خادم الشهدا لارستان:
✅هر شب با شهدا✅
امشب تقدیم به شهید زهرایی هادی نعمتی
https://eitaa.com/khadem_shohada_larestan
⬇⬇⬇⬇
خادم الشهدا لارستان:
🌹ویژه برنامه قرارعاشقی🌹
برگزاری دعای سمات و حدیث کساء همراه با نماز مغرب وعشا
مکان:حرم مطهر شهدای گمنام دانشگاه آزاد اسلامی لارستان
🔶کمیته خادمین شهدا لارستان🔶
https://eitaa.com/khadem_shohada_larestan
دلِ شکستهی مـا را به مَرحمی دریاب
مرا که خسته شدم در مُحَرمی دریاب
به سر به زیریِ مـا، شَرمِ مـا، تَرَحُم کُن
نه مَرحمیم برایت نه مَحـرَمی دریاب
کـمِ تو از سرِ مـا کـه زیاد هـم باشد
تو را به جانِ عزیزت مرا کمی دریاب
شبیهِ حـالِ شماییم حـالِ مـا را کـه
نشسته ایم به گیسویِ دَرهمی دریاب
مرا که روزیِ خود را از این و آن جویَم
مرا که میروم آقـا به هر غمـی دریاب
حیاتِ ما همه از گـریه است پایِ حسین
دو چشمِ خُشکِ مرا هم به زمزمی دریاب
هـزار شُکر فقط با حسین کار داریم
هـزار شُکر که داریم عالمی دریاب
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#یا_صاحب_الزمان
دست ما نیست اگر دست به دامان توییم
فاطمه خواسته که بیسرو سامان توییم
به نگاهـی، به دعـایی دل مـا را دریاب
که اسیر کرم وشیوه ی احسان توییم
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
https://eitaa.com/khadem_shohada_larestan
🔴 عملیات بدر 🚤 🛥 🚤
سال 63 و در عملیات بدر بنده در گردان جعفر طیار و برادرم شهید عبدالرحیم کامجو در گردان کربلا حضور داشت. ماموریت گردان جعفر طیار پاکسازی منطقه بعد شکستن خط عراق، و ادامه مرحله بعدی عملیات بدر بود.
دسته رزمی ما به فرماندهی شهید غلامعلی بابازادگان برای پاکسازی منطقه از لوث وجود دشمن به عمق منطقه رفته بود و دم دمای صبح در پشت یکی از جاده های شنی عراق مستقر شدیم .
پس از گرفتن تیمم و خواندن نماز صبح، متوجه شدیم که در محاصره دشمن هستیم.
از سمت جلو، راست و چپ ما را می کوبیدند و کار بجائی رسید که فرمانده دسته پس از کسب اجازه، دستور عقب نشینی به سمت دژ اصلی که همان خط مقدم عراق بود را صادر کرد. در راه بازگشت و عقب نشینی، به تعدادی خاکریز قطعه قطعه که هر کدام تقریباً پنجاه متر طول داشتند رسیدیم.
بناچار چند لحظه پشت یکی از این خاکریز ها ایستادیم تا سایر همرزمان به ما رسیدند. بچهها که بر اثر دویدن با آن همه تجهیزات، سخت خسته شده و به نفس نفس افتاده بودند متوجه سمت چپ و در فاصله تقریباً صد متری خود شدند.
آری ؛ یکی از نیروهای عراقی را به وضوح دیدیم که اقدام به گلوله گذاری آر پی جی - 7 نمود و بلافاصله به سمت دسته رزمی ما نشانه رفت.
طولی نکشید که گلوله به سمت ما شلیک شد . چون گلوله مستقیماً به سمت ما می آمد، دقیقاً حرکت آنرا روی هوا می دیدیم که با چه سرعت و شتابان می آمد .
فرصت هیچگونه عکس العمل نداشتنم . چشمها باز و دهانها قفل شده بود . واقعاً نمیدانستیم چه کنیم. گلوله تقریباً به پنج متری بچهها رسیده بود.
فقط امیدمان به خدا بود و لاغیر. در همین لحظه بود که امداد غیبی و دست غیب خدا را با چشمان خود به وضوح دیدیم که بر سر گلوله آر - پی- جی 7 زد و آنرا بدون اینکه عمل کند در یکی دو متری پای بچهها به زیر تلی از خاک فرو برد و خاموش کرد .
با اطمینان میگویم که چنانچه آن گلوله منفجر می شد، حداقل بیست نفر یکجا شهید و یا مجروح می شدند.
و آن دستی که بر سر گلوله زد چیزی نبود ، جز دست غیب اللهی.
مهدی حاجی زمان ( کامجو)
https://eitaa.com/khadem_shohada_larestan
🌺🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾
🌾🌸
🌸
🌾
🔻طنز جبهه
عازم جبهه بودم. یڪی از دوستانم برای اولین بار بود ڪه به جبهه مےآمد.😍😃
مادرش برای بدرقه ی او آمده بود. خیلے قربان صدقه اش مےرفت و دائم به دشمن ناله و نفرین مےڪرد.
به او گفتم: « مادر شما دیگه برگردید فقط دعا ڪنید ما شهید بشیم. دعای مادر زود مستجاب مےشود.»😌
او در جواب گفت:« خدا نڪنه مادر، الهی صد سال زیر سایه ی پدر و مادرت زنده بمونے!🙄 الهے ڪه صدام شهید بشه ڪه اینجور بچه های مردم رو به ڪشتن مےده!»😐😎😂😂
#طنز_جبهه
#هفته_وحدت
#هفته_بسیج
https://eitaa.com/khadem_shohada_larestan
✨ای فرزند عبــــــــداللّــــــــــه
✨تو اِكرام كنندهی بزرگ وكوچک،
با آن نیایش های بی پایانت،
قدمت، پر برکت،
خلقت ، نرم و نِكو،
وجودت ، خوش عطر،
سرباز میدان نبرد،
فاتح اندیشه ها،
احیاگر آیین ابراهیمخلیلالله
✨تو ای رسول الله، نبی الله…
قلم ز نوشتن و زبان از گفتنِ
صفات بی مثالت عاجز است
✨همه ات خیر✨همه ات نور✨
💫ولادت
💫حضرت محمد(ص)
💫مبارک