خود شمشیر گرفته بود، پیشاپیش سپاه حرکت کرد . من نیز قبضه ی شمشیرم را محکم به دست گرفته بودم و می فشردم . حرکت گسترده و هماهنگ سپاه امام آغاز شده بود . موقع حرکت، پاهایمان را به زمین می کوبیدیم تا ضرباهنگ کوبنده ی گام هایمان زمین را بلرزاند. جنگ در صفین هیچ شباهتی به جنگمان در بصره نداشت در آن جنگ هر دو گروه ، اندک بودیم و مقاومت مخالفان که شهر بصره را تصرف کرده بودند، چندان دوام نیاورد. اما سپاه شام، به تعداد، بیش از ما بودند. من آن روزها که جوان بودم و دارای قامتی بلند و بازوان ستبر به راحتی شمشیر خود را به حرکت در می آوردم و بی آن که از کشته شدن به ترسم میجنگیدم. هرچه زمان می گذشت، زمین به خون کشته‌ها و مجروحین هر دو سپاه آلوده تر می شد. کشته‌های شامیان بیشتر بود و پیشروی ما در قلب سپاه معاویه، نشان از پیروزی ما داشت. 🌸🌸🌸🌸 ..... 🌹@khadem_mayamey🌹