🌼🌼🌼🌼
🌺🌺🌺
🌼🌼
🌺
#رمان_قدیس
#قسمت_پنجاه_ششم
معاویه عمامه اش را از سر برداشت، آن را روی زانویش گذاشت و گفت:( از علی گفتی ؛ بگذار سخنانی از او بر زبان آورم تا بگویی وصف حال تو کدام یک از آنان است. علی می گوید مردم چهار گروهند ؛ گروهی اگر دست به فساد نمیزنند، برای این است که روحشان ناتوان و شمشیرشان کند است و امکانات مالی در اختیار ندارند و گروه دیگر، آنان اند که شمشیر کشیده و شر و فساد شان را آشکار کردهاند، لشکرهای پیاده خود را گرد آورده و آماده کشتار دیگرانند ، دین را برای به دست آوردن مال دنیا ، تباه ساخته اند که رئیس و فرمانده گروهی شوند یا به منبری میرفته و خطبه بخوانند . چه بد تجارتی که دنیا را بهای جان خود بدانی و به آنچه در نزد خداست، معاوضه نمایی. گروه دیگر با اعمال آخرت دنیا را میطلبد و با اعمال دنیا در پی کسب مقام های معنوی آخرت نیستند، خود را کوچک و متواضع جلوه میدهند ، گامها رام ریاکارانه و کوتاه بر میدارند، دامن خود را جمع کرده خود را همانند مومنان واقعی می آرایند و پوشش الهی را در سایه نفاق و دورویی و دنیا طلبی خود قرار میدهند. برخی دیگر که با پستی و ذلت و فقدان امکانات، از به دست آوردن قدرت محروم مانده اند و خود را به زیور قناعت آراسته و لباس زاهدان را پوشیده اند . اینان هرگز از زاهدان راستین نبوده اند . در این میان گروه اندکی باقی مانده اند که یاد قیامت، چشمهایشان را بر همه چیز فرو بسته و ترس رستاخیز، اشک هایشان را جاری ساخته است . برخی از آنها منزوی شده برخی دیگر ترسان و سرکوب شده و با لب فرو بسته سکوت اختیار کردهاند . بعضی مخلصانه همچنان مردم را به سوی خدا دعوت میکنند برخی دیگر گریان و دردناکند و تقیه و خویشتنداری ، آنان را از چشم مردم انداخته است و ناتوانی ، وجودشان را فراگرفته و گویا در دریای نمک فرو رفته اند. دهان هایشان بسته و قلب هایشان مجروح است . آنقدر نصیحت کردهاند که خسته شدهاند و آنقدر سرکوب شده اند و کشته داده اند که انگشتشمار گشته اند.)
🌸🌸🌸🌸
#ادامه_دارد.....
🌹@khadem_mayamey🌹