🌹 #جانم_اباعبدالله
صبح جمعه است
و عطر کــــربلا
عجب شش گوشه نابت
بوسیدن دارد آقا..!
بھ نیت زیارتش هرصبح مۍخوانیم♥
💫 | صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰااَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟
🍀 صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰا اَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟ |🍃
🌷|| صَلَے اللّٰھُ عَلَی۟ڪ۟ یٰا اَبٰاعَب۟دِاللّٰھ۟|| ✨
السلام علے من الاجابھ تحت قبتھ 💗.•
السلام علے من جعل اللھ شفاءفے تربتھ 💛.•
#صبحتوݧ #بابرکٺ 🌟•°
#براےهمہدعاکنیم🦋•°
#ڪپے تنها باذکر صلواٺ 🌸🍃
🍀🌱🍀🌱🍀🌱🍀🌱
@khademe_alzahra313
#رزقمعنوی
💠 توسل به امام زمان عليه السلام:
رو به #قبله ايستاده، دست هاي خود را بر سر نهاده و پس از #سلام به آن حضرت عرض کند :
يا اَيُّهَا الْعَزيزُ، مَسَّنا وَ اَهْلَنَا الضُّرُّ، وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ، فَاَوْفِ لَنَا الْکَيْلَ، وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا، اِنَّ اللّهَ يَجْزِى الْمُتَصَدِّقينَ
🕊
╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━🌼═━╮
@khademe_alzahra313
╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━🌸═━╯
✅ثواب 🌹صلوات روز جمعه
✍ رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) : در روز جمعه فراوان بر من 🌹صلوات فرستيد ،
كه هر كس درودش بر من بيشتر باشد ،
مقام و منزلتش به من نزديك تر است .
و هر كس روز جمعه صد بار بر من 🌹صلوات بفرستد ،
در روز قيامت با چهره نورانى محشور مى شود.
و هر كس در روز جمعه هزار بار بر من 🌹صلوات فرستد ،
چشم از دنيا نبندد تا جايگاهش را در بهشت ببيند.
📚آثارالصادقین ، ج ۱۱ ، ص ۲۱۶
🔻🌹صلوات یادتون نره😊 🔺
برای این که خدا لطفش شامل حال ما بشه باید شبانه روز برای خدا باشیم.
قلم می زنیم...برای خدا
قدم می زنیم...برای خدا
همه چیزمون برای خدا
#سردار_دلها_همت
پ.ن:
امروز کارهامون رو با یاد خدا انجام دادیم؟
🔰چهارتاشهیدهم وسط مجلس شورای اسلامی دفن کنید
🔰 نمیشه چهارتاشهیدهم ببرید وسط کابینه دولت دفن کنید
#که رییس جمهورو وزرانیان وسط اونجا به ریش مردم بخندن
که این مسولین ازشهیدان خجالت بکشن نمیشه؟؟؟؟
🔰چراسوء استفاده کردن ازخون شهداواین انقلاب ⁉️
🔰 چرافقط شهدا رومیبریدتودانشگاه ⁉️
🔰چراگرگ شدین ⁉️
#استاد_دانشمند
@khademe_alzahra313
#رزقمعنوی
💠 توسل به امام زمان عليه السلام:
رو به #قبله ايستاده، دست هاي خود را بر سر نهاده و پس از #سلام به آن حضرت عرض کند :
يا اَيُّهَا الْعَزيزُ، مَسَّنا وَ اَهْلَنَا الضُّرُّ، وَ جِئْنا بِبِضاعَةٍ مُزْجاةٍ، فَاَوْفِ لَنَا الْکَيْلَ، وَ تَصَدَّقْ عَلَيْنا، اِنَّ اللّهَ يَجْزِى الْمُتَصَدِّقينَ
🕊
@khademe_alzahra313
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
سلام همسنگران بزرگوار 🌷 امروز چله سوم رو شروع میکنیم بانام چله 🌟 رزمایش محمدی صلی الله علیه وآله
بخش دوم از مراقبتهای چله بیست و دوم 👇👇👇
✅ 1 - نماز استغاثه به امام زمان عج
✅ 2- تلاوت قرآن، حداقل سوره یس شبی یکبار
✅ 3- مراقبت به بیداری بین الطلوعین
✅ 4- خواندن دعای اللهم الرزقنا توفیق الطاعه
✅ 5- سجده طولانی
سلام علیکم
سی و پنجمین روز از 💫 چله چهارم 💫 مهمان سفره شهید 🌷 فرهاد شاهچراغی🌷هستیم.
شهید فرهاد شاهچراغی در 13 آذر سال 60 به شهادت رسید اما به خانواده ی او 18 آذر خبردادند پس قرار شد روز بیست آذر بعد از نماز جمعه با امامت شهیدسید عبدالحسین دستغیب برگزار بشه.قرار بود بعد ازنماز برا شهدا از جمله فرهاد نمازبخونند و بعد ببرن گلزار شهدا و به خاک بسپارند.خانواده داشتند برا نماز جمعه می رفتند که یکی از دوستان گفت که من دیشب خواب آقا فرهاد رو دیدم.
خواب دیده بود که اومدیم نماز جمعه و خیلی هم شلوغ بوده برای خاکسپاری شهدا بعد می بیند که شهید فرهاد شاهچراغ خودشون اونجا ایستادن و نگاه می کنند به جمعیت از فرهاد پرسید که شما این جا چیکار می کنید چرا اومدید اینجا؟ و فرهاد جواب می ده:
من اومدم دنبال کسی و منتظر کسی هستم(عبدالحسین دستغیب)
...
خلاصه خانواده رفتن برا نماز جمعه و منتظر بودن آقای دستغیب بیان و نماز رو بخونند و همچنین نماز برا شهدا از جمله فرهاد صدای انفجار اومد بعد اومدن پشت بلند گو خبر دادند که بمب گذاری شده و آقای دستغیب شهید شده اند...
اون وقت اون موقع بود که اون کسی که دیشب خواب دیده بود تازه فهمید تعبیر خواب چی بوده(فرهاد اومد بود دنبال شهید دستغیب تا اون رو ببره )
وهمینطور هم شد به علت انفجار روز خاکسپاری افتاد شنبه بیست ویکم آذرتا شهدای قبلی با شهدای جدید به خاک سپرده بشن...
تقریبا سال پنجاه و شش بود وشهید فرهاد شاهچراغی فقط پانزده سال سن داشت.
به خاطر فعالیت های انقلابی بارها قصد بازداشت وی را داشتند به همین دلیل یک بار که درتعقیب وی بودند و او درفرار بود به زمین خورد به صورتی که نتوانست از جایش بلند شود سرباز ها نزدیک تر می شدند و او کاری از دستش بر نمی آمد . تااین که در آن شرایط و با خلوص دلی که داشت شروع کرد به خواندن آیه ی شریفه ی (وجعلنا من بین ایدیهم سد و من خلفهم سدا فآغشیناهم فهم لا یبصرون).
خلاصه سرباز ها بهش رسیدند اما انگار که او را ندیدند به طوری که یکی از سرباز ها با پوتین روی دستان فرهاد ایستاده بود بدون آن که بداند و دیگری روی کمر فرهاد ایستاد بود بدون آنکه متوجه شود ویا فرهاد را ببیندو... همه در جستجوی او بودند اما هیچ کدام او را نیافتند در حالی که او درست همان جا بود.
بعد از نیم ساعت جستجو وقتی دیگر مطمئن می شوند که فرهاد آنجا نیست ازجستجو صرف نظر کرده و می روند . فرهاد هم سالم و سلامت بلند می شود و به خانه می رود...