#شهیدحمیدقاسمپور
#حمزهمدافعانحرم
#شهیدی که داعشی ها جگرش را بیرون کشیدند
🔹️ از عــراق برڱشت .گفت: بابا من برگشتـم تا به سوریہ بروم؟!
◇ گفـتم :با چه خـاطرجمعے چنین حرفی میزنے؟؟
◇ گفـت: بابابه من الهام شده که اگر اعزامی صورت بگیرد من در اعزام هستم.
◇ میگفت: یک روز ، بـعداذان صبح به حرم حضـرت عـباس (ع) رفتم. خیلی دور ضـریح خـلوت بود. با قمر بنیهاشم (ع) عهـد کردم. از او که اولین مدافع حرم حضرت زینب (س) در این کره خاکی بودند خواستم که اگر مرا قابل بدانند اجازه بدهند راهی دفاع از حرم حضرت زینب شوم.
◇ مردد بودم اینجا بمانم یا به سوریه بروم، عاجزانه خواستم. در حرم را بسته بودند. ارتباطی قلبی برقرار شد خواب نبودم، اما الهامی به من شـد که دعوت شدم و آقا مرا پذیرفــت.
🔹️ تروریست ها در خان طومان جگرش را بیرون کشیدند و به حمزه شهدای مدافع حرم معروف شد.
💠همرزم شهید قاسم پور میگوید :
اونها به تیر خلاص اکتفا نکرده بودند . حس من این است که آنها حمید را میشناختند .آخر مگر میشود کسی این قدر در خط رفت و آمد داشته باشد وآنها او را نشناسند. از او کینه داشتند . شجاعت حمید آدم را یاد حمزه سید الشهدا می انداخت.مثل حمزه که برای پیامبر پشتوانه گرمی بود حمید هم برای ما دلگرمی بود. اما شباهت او به حمزه تنها منحصر در شجاعتش نبود ، حمید در نحوه شهادت هم مثل حمزه سیدالشهدا بود . وقتی تکفیری ها تیر خلاص را به پیشانی او زده بودند تازه شروع کرده بودند تا عقده و کینه خود را بر روی پیکر حمید خالی کنند . با سر نیزه تفنگ قلب حمید را در آورده بودند .
https://eitaa.com/khademanshohada
خادمان🌹شهدا🌹