eitaa logo
خادمان🌹شهدا🌹
431 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
15 فایل
ما‌ از خم‌ پرجوش‌ ولایت‌ مستیم عهدی‌ ازلی‌ با ره‌ مولا بستیم بنگر‌ که‌ وظیفه‌ چیست‌ در‌ این‌ میدان ما‌ افسر‌ جنگ‌نرم ♡‌آقا‌♡‌ هستیم ارتباط با مدیر 👇 @sarbaze_emamzman
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شادی روح تمام شهدای راه سلامت ازجمله شهیده دکتر🌷 رضوان نورمند🌷فاتحه و صلوات https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
یکشنبه بود که زنگ زد بهش گفتم : « اگه قرار نیست بیای ، راست و پوست کنده بگو ، برمی گردم ایران!» گفت : « نه هرطور شده تا یکشنبه هفته بعد خودم رو میرسونم!» نمیدانم قبل از نماز ظهر بود یا بعد از نماز ، شنبه هفته بعد ، چشمم به در و گوشم به زنگ بود .. با اطمینانی که به من داده بود ، باورم نمیشد بدقولی کند یک روز دیگر وقت داشت . . ۲۸ روز به امید دیدنش ، در غربت چشمم به در سفید شد حاج آقا آمد . داخل اتاق راه می رفت . تا نگاهش می کردم چشمش را از من میدزدید .. نشست روی مبل ، فشارش را گرفت .. رفتارش طبیعی نبود حرف نمیزد ، دور و بر امیرحسین هم آفتابی نشد.. مانده بودم چه اتفاقی افتاده قرآن روی عسلی را برداشتم که حاج آقا ناگهان برگشت و گفت : « پاشو جمع کن بریم دمشق ! » مکث کرد ، نفس به سختی از سینه اش بالا آمد ، خودش را راحت کرد: « حسین زخمی شده ! » ناگهان حاج خانم داد زد : « نه ، شهید شده به همه اول می گن زخمی شده » سرم روی صفحه قرآن خشک شد داغ شدم ، لبم را گاز گرفتم ، پلکم افتاد . انگار بدنم شده بود پر کاه و وسط هوا و زمین می چرخید .. نمیدانستم قرآن را ببندم یا سوره را تمام کنم یک لحظه هم فکر نکردم ممکن است شهید شده باشد . . سریع رفتم وضو گرفتم ایستادم به نماز .. نفسم بند آمده بود! فکر می کردم زخمی شده و دارد از بدنش خون می رود .. تابه حال مجروح نشده بود که آمادگی اش را داشته باشم داستان زندگی شهید مدافع حرم از زبان همسرش https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
1_1717936287.m4a
4.63M
📣 رزق هرروز ما 📣 از آن ساده نگذرید! این‌صوت حاوۍمطالبی‌می‌باشد که شما را سال‌هایِ سال جلو می اندازد استادعالی https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
🍃🌺 نکاتی برای تدبر از صفحه ٢۴٧ #قرآن_کریم🌺🍃 . 1️⃣ اگر مراد از سفيد شدن چشم «وابيضت عيناه»؛ كم نور شدن باشد، «بصيراً» به معناى پر نور شدن است و دلالت بر اين دارد كه حزن و شادى در ديد و قوه باصره انسان مؤثر است. امّا اگر مراد نابينايى مطلق باشد كه از ظاهر آيه و «فارتدّ بصيراً» بر مى آيد، يك معجزه و توسّل است كه قرآن آن را اثبات مى كند. (آیه ٩۶) 2️⃣ براى آمرزش گناهان، توسّل به اولياى خداوند جايز است. «يا ابانا استغفر لنا» (آیه ٩٧) 3️⃣ پدر نبايد كينه توز باشد و لغزش فرزندان را در دل نگهدارد. «استغفر لكم» (آیه ٩٨) 4️⃣ حضرت يعقوب از حقّ خويش گذشت و براى حقّ الهى وعده دعا به فرزندان داد. «استغفر لكم ربّى» (آیه ٩٨) 5️⃣ لطف خداوند، شامل بزرگ ترين گناه و گناهكاران نيز مى شود. «هو الغفور الرّحيم» با اينكه دو نفر از پيامبران الهى مورد آزار و اذيّت چندين ساله قرار گرفته اند، باز اميد بخشايش از او مى رود. (آیه ٩٨) 6️⃣ «عرش» به تختى مى گويند كه سلطان روى آن مى نشيند. «خَروّا» به زمين افتادن «بَدْو» به باديه و صحرا و «نزغ» به ورود در كارى به قصد فساد معنا شده است. (آیه ١٠٠) 7️⃣ حسن عاقبت وپايدارى در كار خير، مهمتر از شروع آن است. انبيا براى حسن عاقبت دعا مى كردند؛ «توفّنى مسلماً» يعنى مرا در تسليم خود تا مرگ پايدار بدار. (آیه ١٠١)
انسان شناسی ۳۶۰.mp3
11.44M
۳۶۰ | ✘ خیلی وقتها ما فکر می‌کنیم بقیه بدن! دارن اشتباه میرن، دارن به ما خیانت می‌کنن، دارن به ما ظلم میکنن! اما واقعیت اینه ما آدم بیماری هستیم! چجوری اینو تشخیص بدیم؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠زبان را مواظب باشیم 💎قابل توجه حتما ببینید 👌👌 🔹آیت الله مجتهدی رحمه الله علیه https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 مردم پای کار حجاب بیایند، منتظر مسئولان نباشید ما آدم های معمولی توانستیم حتی شاه را از کشور بیرون کنیم... 💢حالا کی باید بی حیایی و برهنگی رو جمع کنه؟ https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
یک شب خواب شهید زین الدین را دیدم و هیجان‌زده پرسیدم: آقا مهدی مگه تو شهید نشدی؟ همین چند وقت پیش،‌ توی جاده‌ سردشت؟ حرفم را نیمه‌تمام گذاشت. اخم كوتاهی كرد و چین به پیشانی‌اش افتاد. بعد باخنده گفت: من توی جلسه‌هاتون میام. مثل اینكه هنوز باور نكردی شهدا زندن؟ عجله داشت. می‌خواست برود. یک بار دیگر چهره‌ درخشانش را كاویدم. حرف با گریه از گلویم بیرون ریخت: پس حالا كه می‌خوای بری، لااقل یه پیغامی چیزی بده تا به رزمنده‌ها برسونم. رویم را زمین نزد. گفت: قاسم، من خیلی كار دارم، باید برم. هرچی می‌گم زود بنویس. هول‌هولكی گشتم دنبال كاغذ. یک برگه‌‌ كوچک پیدا كردم. فوری خودكارم را از جیبم درآوردم و گفتم: بفرما برادر! بگو تا بنویسم. گفت: بنویس: "سلام، ‌من در جمع شما هستم!" همین چند كلمه را بیشتر نگفت. موقع خداحافظی، با لحنی كه چاشنیِ التماس داشت، گفتم:‌ بی‌زحمت زیر نوشته رو امضا كن. برگه را گرفت و امضا كرد. كنارش نوشت: سید مهدی زین‌الدین.۹ نگاهی بهت‌زده به امضا و نوشته‌ زیرش كردم. با تعجب پرسیدم: چی نوشتی آقامهدی؟ تو كه سید نبودی! گفت: اینجا بهم مقام سیادت دادند! از خواب پریدم. موج صدای آقا مهدی هنوز توی گوشم بود؛ سلام، من در جمع شما هستم!✓ 📚تنها زیر باران راوی: https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹
برقامت بلند شهیدان صلوات🕊 نفس مےڪشم ؛ اینجا پنج شنبه هـا و ذخیره ‌اش مےڪنـم برایِ تمـام روزهـای هفتہ ! ڪه بـےیاد شهدا نباشد نفس‌هایم ... https://eitaa.com/khademanshohada خادمان🌹شهدا🌹