eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
600 دنبال‌کننده
12.9هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ کوچه به کوچه حب تو را جار میزنم.... @khademe_alzahra313
⭕️ نشستی تو خونه؛ از تو کوچه صدای مداحی میاد؛ فکر میکنی یکی صدایِ سیستم صوتِ ماشین شو بلند کرده؛ سرِت رو از پنجره بیرون میکنی، میبینی عه، این که خود حاج محمود کریمیه! روی یه چارپایه، تو پیاده رو نشسته، داره میخونه! دیشب؛ میدون غیاثی؛ جنوب تهران. @khademe_alzahra313
4_6017362805055817398.mp3
6.77M
😔روضه حضرت ... حاج آقا ◾️بی سپر آمد و دستش سپر جانان شد ◾️بی رجز آمد و ذکر عمویش طوفان کرد @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
سلام علیکم💐 سی وسومین روز از چله ششم🌟 مهمان سفره شهیدان 🌷مصطفی ومجتبی بختی 🌷 هستیم.
سلام علیکم💐 سی وچهارمین روز از چله 🌟 ششم 🌟 مهمان سفره شهید🌷حسین ایرلو🌷 هستیم.
چنانچه آخرین سمت او فرماندهی تیپ بود . در طول دفاع مقدس یک بار اسیر نیروهای بعثی می شود . پس برای آزادی و رهایی خود ، ضمن توسل به حضرت فاطمه (س) چنین نذر می کند : «اگر ایشان مرا از دست بعثیان خلاص نمایند ، آن گاه با همسر شهیدی ازدواج می کنم که سیده باشد و نام مبارک فاطمه داشته باشد ، همچنین دارای دو فرزند به نام های حسین و زینب باشد.» به لطف بی کران حضرت فاطمه (س) از اسارت رهای.می یابد و حتی نذرش را با مادر در میان می گذارد ، اما سعادتی بزرگتر و رفیع تر در انتظارش بود او بود” شهادت ”
نحوه شهادت شهید حسین ایرلو به روایت هم‌رزم او محمد بلاغی است: من وضو گرفتم جورابم را نپوشیدمگوشه سنگر نشستم یک روحانی بود به نام صالح اخوی مخابراتیمون بود کرامت و حاج محمود هم روبه‌روی من بودند. فرخی هم کنار حاج محمود بود حسین با موتور اومد بالا رو تپه موتور رو گذاشت روی جک غذا رو آورد بالا همه دور نقشه‌ای بودند که من توضیح می دادم غذا رو از دست حسین گرفتم گذاشتم کنار دستم حسین دستش رو گذاشت روی زانو به حالت رکوع ایستاد بالای سر حاج محمود، سؤال کرد: الان عراقی‌ها کجان؟ منم به توضیحی که می‌دادم ادامه دادم و گفتم: اگر صبر کنی دستت میاد. یک دقیقه نکشید یک دفعه سنگر تیره و تار شد من حس کردم شهید شدم صلوات فرستادم و باخودم گفتم:اگه شهید شدم چطور صدای خودم را می‌شنوم؟ بوی باروت و سوختگی می‌اومد، کنار دیوار سنگر نشستم چیزی نمی‌دیدم  تو تاریکی مطلق بودم نفس کشیدم دیدم بوی سوختگی میاد تازه دوزاریم افتاد که گلوله اومده تو سنگر و الانه که سنگر آتیش بگیره خواستم برم بیرون، تا حرکت کردم سرم خورد به تیر آهن و محکم برگشتم سر جای خودم تلاش کردم و از وسط شهدا اومدم بیرون تازه تونستم نفسی بکشم چون سنگر پر از باروت و گاز و دود بود. از تپه سرازیر شدم و اومدم کنار جاده. ۴۳ تا ترکشی که از بدن حسین عبور کرده بود، خورده بود به من از نوک پا تا سر ترکش خورده بود ولی چون از حسین عبور کرده بود شدت اولیه رو نداشت فقط رفته بود زیر پوست یا تو استخوانم. گلوله مستقیم تانک از درکه آمده بود خورده بود به کمر حسین. خلیل مجروح شده بود حاج محمود ستوده که جانشین لشکر بود شهید شده بود حاج کاظم حقیقت مجروح شده بود دیدم مسؤلین لشکر همه از دم یا شهید شدند یا مجروح  از حسین فقط یک پا مانده بود.هفت نفر از ده نفری که اونجا بودیم شهید شدند!
متولد ۱۳۴۰ در شهر‌ری است. با شروع جنگ تحمیلی به‌عنوان سرباز در جبهه‌ها حاضر شد امّا این حضور حدود چهار سال طول کشید. در این دوران، یک‌بار اسیر نیروهای بعثی شد.این شهید بزرگوار در بیست و پنجم اسفند۱۳۶۳ در منطقه شرق دجله به شهادت رسید و پیکر مطهرش در بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد.
شهید «حسین ایرلو» همیشه در فکر حفظ انقلاب و مقابله با دشمنان انقلاب و اسلام بود. او دروصیت نامه اش چنین می نویسد : « … دوستان با شرکت هرچه بیشتر در نماز جمعه و جماعت ها ، در بسیج ، در مساجد و محافل ، حضورتان را نشان دهید . تا همانند همیشه مشتی باشید بر دهان یاوه گویان و منافقین از خدا بی خبر … » پیام شهید «حسین ایرلو» چنین بود : « حفظ حجاب اسلامی و همچنین از ره آوردهای شوم غرب پیروی نکنید . »
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا