⭕️ حتی خارجی ها هم فهمیدند...
🔻میگه این رئیس جمهور خیلی ضعیفه قبلی مثل یک شیر بود...👌
#جای_جراح_در_اتاق_عمل_است
ـــــــــــــــــــــــ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💌 وقتی حاج صادق آهنگران ،
جگر پاسداران را سوزاند...
🔹زمان : شهریورماه ۱۳۹۵
🔹مکان : حسینیهء امام خمینی(ره)
دیدار فرماندهان سپاه با رهبر معظم انقلاب.
🚨حزبالله به شکل رسمی جنگ علیه رژیم صهیونیستی را اعلام کرد
🔸️با این اعلامیه که در کانال اعلام الحربی وابسته به حزب الله منتشر شد، مقاومت لبنان جنگ به صورت رسمی علیه رژیم صهیونیستی را آغاز کرد. در واقع حزب الله در طول ۷۲ ساعت گذشته تلاش کرد با شلیکهای متمادی و متعدد به داخل سرزمینهای اشغالی متجاوزان مستعمره نشین را از جنگ باز داشته و مانع از بروز یک جنگ تمام عیار شود، اما با توجه به اظهار نظرها مواضع سرکردههای باند مخوف حاکم بر سرزمینهای اشغالی، حزب الله چهارراه در شروع جنگ دیده است.
🔹️با این تفاصیل، باید شاهد تغییر کامل رویکردهای نظامی حزب الله در ساعتهای آینده و حملات دقیق و سنگین مقاومت لبنان علیه مواضع رژیم موقت صهیونیستی باشیم. باید دید در رویکرد تازه حزب الله چه اتفاقاتی روی میدهد و برنامه فرماندهی حزب الله برای مجازات رژیم اشغالگر چیست.
❄اخبار گیلان☔
✅ @guilan_news
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازنشستگان تا این روش را یاد نگیرن هرگز همسان سازی نخواهند شد😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
دریکی از روستاهای ایران که امکانات نظامی نداشتند .رژه جوانان روستا به مناسبت هفته بسیج با امکانات روستابه زیبایی برگزارشده .لطفا تا آخر نگاه کنید.لحظاتتون شاد ..سلام بر رفقای عزیز،
🇮🇷خادمان شهدا سربازان ولایت🇮🇷
❌ آقای پزشکیان؛ دستت را گرفتی بالا و تسلیم شدی؟ ❌ البته جایی که ظریف هست، ذلت عادی است!! ⭕️ صحبتها
آقای دکتر پزشکیان دارید فریب میخورید ،اگر ما سلاحهای خود را کنار بگذاریم ،آن وقت آمریکا راحت بدون اجازه سازمان ملل، مثل سوریه وعراق و لیبی ما را بمباران خواهد کرد ،ایران به داد مردم سوریه وعراق رسید ولی دیگر کسی نیست به داد ما برسد ،حرفی که آمریکاییان سالهاست میزنند ،که موشک را تحویل دهید تا سرتان را ببریم از دهان شما بیرون آمد ،خیلی جای تعجب دارد ،آقای دکتر پزشکیان اگر سیاست بلد نیستید بهتر نیست در خصوص سیاست حرف نزنید .
باسلام و ارادت خدمت برادر ولایی و عزیز ای کاش این نمایندگان قدری بصیرت داشتندکه ندارندکشورماولی فقیه دارد که فرمانده کل قواست فلذا بایدگوش به فرمانش باشیم آقا اگرفرمان دهد غسل شهادت می کنیم ماهمه سرباز توایم خامنه ای گوش به فرمان توایم خامنهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️کلکسیون قمه در نیروی انتظامی!
#اراذل_اوباش #سلاح_سرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️بخشهایی کمتر دیده شده از حضور رهبر انقلاب با لباس رزم در جبهه غرب کشور
#رهبر_انقلاب #جبهه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️
پزشکیان: چارهای نداریم FATF و برجام را حل کنیم 🔹حال این FATF چیست؟! گاندو پاسخ میدهد
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️بارسنگین آمادگی روحی میخواد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️جشن روز ملی عربستان در تهران!
#عربستان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️مسلمانان اهلسنت ساکن طرابلس در شمال لبنان، در ورودی شهر، با شیرینی و آب خنک به استقبال شیعیان پناهجوی جنوب لبنان آمدهاند
#لبنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️میدونستین این ۶تا واریزی مالیات نداره
#آموزش_اقتصادی
مصطفی
ای روی خوب تو سبب زندگانی ام
یک روزه وصل تو طرب جاودانی ام
جز با جمال تو نبود شادمانی ام
جز با وصال تو نبود کامرانی ام
بی یاد روی خوب تو ار یک نفس زنم
محسوب نیست آن نفس از زندگانی ام
دردی نهانیاست مرا از فراق تو
ای شادی تو آفت درد نهانی ام
🍀
گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است و گرنه همه اجرها در گمنامیست.
محکمه خون شهداء محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه می کشند مدیون شهدایم اگر در حفظ ارزشها که ثمره خونشان هست کوتاهی کنیم🌷
هفته دفاع مقدس مبارک باد💐💐💐
ارادتمند.نوری ثابت 🙏
.
✨ خدای خوب من؛
ما برای داشتن تو ریسمان نبستهایم
دل بستهایم
همین که حالِ دلمان خوب است
برای ما کافیست
خدای خوب من؛
حساب گرانه تسبیح به دست میگیرم
و از تو بی حساب روزی میخواهم
حسابگرانه ذکر میگویم
و از تو بی حساب نعمت میخواهم
حسابگرانه صدایت میکنم
و از تو بی حساب توجه میخواهم
حسابگرانه بندگی میکنم
و از تو بی حساب خدایی میخواهم
همهاش شد "من "
کاش میفهمیدم که
همهاش باید " تو " باشد
مینازم به خداییات
که با این همه بی بندگی
خداییات حرف ندارد ...💕
شخصی نزد شیخی رفت تا از زبان درازی و سرکوفت های زنش شکایت کند و مشورتی بگیرد
شیخ گفت بابت هر کاری که زنت برایت انجام میدهد از او تعریف و تمجید کن
هنگام شام زن سفره را پهن کرد. مرد با اولین لقمهای که خورد شروع کرد از دستپخت زنش تعریف کردن و گفت تا حالا چنین غذای لذیذی نخورده ام.
زن گفت: زهرمار بخوری، چندین سال برایت غذا پختم اما یکبار هم تعریف نکردی
حال که خواهرت برای اولین بار غذا برایمان فرستاده، تعریف و تمجید میکنی😂
✍ جوابی که درست بود
🔹معلمی به یک پسر هفتساله ریاضی درس میداد.
🔸یک روز که پسر پیش معلم آمده بود، معلم میخواست شمارش و جمع را به پسرک آموزش دهد.
🔹از پسر پرسید:
اگر من یک سیب، با یک سیب دیگه و یک سیب دیگه به تو بدهم، چند تا سیب داری؟
🔸پسرک کمی فکر کرد و با اطمینان گفت:
۴ تا!
🔹معلم که نگران شده بود انتظار یک جواب درست را داشت؛ سه. با ناامیدی با خود فکر کرد:
شاید بچه درست گوش نکرده باشه.
🔸او به پسر گفت:
پسرم، با دقت گوش کن. اگر من یک سیب با یک سیب دیگه و دوباره یک سیب دیگه به تو بدم، تو چند تا سیب داری؟
🔹پسر ناامیدی را در چشمان معلم میدید. او این بار با انگشتانش حساب کرد. سعی داشت جواب مورد نظر معلم را پیدا کند تا بلکه خوشحالی را در صورت او ببیند اما جواب باز هم چهار بود.
🔸این بار با شک و تردید جواب داد:
چهار.
🔹یأس بر صورت معلم باقی ماند. او بهخاطر آورد که پسرک توتفرنگی خیلی دوست دارد. با خودش فکر کرد شاید او سیب دوست ندارد و این باعث میشود نتواند در شمارش تمرکز کند.
🔸معلم با این فکر، مشتاق و هیجانزده از پسر پرسید:
اگر من یک توتفرنگی و یک توتفرنگی دیگه و یک توتفرنگی دیگه به تو بدم، چند تا توتفرنگی داری؟
🔹پسر که خوشحالی را بر صورت معلم میدید و دوست داشت این خوشحالی ادامه یابد، دوباره با انگشتانش حساب کرد و با لبخندی از روی شک و تردید گفت:
سه؟
🔸معلم لبخند پیروزمندانهای بر چهره داشت. او موفق شده بود. اما برای اطمینان، دوباره پرسید:
حالا اگه من یک سیب و یک سیب دیگه و یک سیب دیگه به تو بدم، چند تا سیب داری؟
🔹پسر بدون مکث جواب داد:
چهار!
🔸معلم ماتومبهوت مانده بود. با عصبانیت پرسید:
چرا چهار سیب؟
🔹پسر با صدایی ضعیف و مردد گفت:
آخه من یک سیب هم تو کیفم دارم.
💢 وقتی کسی جوابی به شما میدهد که متفاوت از آنچه میباشد که شما انتظار دارید، سریع نتیجهگیری نکنید که او اشتباه میکند. شاید ابعاد و زوایایی از موضوع وجود دارد که شما درباره آنها هنوز فکر نکردهاید یا شناخت ندارید.
در باره پاییز بنویسید.pdf
202.7K
مطالب جمع آوری شده
بسیار عالی در باره پاییز ،
سومین فصل سال،
روانشناسان دوره بازنشستگی را
به پاییز عمر انسان تشبیه کرده اند که با ۵۰ سالگی آغاز می شود.
قورباغه به کانگورو گفت: من و تو میتوانیم بپریم. پس اگر با هم ازدواج کنیم بچه مان می تواند از روی کوه ها یک فرسنگ بپرد، و ما می توانیم اسمش را «قورگورو» بگذاریم.
کانگورو گفت: "عزیزم" چه فکر جالبی! من با خوشحالی با تو ازدواج می کنم اما درباره ی قورگورو، بهتر است اسمش را بگذاریم «کانباغه».
هر دو بر سر «قورگورو» و «کانباغه» بحث کردند و بحث کردند.
آخرش قورباغه گفت: برای من نه «قورگورو» مهم است و نه «کانباغه». اصلا من دلم نمی خواهد با تو ازدواج کنم.
کانگورو گفت: بهتر.
قورباغه دیگر چیزی نگفت. کانگورو هم جست زد و رفت. آنها هیچ وقت ازدواج نکردند، بچه ای هم نداشتند که بتواند از کوه ها بجهد و تا یک فرسنگ بپرد. چه بد، چه حیف که نتوانستند فقط سر یک اسم توافق کنند.
این قصه ی زیبا از شل سیلور استاین مفهوم جالبی دارد.
«پتانسیل موجود برای دستاوردهای بزرگ، قربانی اختلاف نظرهای کوچک می شود.»
هر آدمی درون خود کوزه ای دارد که با عقاید، باورها و دانشی که از محیط اطرافش می گیرد پر می شود. این کوزه اگر روزی پر شود یاد گرفتنِ آدمی تمام می شود. نه که نتواند، دیگر نمی خواهد چیز بیشتری یاد بگیرد. پس تفکر را کنار می گذارد و با تعصب از کوزه ی باورهایش دفاع می کند و حتی برای آن می میرد اما آدم غیرمتعصب تا لحظه ی مرگ در حال پر کردن کوزه است و صدها بار محتوای آن را تغییر می دهد.
اگر شما مدتی ست که افکارتان تغییر نکرده، بدانید که این مدت فکر نکرده اید. آب هم اگر راکد بماند فاسد می شود!
آنچه ما را ویران می کند باورهای غلط و تعصباتی است که به خودمان اجازه ی دگربینی و دگرگونی آنها را نمی دهیم.
به قول نیچه: «باورهای غلط از حقایق خطرناک, ویران کننده ترند.
دکتر صفری روانشناس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم از طرف رسول عزیزی نژاد جولندان
😢😢😢😢😢😢😢😢
یا حضرت معصومه(س):
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
یا حضرت معصومه(س):
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
🔵🍃🌸🍃
یا حضرت معصومه(س):
🍂💙صلی الله علیک یا علی بن موسی الرضاعلیه السلام💙🍃
داستان_شب 💫
پرستار بیمارستان، مردی با یونیفرم ارتشی با ظاهری خسته و مضطرب را بالای سر بیماری آورد و به پیرمردی که روی تخت دراز کشیده بود گفت: «آقا پسر شما اینجاست.»
پرستار مجبور شد چند بار حرفش را تکرار کند تا بیمار چشمانش را باز کند. پیرمرد به سختی چشمانش را باز کرد و در حالیکه بخاطر حمله قلبی درد میکشید، جوان یونیفرم پوشی را که کنار چادر اکسیژن ایستاده بود دید و دستش را بسوی او دراز کرد و سرباز دست زمخت او را که در اثر سکته لمس شده بود در دست گرفت و گرمی محبت را در آن حس کرد.
پرستار یک صندلی برایش آورد و سرباز توانست کنار تخت بنشیند. تمام طول شب آن سرباز کنار تخت نشسته بود و در حالیکه نور ملایمی به آنها میتابید، دست پیرمرد را گرفته بود و جملاتی از عشق و استقامت برایش میگفت. پس از مدتی پرستار به او پیشنهاد کرد که کمی استراحت کند ولی او نپذیرفت. آن سرباز هیچ توجهی به رفت و آمد پرستار، صداهای شبانه بیمارستان، آه و ناله بیماران دیگر و صدای مخزن اکسیژنرسانی نداشت و در تمام مدت با آرامش صحبت میکرد و پیرمرد در حال مرگ بدون آنکه چیزی بگوید تنها دست پسرش را در تمام طول شب محکم گرفته بود. در آخر، پیرمرد مرد و سرباز دست بیجان او را رها کرد و رفت تا به پرستار بگوید. منتظر ماند تا او کارهایش را انجام دهد.
وقتی پرستار آمد و دید پیرمرد مرده، شروع کرد به سرباز تسلیت و دلداری دادن، ولی سرباز حرف او را قطع کرد و پرسید: «این مرد که بود؟»
پرستار با حیرت جواب داد: «پدرتون!»
سرباز گفت: «نه اون پدر من نیست، من تا بحال او را ندیده بودم.»
پرستار گفت: «پس چرا وقتی من شما را پیش او بردم چیزی نگفتید؟»
سرباز گفت: «میدونم اشتباه شده بود ولی اون مرد به پسرش نیاز داشت و پسرش اینجا نبود. وقتی دیدم او آنقدر مریض است که نمیتواند تشخیص دهد من پسرش نیستم و چقدر به وجود من نیاز دارد، تصمیم گرفتم بمانم. در هر صورت من امشب آمده بودم اینجا تا آقای ویلیام گری را پیدا کنم. پسر ایشان امروز در جنگ کشته شده و من مامور شدم تا این خبر را به ایشان بدهم. راستی اسم این پیرمرد چه بود؟»
پرستار در حالیکه اشک در چشمانش حلقهزده بود، گفت: «آقای ویلیام گری...»
پی نوشت دفعه بعد زمانی که کسی به شما نیاز داشت، فقط آنجا باشید و بمانید و تنهایش نگذارید. ما انسانهایی نیستیم که در حال عبور از یک تجربهگذرای روحی باشیم بلکه روحهایی هستیم که در حال عبور از یک تجربه گذرای بشری هستیم.
📰 #روزنامه_کیهان
چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳
🔹️گزارش خبری تحلیلی کیهان
اظهارات نسنجیده در نیویورک چه کسانی به رئیسجمهور مشاوره میدهند؟!
🔹️ در آخرین سال دولت سیزدهم رقم خورد
تحقق خودکفایی کامل گندم با تولید ۱۵ میلیون تن محصول
🔹️همزمان با اعلام تلویحی جنگ از سوی حزبالله
حملات موشکی به شمال اسرائیل قطع نمیشود صهیونیستها پناهگاه کم آوردند
🔹️ نباید سیاست خارجی را به توهم مذاکره و توافق دوباره با آمریکا گره زد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 آخرین وضع مجروحان حادثه معدن زغال سنگ طبس
🔸۲ مصدوم معدن طبس دچار فراموشی شدند.