الشہـ ڂادم ـداء
اذا حبڪ یسیر الموت اموت اگر عشق تو مرگ باشد میمیرم بہ مناسبت هفتمین سالگرد آسمانی شدن شهدای تپہ ج
#شهداےصابریـن
#شهداےمدافـعوطن
🍃•| قلہ «جاسوسان» در ارتفاعات مرزی بین جمهوری اسلامی ایران و عراق قرار دارد ڪہ مدتها بہ محل شرارت گروهڪ های ضدانقلاب و خصوصاً گروهڪ تروریستی پژاڪ تبدیل شده بود . در سال 90 جمهوری اسلامی ایران تصمیم بر آزادسازی این ارتفاعات گرفت ڪہ این مأموریت بہ عهده یگان ویژه صابرین نیروی زمین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ڪہ اڪنون بہ تیپ ویژه صابرین تبدیل شده , گذاشتہ شد .
🍃•| طی این عملیات ڪہ در شهریور سال 90 انجام شد ، دلاورمردان این یگان در اوج مجاهدت و گمنامی و تحمل سختترین شرایط اقلیمی و جوی ، موفق بہ رسیدن بہ آخرین سنگر این عناصر تروریستی شده و در 13 شهریور سال 90 ، 13 نفر از نیروهای این یگان طی درگیری با عناصر پژاڪ ضمن از بین بردن بقایای این گروهڪ تروریستی بہ درجہ رفیع شهادت نائل شدند .
✍ پ.ن : امـــنیتاتفاقــینیــــست
| @khademalshohada72 |
21.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مآ سینہ زَدیم و بی صدا باریدَند ..
از هر چہ ڪہ دَم زدیم آنہا دیدند ..
ما مدعیآن صف اول بودیم
از آخر مجلســ...😭
#درآرزویشهادت💔
•| @khademalshohada72
الشہـ ڂادم ـداء
رمانــ🍃 #بدون_تو_هرگز #قسمت_پنجاه_و_هشتم: حـس دومـ درخواست تحویل مدارکم رو به دانشگاه دادم ... باو
رمانــ🍃
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_پنجاه_و_نهم: هواے دلپذیـر
برعکس قبل، و برعکس بقیه دانشجوها ... شیفت های من، از همه طولانی تر شد ... نه تنها طولانی ... پشت سر هم و فشرده ... فشار درس و کار به شدت شدید شده بود ...
گاهی اونقدر روی پاهام می ایستادم که دیگه حس شون نمی کردم ... از ترس واریس، اونها رو محکم می بستم ... به حدی خسته می شدم که نشسته خوابم می برد ...
سخت تر از همه، رمضان از راه رسید ... حتی یه بار، کل فاصله افطار تا سحر رو توی اتاق عمل بودم ... عمل پشت عمل ...
انگار زمین و آسمان، دست به دست هم داده بود تا من رو به زانو در بیاره ... اما مبارزه و سرسختی توی ژن و خون من بود...
از روز قبل، فقط دو ساعت خوابیده بودم ... کل شب بیدار ... از شدت خستگی خوابم نمی برد ... بعد از ظهر بود و هوا، ملایم و خنک ... رفتم توی حیاط ... هوای خنک، کمی حالم رو بهتر کرد ... توی حال خودم بودم که یهو دکتر دایسون از پشت سر، صدام کرد ... و با لبخند بهم سلام کرد ...
- امشب هم شیفت هستید؟
- بله ...
- واقعا هوای دلپذیری شده ...
با لبخند، بله دیگه ای گفتم ... و ته دلم التماس می کردم به جای گفتن این حرف ها، زودتر بره ... بیش از اندازه خسته بودم و اصلا حس صحبت کردن نداشتم ... اون هم سر چنین موضوعاتی ...
به نشانه ادب، سرم رو خم کردم ... اومدم برم که دوباره صدام کرد ...
- خانم حسینی ... من به شما علاقه مند شدم ... و اگر از نظر شما اشکالی نداشته باشه ... می خواستم بیشتر باهاتون آشنا بشم ...
#بدون_تو_هرگز
#زندگے_نامه
#طلبه_شهید_گمنام
#سید_علے_حسینے
#ادامه_دارد...
@khademalshohada72
رمانــ🍃
#بدون_تو_هرگز
#قسمت_شصت: خانــواده
برای چند لحظه واقعا بریدم ...
- خدایا، بهم رحم کن ... حالا جوابش رو چی بدم؟ ...
توی این دو سال، دکتر دایسون ... جزء معدود افرادی بود که توی اون شرایط سخت ازم حمایت می کرد ... از طرفی هم، ارشد من ... و رئیس تیم جراحی عمومی بیمارستان بود ... و پاسخم، می تونست من رو در بدترین شرایط قابل تصور قرار بده ...
- دکتر حسینی ... مطمئن باشید پیشنهاد من و پاسخ شما... کوچک ترین ارتباطی به مسائل کاری نخواهد داشت ... پیشنهادم صرفا به عنوان یک مرده ... نه رئیس تیم جراحی...
چند لحظه مکث کردم تا ذهنم کمی آروم تر بشه ...
- دکتر دایسون ... من برای شما به عنوان یه جراح حاذق و رئیس تیم جراحی ... احترام زیادی قائلم ... علی الخصوص که بیان کردید ... این پیشنهاد، خارج از مسائل و روابط کاریه... اما این رو در نظر داشته باشید که من یه مسلمانم ... و روابطی که اینجا وجود داره ... بین ما تعریفی نداره ... اینجا ممکنه دو نفر با هم دوست بشن و سال ها زیر یه سقف زندگی کنن ... حتی بچه دار بشن ... و این رفتارها هم طبیعی باشه ... ولی بین مردم من، نه ... ما برای خانواده حرمت قائلیم ... و نسبت بهم احساس مسئولیت می کنیم... با کمال احترامی که برای شما قائلم ... پاسخ من منفیه...
این رو گفتم و سریع از اونجا دور شدم ... در حالی که ته دلم... از صمیم قلب به خدا التماس می کردم ... یه بلای جدید سرم نیاد ...
#بدون_تو_هرگز
#زندگے_نامه
#طلبه_شهید_گمنام
#سید_علے_حسینے
#ادامه_دارد...
@khademalshohada72
الشہـ ڂادم ـداء
#📸♥️✨
#دلگویه💔🍃
•{ارباب}•
تا #محرم
نگرانم
نگرانم نڪند خواب بمانم!😔
نڪندبغض من از شدت#غم
نه ببارد
نه بڪاهد
ابدالدهـربماند؟
نڪند!
اشڪ نریزم
نڪند #ڪربوبلا را ندهـی
حضرت ارباب
نڪند باز بمانم؟
نڪند باز نخوانم ڪه :
اهل حرم میروعلمدار نیامد
نڪند!
پای پیاده حرمت باز بماند
به دلم حسرت و آهش...
نگرانم
نگرانم نڪند دیر شود
#جایبمانم😭
#دلانہ