#تقصیرنانوشته_غزل
آن شب که در خانه صبرم خراب شد
این سینه پر از رهگذر التهاب شد
تقصیر من از روز ازل نا نوشته بود
تا اینکه اختیار بشر فتح باب شد
پرسیدم از ارباب تفاسیر علم خواب
این بخت بدم از چه نظر غرق خواب شد
فرموده یکی تا که نیفتی به قعر چاه
کی فهمی که یوسف به چه کاری عذاب شد
کندوی عسل باری ندارد به بطن خویش
از دولت گل صاحب قندیل ناب شد
آسوده نشین شاعر شوریده بیگمان
در خمره بسا سرکه که اول شراب شد
#شوریده_ملحمدری
#اوخواهدآمد
غمگین مشو ای دل که باران خواهد آمد
بر دشت تفتیده بهاران خواهد آمد
باد خزان هم می وزد بر دشت و صحرا
باشد نسیم از بعد طوفان خواهد آمد
برگ گل سوسن نمی ماند پریشان
بید مُشک سبز و بوی ریحان خواهد آمد
این جمعه هم رفت و دعاها بی اثر شد
نومید مشو خورشید تابان خواهد آمد
دردانه ی آن مادر پهلو شکسته
"با شیشه دارو و درمان خواهد آمد"
گاه سحر خواهد رسید این شام مارا
وقت اذان با صوت قرآن خواهد آمد
گفت این دل شوریده با آهنگ شادی
غمگین مشو ایدل که باران خواهد آمد
#شوریده_ملحمدری
#اسلام_علیک_یاصاحب_الزمان_عج
#قصیده_مثنوی_گوهرکانی
#شوریده_ملحمدری
دارد نشان در کوچه های بی نشانی
بارنده تر از دانه های آسمانی
گمگشته در چشم منیت های مردم
پیدا به هر کانون رنج ناگهانی
جائی که دشمن می زند تیر قناصه
آنجا برایش برج پُست دیده بانی
نامش بسیجی از تبار عاشقان است
مهرش مدام است و مرامش مهربانی
این سلسله پیر و جوان هرگز ندارد
نو رسته پیری می کند پیرش جوانی
اینجا پر از شیر ژیان است ای برادر
هم مرد و هم زن بی بدیل اندر ژیانی
در مکتب ما خون فقط خون حسین است
خونی که دارد انقلاب جاودانی
در مکتب ما اغنیا مستضعفینند
اینجا شهنشه می کند کار شبانی
اینجا پر است از عطر گلفام شهیدان
اینجا پر است از نغمه های زندگانی
اینجا زمین دارد هوای نینوا را
اینجا عجب دارد هوای روضه خوانی
اینجا بسیج است پایگاه انقلاب است
روح خمینی می نماید میزبانی
اینجا دعاها مستجاب است ای عزیزان
لال و کر اینجا می کند بلبل زبانی
شبهای جمعه با کمیل و گریه هایش
دل برده از هر عابر و هر کاروانی
اینجا بسیج است و بسیجی بیقرار است
اینجا پر است از دیدگان پاسبانی
شب زنده داران طلوع جبهه ایم ما
در تیغ خورشیدیم بدون سایبانی
ما در وصیتنامه هامان جمله این است
جز رخت خونین ما نداریم ارمغانی
اینجا بسیج است و پر است از آرمان ها
اینجا علی وردی فراوان است، دانی؟؟!
جان بسیجی در کف مولای خویش است
اینجا هوای همدلیست و همزبانی
ما زخمها از جنگ با قابیل داریم
سودای نابودیّ اسرائیل داریم
ما فاتحان خیبریم از عهد حیدر
دست خدا هستیم درون دست حیدر
دشمن بداند عاشقان کربلائیم
گاهی نسیم و گاه طوفان بلائیم
طوفان الاقصی جزئی از جنگیدن ماست
جا تا به جاتان نقطه کوبیدن ماست
در صادق ۳ گورتان را می کَنیم ما
حتی نقاط کورتان را می زنیم ما
اینجا بسیجی ها قرین انتظارند
تا اهتزاز پرچم آخر زمانی
اینجا بسیج است پر ز گوهرهای کانی
گنجینه ای از خاطرات پر معانی
#سروده_شوریده_ملحمدری_بمناسبت_هفته_بسیج
#غزل_ازجسم_وجان_نزدیکتر
ای در تمام مشکلات از این و آن نزدیکتر
هرگز ندیده چشم من جز تو نهان نزدیکتر
تنها تویی یکتا تویی پنهان و در پیدا تویی
در هر زمان در هر مکان از دیگران نزدیکتر
شرحت نیاید در قلم ای صاحب جود و کرم
ای خالق حبل الورید از ما به آن نزدیکتر
دادم برس ای دادرس ای هرزمان مارا توبس
در حالت خوف و رجا بر خائفان نزدیکتر
مشکل گشای اولین لطفی نما مارا ببین
از اولین تا آخرین، تا بیکران نزدیکتر
خواهم بدانم کیستی اهل دو عالم نیستی
با من چگونه زیستی با من بمان نزدیکتر
دیوانه ام از دست تو،دیوانه ها در دست تو
میخانه ها هم مست تو،ما را بخوان نزدیکتر
با ما مدارا می کنی،مسکین و دارا می کنی
کبری و صغرا می کنی جانم ستان نزدیکتر
شوریده گشتم ازغمت هرجاکه باشی خواهمت
نیستم کنی من دارمت از جسم و جان نزدیکتر
#حبل_الورید
#شوریده_ملحمدری
🚩 کمیته خادمین شهدا شهرستان اسدآباد👇
https://eitaa.com/khademenshodaAsadabad
درحوادث خبری هست پر از آمدنت
ای که دنیا طلبت کرده قدم رنجه نما
صبر امت به سرآمد زچنین آمدنی
یوسف فاطمه لطفا تو صبوری منما
#شوریده_ملحمدری
#غزل_شوق_دیدار
صحبت آمدنت روی زبان افتاده
شوق دیدار رخت بر دل و جان افتاده
قصه ی حلقه زلفت همه جا ورد زبان
بین عشاق تو در کل جهان افتاده
دل سپردیم به تو ،یار سفرکرده بیا
وعده ی آمدنت دست زمان افتاده ؟
دوره ی هجر تو گر راه تحمل دارد
بوی پیراهنی از پرده عیان افتاده
دل شوریده از این حادثه ها می جوشد
گوئیا سرکه به دل در غلیان افتاده
#شوریده_ملحمدری
#مهارقافله
تا مهار سر این قافله در دست علی ست
همه ی حادثه ها بند دعای سحری ست
یار ما چونکه شکر از دو لبش می ریزد
در کلامش اثر شرح و بیان علوی ست
همدلی گر طلبی یا که وفاق مدنی
همه در حول ولایت همه بر حول ولی ست
تخم ناکاری نکار ای همه نیستی و نبود
نشودها همه در سایه ی همت شدنی ست
سادگی درد افاضات سیاسی نخورَد
حاصل لودگی محصول سیاست زدگی ست
مرد میدان شدن از شیوه ی مردان خداست
حیله و شیوه ی حرّافی شگرد بدلی یست
ای که در جایگه مالک اشتر هستی
نقش تو حفظ تمامیّت ملک نبوی ست
سر شوریده ی ما و قدم حضرت دوست
آنچه گفتیم و نگفتیم همه از عشق علی ست
#شوریده_ملحمدری
#سرزمین_عشق
ما در اثر ذکر علی جان گرفته ایم
هرجا که علی گفته ایم عنوان گرفته ایم
هر جا که شدیم قهرمان سرزمین عشق
با نام علی نمره ی پایان گرفته ایم
ترسیم عدالت به ترازو نمی شود
از مکتب مولا سر میزان گرفته ایم
هر جا که علی بوده خدا منجلی شده
ما را چه قصوری که خدا ،آن گرفته ایم
اول ز خداوند و سپس حضرت رسول
سوم ز علی باده ی عرفان گرفته ایم
با این دل شوریده نه در سینه ساکنیم
هرجا که علی گفته ایم اسکان گرفته ایم
#شوریده_ملحمدری
🚩 کمیته خادمین شهدا شهرستان اسدآباد👇
https://eitaa.com/khademenshodaAsadabad
#حماسه_نُهِ_دی
الا ای اهل فتنه مرگتان باد
جهنم حاصل نیرنگتان باد
رسیده نُهِ دی روز حماسی
علیه نقشه های عمروعاصی
که دشمن قصدویرانی به سرداشت
شکست قوم ایرانی به سر داشت
کشید قداره در هر کوی و برزن
به خاک وخون کشیدهرمردوهرزن
به آتش می کشید اموال مردم
جنایت ها به جان و مال مردم
گروهی از خواص آلوده بودند
خطا کرده خطا پیموده بودند
نفوذی های دشمن کارگر شد
وطن آبستن خون و شرر شد
نهُِ دی شد خروشید سیل مردم
به غیرت شد کمال میل مردم
قیامی در خور شان آفریدند
قیامت بهر میهن آفریدند
حسینی شد صف آحاد مردم
رسید دست خدا بر داد مردم
دوباره سرنگون شد آل فتنه
پریشان و زبون شد آل فتنه
دوباره بیعت امت ادا شد
غدیر دیگری از نو بنا شد
نهُِ دی شد تجلای بصیرت
شکوه مردم آرای بصیرت
کنون آن تجربه باری گران است
وقوع فتنه ما را امتحان است
هزاران فتنه ما را در کمین است
امیر قافله اینجا امین است
#حماسه_نُهِ_دی
#شوریده_ملحمدری
#شهادت_حاج_قاسم
#هوای_دجله
دنیا همه در بهت و پریشانی بود
آنشب شب یک قصه ی طولانی بود
آینده به سوی بی ثباتی می رفت
ظلمتکده ای پر از هراسانی بود
خون بود و سر و خنجربیداد آنروز
انسانیت و مسلخ قربانی بود
در سرخی ریش عده ای پیدا شد
شمری که پر از خصلت حیوانی بود
از چشم وطن خون خدا شد جاری
آن شب که هوای دجله بارانی بود
بغداد پراز آتش و خون شد آنشب
در معرکه ای که عاملش جانی بود
در خاطره ها آنچه که باید می ماند
انگشتری و دست سلیمانی بود
#شوریده_ملحمدری
#شهادت_حاج_قاسم
#هوای_دجله
دنیا همه در بهت و پریشانی بود
آنشب شب یک قصه ی طولانی بود
آینده به سوی بی ثباتی می رفت
ظلمتکده ای پر از هراسانی بود
خون بود و سر و خنجربیداد آنروز
انسانیت و مسلخ قربانی بود
در سرخی ریش عده ای پیدا شد
شمری که پر از خصلت حیوانی بود
از چشم وطن خون خدا شد جاری
آن شب که هوای دجله بارانی بود
بغداد پراز آتش و خون شد آنشب
در معرکه ای که عاملش جانی بود
در خاطره ها آنچه که باید می ماند
انگشتری و دست سلیمانی بود
#شوریده_ملحمدری
#غزل_قبله_گاه_دل
به پایان خواهد آمد انتظار دیده بر درها
سحر خواهد شکفت از پشت دیوار صنوبرها
نسیمی می وزد آخر ز سوی قبله گاه دل
که غنچه وا شود در کوچه باغ و طرف معبرها
به گیسویش قسم او خواهد آمددرچنین صبحی
نشانش را گرفتم از غروب سرخ اختر ها
اگر درجنگ اهریمن به خاک افتادصدها تن
مخور غم که به تکریمش بپا خیزند پیکرها
چراغان می شود عالم پر از آئینه می گردد
فضا پر می شود هردم زبوی مشک و عنبرها
برای دیدن یوسف به خاک افتند بدخواهان
یهودا و نصارا و تمام قوم بربر ها
"الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها"
که ریخت از جام شوریده شراب سرخ باورها
#دیدن_یوسف_جام_شوریده
#شوریده_ملحمدری
#خونبها_غزل
طبع قلم از روز ازل آشنای توست
شام و سحر آغاز سخن در رثای توست
فهمیده ام از تشنگی دشت کربلا
آبشخور هر تشنه ای از خونبهای توست
در شیوه ی آزادگی ار جان دهم کم است
آزادی انسان گرو روضه های توست
ای شاه شهیدان نظری بر دل ما کن
این ذره ی نا قابل ما، مبتلای توست
جنت نبوَد منتهای آرزوی من
آمال من از روز ازل کربلای توست
شوریده سران عاشق غمهای تو هستند
این سینه پر از غصه ی بی انتهای توست
#شوریده_ملحمدری
#شعرآئینی