eitaa logo
🌷❤شهید_همـت _ هادی❤🌷
606 دنبال‌کننده
12.8هزار عکس
3هزار ویدیو
57 فایل
🌹بفکر مثل شهدا مُردن نباش!بفکر مثل شهدا زندگی کردن باش🌹 ولادت:۱۲/ ۱/ ۱۳۳۴ شهادت :۱۷/ ۱۲ /۱۳۶۲ عملیات خیبر،طلاییه همت🌷 ولادت: ۱ /۲ / ۱۳۳۶ شهادت:۲۲ /۱۱ /۱۳۶۱ کانال کمیل هادی 🌷کپی مطالب باذکرصلوات مجازمیباشد🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اِلـهي اِنْ كانَ قَدْ دَنا اَجَلي وَلَمْ يُقَرِّبْني مِنْكَ عَمَلي، فَقَدْ جَعَلْتُ الاِْعْتِرافَ اِلَيْكَ بِذَنْبي وَسآئِلَ عِلَلي، اِلـهي اِنْ عَفَوْتَ فَمَنْ اَوْلي مِنْكَ بِالْعَفْوِ، وَاِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ اَعْدَلُ مِنْكَ فِي الْحُكْمِ ارْحَمْ في هذِهِ الدُّنْيا غُرْبَتي. خدايا اگر مرگم فرا رسيده و كردارم مرا به تو نزديك نكرده پس اعتراف به گناهم را به پيشگاهت وسيله عذرخواهي ام قرار دادم. خدايا اگر گذشت كني،پس سزاوارتر از وجود تو به گذشت كيست، و اگر عذاب نمايي پس دادگرتر از تو در داوري كيست؟،دراين دنيا رحم كن به غربت من. فرازی از دعای ابو حمزه ثمالی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 📖 السَّلامُ عَلَیکَ أیُّها الإمامُ الفَرِیدُ... 🌱سلام بر تو ای یگانه دوران و ای همنشین ‌تنهایی! سلام بر تو و بر روزی که جهان با قدومت آباد خواهد شد. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 °وَقتـئ‌مـئ‌گؤیَـم: مَـن‌لـٕئ‌غَیرُڪ‌یَعنـئ بُـریده‍ ٱم‌ٱز‌ایـن‌دُنیـٱی‌بـئ‌أرزش😔 ٱز‌ایـٓن‌دُنیٱئ‌بـئ‌مهـٓدی...🥀° ❏اݪسلام‌علیڪ‌یا‌بقیة‌اللھ...❏
بایا‌حسین‌💚 عشق‌و‌ڪلام‌آفریده‌اند😌👌 هرصبـ🌤ـح‌رابراے آفریده‌اند وقٺے‌ڪہ‌ شاه‌ڪشور‌دلـ💓ـها‌شدےحسین مارابہ‌افتخار غلام‌آفریده‌اند😍✋
🕊شهدا عاشق اند معشوقشان خداست شاگردند معلمشان علیه السلام است معلم اند... درسشان است مسلح اند سلاحشان است مسافرند،مقصدشان لقاءالله است مستحکم اند،تکیه گاهشان است
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Tahdir joze17.mp3
3.8M
تند خوانی تلاوت جز ۱۷ قرآن کریم به نیت شهید موسی کاظمی <🌙♥️> ‌ ‌ <🌙🌸> <🌙💛>
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 آشپزها ترسان جلو می‌روند سرلشکر به دهان هر کدام یک قاشق برنج می‌ریزد و می‌گوید: بخورید، قورتش بدهید . یونس خودش را با اجاق سرگرم می‌کند سرلشکر متوجه می‌شود و با عصبانیت داد میزند ، هو، نکبت... مگر حالی‌ات نشد گفتم بیایید جلو یونس معذرت خواهی می‌کند و پیش می‌رود . سرلشکر یک قاشق برنج به دهان او می‌ریزد و می‌گوید ، شروع کنید. فقط مراقب باشید هر سربازی از گرفتن غذا خودداری کرد فوراً به من معرفی‌اش کنید . یونس در حالی که مشغول کشیدن برنج در بشقاب‌هاست، منتظر فرصتی است تا برنج را از دهانش بیرون بریزد . خداخدا می‌کند سرلشکر وادار به صحبتش نکند ، والاّ مجبور می‌شود را باطل کند یا داری‌اش را فاش کند . یک لحظه به یاد می‌افتد . اگر او به مرخصی نرفته بود و اینجا بود با سرلشکر چه برخوردی می‌کرد . آیا اجازه می‌داد سرلشکر را باطل کند . ...