eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
621 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 خادم. @Amraei0 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
اے ماه‌ترین ماه‌ترین ماه‌ترین ماه اے از دلم آگاه و اِے حضرٺ دلخواه تحقیق نمودیم ڪہ اڪسیر بقا چیسٺ از عرش یڪے گفٺ، علـےًّ ولےالله یکشنبه های علوی فاطمی @khademe_alzahra313 ═✧❁🌷یازهـرا🌷❁✧
زنی ویژه ایام تخریب بقیع 🕊🕊🕊🕊🕊🕊 حرم بنا میشه؛ یه روز مدینه مثله مشهدالرضا میشه یه روزی کاشی هایِ صحنشم طلا میشه حرم بنا میشه .. فکرشُ بکن مدینه باشه باشی با یه دنیا سینه زن فکرشُ بکن تو رویاهات تویِ حرم قدم بزن فکرشُ بکن ببینی بالا میره پرچم حسن از غریبی در میاریم آقا رو پیدا میکنیم مزارِ زهرا رو حرم بنا میشه؛ شبیه اربعین پر از برو و بیا میشه دم ضریح چه روضه هایی که به پا میشه حرم بنا میشه .. فکرشُ بکن بقیع با خادمایِ خوب و مهربون فکرشُ بکن نداره اذیتی برایِ روضه خوان فکرشُ بکن نداره هیچکسی کاری به گریه مون طرح سقاخونه ها چقدر غوغاس روبرویِ قبرِ مادرِ عباس از غریبی در میاریم آقا رو پیدا میکنیم مزارِ زهرا رو @khademe_alzahra313
بخش دوم از مراقبت‌های چله بیست و دوم 👇👇👇 ✅ 1 - نماز استغاثه به امام زمان عج ✅ 2- تلاوت قرآن، حداقل سوره یس شبی یکبار ✅ 3- مراقبت به بیداری بین الطلوعین ✅ 4- خواندن دعای اللهم الرزقنا توفیق الطاعه ✅ 5- سجده طولانی سلام علیکم سی و هفتمین روز از 💫 چله چهارم 💫 مهمان سفره شهید 🌷بهرام شهپریان🌷هستیم.
خاری بود در چشم دشمنان و منافقین پست بارها تهدید به ترور شد و سه بار ترور نافرجام شد به خاطر همین تهدیدها نه بار مجبور شد منزلش را عوض کند و همیشه حتی در خانه هم اسلحه در کنارش بود حتی بعد از شهادت، مراسم ختمش را هم تهدید به بمبگذاری کرده بودند اعجوبه ای بود، نقشه ای عملیاتی کشیده بود که در غالب عملیاتی نفوذی و مخفی صدام را در عراق ترور کند
بهرام شهپریان فرزند و عزیز دردانه خانواده‌ای مرفه و متمول بود. در فامیل او را «شاه‌نوه» لقب داده بودند. شهپریان‌ها که پیشتر به صراف‌نژاد شهرت داشتند، اغلب آدم‌های متمولی بودند و غیر از پدر بهرام که با درجه سرهنگی ریاست حوزه نظام وظیفه اسبق را برعهده داشت، عموهایش هم همگی از افسران ارشد و صاحب‌منصبان نظامی بودند. در چنین خانواده‌ای که شاه‌دوستی موروثی بود، بهرام عاشق امام شد و همه زندگی‌اش را وقف انقلاب کرد. به‌خاطر حضور در کمیته و سپس سپاه از ارث محروم شد، اما خودش را از هدفی که در آن گام نهاده بود محروم نکرد. شهید بهرام شهپریان دانش‌آموخته رشته مهندسی برق در یکی از دانشگاه‌های ایتالیا که بعد‌ها بنیانگذار دوره‌های چتربازی و اسکی رزمی در سپاه شد، ۱۵ اردیبهشت سال ۱۳۶۵ در حادثه سقوط بالگرد حاملش به شهادت رسید.
ماجراي شهادت بهرام را قبل از شهادتش ديده بودم. در خواب صداي آيه إِذا الش�'َم�'سُ كُو�'ِرَت�' را ديدم كه از آسمان خوانده مي‌شد. آيه به آيه تصاويرش ترسيم مي‌شد. طبق آيات خورشيد تاريك شد، كوه‌ها پنبه‌اي و مي‌تركيد. گرد و خاك فضا را پوشانده بود. همسرم به سمت ما آمد، دست من و پسرم را گرفت و با خود به مكاني برد كه مي‌گفتند فقط خانواده شهدا وارد شوند. چادرم خاكي بود. همه با دست ما را نشان مي‌دادند. كمي به جلوتر رفتم جمعيت در حال سينه زني بودند و براي من گريه مي‌كردند. جمعيت را كنار زده و خانه كعبه را ديدم. امام(ره) با عمامه سبز بر روي صندلي كنار خانه كعبه نشسته بود. بالاي سر ايشان هم يك نفر ديگري بود كه ايشان را نمي‌ديدم تنها صدايش را مي شنيدم كه مي گفتند كنار برويد تا اين زن زيارت كند. خانه كعبه شكاف برداشت و من وارد شدم. آيات قرآن بر روي نوار سبز، مشكي و سفيد نوشته شده بود و دور تا دور خانه را پوشانده بود. دستم را بر رويشان كشيدم و زيارت كردم. مادر بزرگ پيري داشتم كه او را هم با خود به داخل بردم. امام (ره) گفت بايد به جمعيت غذا بدهي. ظرفهاي غذا را در دست من داده و من بين جمعيت پخش مي كردم. امام فرمودند شما از اين غذا سهمي نداريد، سهم شما چيز ديگري است. در صحنه اي ديگر منزل مادرشوهرم را ديدم كه آشپزها ديگ‌هاي غذا را آماده مي كردند. سفره افطار پهن بود و جمعيت زيادي بر سر سفره نشسته بودند كه ناگهان هلي كوپتري آتش گرفت و تكيه‌هاي آن بر زمين مي‌افتاد. هر شخص خود را به كناري كشيده تا سالم بماند.
مزار شهید بهرام شهپریان در گلزار شهدای بهشت زهرای (س) تهران قطعه ۵۳، ردیف ۱۴۷، شماره ۹
بهرام واقعاً خودش را وقف کشور و انقلاب کرده بود. با آن جسارت مثال‌زدنی که داشت، هر کاری انجام می‌داد تا بار انقلاب روی زمین نماند. ایشان تا می‌توانست به کشور‌های مختلف مثل سوریه و لبنان و حتی ژاپن و جا‌های مختلف می‌رفت تا چیز‌های بیشتری یاد بگیرد و به همرزمانش یاد بدهد. اسکی رزمی را بهرام وارد آموزش‌های سپاه کرد. یا اولین دوره‌های چتربازی در سپاه را بهرام پایه‌گذاری کرد. کلاً در بحث آموزش ید طولایی داشت. یک مدتی هم مسئول اعزام شده بود. البته من هیچ‌وقت از مسئولیت‌هایش مطلع نمی‌شدم؛ چون در خانه حرفی از کارش نمی‌زد. بعد از شهادتش و در صحبت‌های همرزمانش متوجه می‌شدم او فلان مسئولیت را برعهده داشته است. بهرام بیشتر در شهر حضور داشت و آموزش می‌داد، اما این موضوع باعث نمی‌شد از جبهه غافل باشد. مقارن با عملیات سریع خودش را به جبهه می‌رساند، اما، چون در پادگان‌های آموزشی مسئولیت داشت، حضورش در جبهه به همان چند روز عملیات محدود می‌شد. چندین و چند بار هم در جبهه و هم در حین آموزشی مجروح شد. در عملیات فتح‌المبین هر دو دستش شکست، سه بار هم ترورش کردند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سجاد همیشه باوضو بود. خیلی از غیبت کردن بدش می‌آمد. یکی از بارز‌ترین ویژگی‌هایش حیا و سر به زیری بود. از حقوقی که داشت برای انجام کارهای خیر هزینه می‌کرد. در انجام مسئولیت بالاترین دقت عمل را داشت. با بچه‌ها مانند خودشان بود. زبان آنها را خوب متوجه می‌شد. وقتی از سر کار می‌آمد پسرمان حامد را با خودش بیرون می‌برد و می‌گفت از صبح با شما بود حالا وظیفه من است که او را سرگرم کنم. یکی از دلایلی که سجاد خودش را به جمع شهدای حرم بی‌بی رساند، اخلاص و پاکی‌اش بود. بسیار با خلوص نیت کار می‌کرد. بارها به خودم می‌گفتم خدایا شکرت که بنده‌ای به این خوبی آفریدی. همسرم بسیار شیفته اهل بیت بود. ارادت ویژه‌ای به حضرت زهرا(س) داشت. ✍به روایت همسربزرگوارشهید 🌷 🌸🌸🌸🌸🌸
✨مرحوم دولابی: 📿دو رڪعٺ نماز بخوان و بہ خدا عرض ڪن: 🌸خدایا هر ڪس را ڪہ بہ من بدے ڪرده اسٺ، بخشیدم 🍃تو هم مرا ببخش آنوقٺ ببین با تو چہ مےڪند... @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢اعتراضات مردم آمریکا وارد فاز جدیدی شد| آتش زدن خودرو پلیس مقابل چشمان پلیس لس آنجلس! @khademe_alzahra313
‏جا داره يه تشكر ويژه از بروبچه های كف خيابون آمريكا داشته باشم كه امسال روز قدس كه بيرون نرفتيم زحمت آتيش زدن پرچم افتاد گردنشون. تو شادی هاتون جبران كنيم✌️😁 @khademe_alzahra313
اهمیت وضو قبل از خواب امام صادق عليه السلام : مَنْ تَطَهَّرَ ثُمَّ أَوَى إِلَى فِرَاشِهِ بَاتَ وَ فِرَاشُهُ كَمَسْجِدِهِ وَ إِنْ ذَكَرَ أَنَّهُ لَيْسَ عَلَى وُضُوءٍ فَتَيَمَّمَ مِنْ دِثَارِهِ كَائِناً مَا كَانَ لَمْ يَزَلْ فِي صَلَاةٍ مَا ذَكَرَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ. هر که ، آن شب بستر او به منزله مسجد اوست و اگر یادش آمد که وضو ندارد به همان رو انداز خود -هر چه می خواهد باشد- تیمم کند که اگر چنین کرد پیوسته در نماز و ذکر خداوند خواهد بود. تهذیب الاحکام(تحقیق خرسان) ج ۲ ، ص ۱۱۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ مـا همـانیـم که از عشـق تـو غفلـت ڪردیـم بـا همه آدمیـان غیـر تـو خلـوت ڪردیـم... سـال هـا مے گـذرد، بـرگـردیـم و مشخص شده ماییم که ڪردیم 🌿 🌿 ✨السلام علیک یا صاحب الزمان عج مولای مهـ❤️ـربانم✨ 🌺🍃 @khademe_alzahra313
ختم قران کریم🌹 به نیت سلامتی وتعجیل در فرج صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هدیه به ارواح پاک و طیبه شهدا 🌹 @khademe_alzahra313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مثلِ عکس رُخ مهتاب ڪه افتاده در آب✨ در دلم هستی و🌱 بین مـن و تـو فاصله‌هاست ....💔 🌹 @khademe_alzahra313
‍ 🌸 آیت الله حسن زاده آملي : 🌸 هر صبح که برای کار بر می خیزید، وضویی بگیرید، بعد از آن بار «بسم الله الرحمن الرحیم» را به عدد حروف این آیه مبارکه تلاوت کنید 🌸 تا آن «وضو» تطهیرتان کند و آن «بسم الله» آفات و بلیّات و شعله های اشتغالات جهنمی دنیا را از شما دور نماید. @khademe_alzahra313
خاطره جالب حجت‌الاسلام دعایی درباره امام‌(ره) 🔸روزی امام اتفاقی رادیو فارسی بغداد را می‌شنیدند كه هتاكانه به امام ناسزا می‌گفت. عروسشان ناراحت می‌شود و می‌گوید: چرا این‌ها را گوش می‌كنید؟ امام(ره) می‌فرمایند: بس كه رادیو و تلویزیون در تمجید من مبالغه می‌كنند این‌ها را گوش می‌دهم تا نفسم تعدیل شود.» 🔸از طرفی ایشان همیشه توصیه می‌کردند جوك‌ها و طنزهایی كه در جامعه نسبت به روحانیت و مسؤولان نقل می‌شود برایشان تعریف کنند. نظر ایشان این بود كه باید از واکنش‌های اجتماعی مردم با خبر شد.
زمانی که مادر حشمت برای خواستگاری به منزل ما آمد من در تهران و خانواده حشمت در شهرستان ساکن بودند. به علت دوری مسافت و غربت تصميم گرفتم جواب منفی بدهم. اما همان شب خوابی ديدم که مرا منصرف کرد؛ در خواب جمعيت عظيمی را ديدم که با پرچم های سبز و قرمز به دست در حالی که فرياد يا محمد و يا حسين می دادند در حرکت بودند. سوال کردم اينان کيستند ؟ جواب دادند اين ها کاروان محمد (ص) هستند. خيلی خوشحال شدم چرا که با شروع جنگ هميشه غبطه می خوردم چرا نمی توانم به جبهه بروم. اما ناگهان يکی از بين جمعيت فرياد زد تو که سرباز ما را قبول نداری از ما نيستی. روز بعد قبل از دادن جواب به خانواده حشمت برای يکی ازدوستانم خوابم را تعريف کردم و او پيشنهاد استخاره داد. متوسل به قرآن شدم و اين آيه آمد : ازدواج و تقوا را پيشه کنيد تا رستگارشوید. جواب مثبت دادم و با مهريه ای شامل يک جلد کلام اللّه مجيد و يک جلد نهج البلاغه به عقد ايشان در آمدم. روز عقد بعد از صرف ناهار، حشمت ميهمانان را که از آمل آمده بودند، به ملاقات امام خمينی (ره) برد. آيت اللّه جوادی آملی در سخنرانی روز نيمه شعبان همان سال درباره ازدواج او چنين گفت : بعضی می گويندنمی شود زندگی علی (ع) را پياده کرد ولی من امروز به عينه ديدم که بخشی از زندگی علی (ع) پياده شده است. 🌷