eitaa logo
🇮🇷خادمان شهدا سربازان ولایت🇮🇷
160 دنبال‌کننده
71.8هزار عکس
64هزار ویدیو
440 فایل
(این کانال هدف و فرمان امامان حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری امام خامنه‌ای مدظله‌العالی که همان هدف پیامبراسلام خاتم الانبیا محمد مصطفی( ص) و۱۲امام و۱۴معصوم و شهداو ایثارگران و نظام مقدس جمهوری اسلامی وانقلاب اسلامی ایران تشکیل شده است )
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
«بگذار قریش جلادم‌ بخوانند...» ولید بن عقبه فرماندار عثمان در کوفه، شراب خورد و بر اثر مستى نماز صبح را در جماعت، چهار رکعت خواند! عثمان به دلیل خویشاوندى با ولید، به دنبال بهانه مى گشت که با شبهه سازى، دستور حد را در مورد ولید اجرا نکند. خلیفه وقت و طرفدارانش آنچنان جو سازى کردند، که هیچ کس از خشم خلیفه جرأت نمى کرد تا حد شرابخوارى را ( که هشتاد شلاق بود) اجرا کند. ✅ امیرالمؤمنین(ع) این‌ کار را انجام دادند و قبل از شلاق زدن، جمله ای مهم و راهبردی را بیان فرمودند: «إنما هلکت بنو اسرائیل بتعطیلهم الحدود» بنى اسرائيل به خاطر تعطيل کردن اجراى حدود الهى، به هلاكت رسيدند. [مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۴۰۹] پ.ن: قبلا نوشته بودم که برای مقابله با ناهنجاری ها، کجی ها و‌ انحرافاتِ مختلف و ریز و‌ درشت در جامعه، علاوه بر فرهنگ سازی، آموزش و تشویق(=کارهای ایجابی) به قهر، تلخی، اجبار و‌ تنبیه(=کارهای سلبی) هم نیاز است. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
میدونم تو دلت چی میگذره... مواظب باش ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یهودیان با دیدن شکست خود، ساحران خود را به تعداد زیادی فراخواندند. ببینید چگونه فریاد می زنند و از دجال و جنیان کمک می خواهند! خدا لعنتشون کنه ... ------------------------- ┈••✾•🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تو دهنی محکم با پاسخهای مستدل امام جمعه لاهیجان به ضرغامی! ↙️امروز خاکریز را نه در اردوگاه اصلاحطلبان، بلکه باید در عمق دولت سیزدهم، جستجو و در نطفه خفه کرد. وای به حال بی غیرتانی که حاضرند به بهانه ی دفاع از این دولت به امام جامعه شان تهمت زده شده و از روی شرع هم رد شوند. جمعه ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👁️📽️ دوست داری بابا بره به مردمی که توی فوعه و کفریا هستن کمک کنه؟ غذا ببره براشون، به بچه‌هاشون کمک کنه؟ _ اره، فقط مواظب باشیا ... به یاد شهید سید مصطفی صادقی که به تازگی پیکرش در پیدا شده خوشابحال کسی که دختر داره و بخاطر جهاد در راه خدا از بهترین هدیه خدا میگذره و نصیبش میشه ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب صبح امروز خطاب به بسیجیان: از دو قطبی‌های کاذب بپرهیزید. کسانی که مبانی و اصول اسلام و انقلاب و ولایت فقیه را قبول دارند برادر شما هستند؛ حتی اگر سلیقه متفاوتی دارند. ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
خدای من 🔰نزدیک به ۷ ماه است که لایحه عفاف و حجاب در مجلس می‌چرخد 🔰مقابله با یک حرام شرعی و قانونی در انتظار تصمیم مسئولان محترم! خاک می‌خورد 🔰با کدام توجیه قانونی و منطقی و اسلامی از اجرای قوانین موجود خود‌داری می‌شود؟ 🔰 تا کی باید منتظر تصویب نهایی قانون جدید عفاف و حجاب که آش دهان‌سوزی هم نیست بود؟! ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ریم و برادرا با پدربزرگ، قبل از شهادت 😭 این دختر آخرش منو میکشه 😭😭 هروقت فیلمشو میبینم نمیتونم جلوی اشکامو بگیرم 😭 این فقط یکی از هزاران کودکی است که دوربین ها تونستن ثبتش کنن. خون پاک این کودکان معصوم امضای نابودی اسرائیل خواهد بود. شک ندارم . 😭😭😭😭 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
📌شهادت دو تن از پاسداران انقلاب حین ماموریت مستشاری در سوریه روابط عمومی کل سپاه در اطلاعیه‌ای از شهادت پاسداران رشید اسلام محمدعلی عطایی شوچه  و پناه تقی زاده حین انجام ماموریت مستشاری در جبهه مقاومت اسلامی سوريه، توسط دژخیمان غاصب صهیونیستی خبر داد ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
بیا که سوختیم ز هجر روی ماه تو... 💔 شهرمان مهمان دارد... 🌹 📣 🔻 برنامه استقبال و تشییع کاروان اهالی بهشت در شهرستان‌های اصفهان ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مادرشـهیدجـهادمغنیه: دو هفته بعد از شـهادت جهاد، خواب دیـدم آمده پـیشم مثل زمانیکـه زنده بود و به من سـر میزد.😇 ‌ گـفتم:جـهاد جان، عزیزدلـم، چـرا اینقدر دیر آمدی؟ خیلی منتظرت بودم🥲 جـهاد گـفت: ها طول کشید برای همین دیر آمدم. در عالـم خواب یادم نبود شـهید شده فکر کردم بازرسی های سـوریه را میگوید، گـفتم: مگـر تو از بـازرسی رد میشوی؟ گـفت:آره بیشتر از همه سـر بازرسی ایستادیم. با تعجب گـفتم بازرسی نماز!! 📌گـفت نماز و ادامه داد: بـیشتر از هـمه چیز، از سوال میشود. تازه یادم آمد جهاد شهید شده پرسیدم حساب قبر چی؟ گـفت: شـهدا ندارند... ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••
🌹 خداوند متعال در آیه ۳۶ سوره نساء می فرمایند: وَ اعْبُدُوا اللّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً وَ بِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ الْجارِ ذِی الْقُرْبى وَ الْجارِ الْجُنُبِ وَ الصّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَ ابْنِ السَّبیلِ وَ ما مَلَکَتْ أَیْمانُکُمْ إِنَّ اللّهَ لا یُحِبُّ مَنْ کانَ مُخْتالاً فَخُوراً 🔸 و خدا را بپرستید; و هیچ چیز را همتاى او قرار ندهید! و به پدر و مادر، نیکى کنید; همچنین به خویشاوندان و یتیمان و مسکینان، و همسایه نزدیک، و همسایه دور، و دوست و همنشین و واماندگان در سفر، و بردگانى که مالک آنها هستید; زیرا خداوند، کسى را که متکبر و فخرفروش است، (و از اداى حقوق دیگران سر باز مى زند،) دوست نمى دارد. 🔸 آیه فوق یک سلسله از حقوق اسلامى را اعم از حق خدا و حقوق بندگان و آداب معاشرت با مردم را بیان داشته است. در این آیه منظور از "و الجار ذى القربى" توصیه به نیکى در حق همسایگان نزدیک می کند و نیز منظور از "و الجار الجنب" سفارش درباره همسایگان دور است و همانطور که گفتیم، منظور از آن دورى مکانى است. در روایات امده است که از هر طرف تا چهل خانه همسایه محسوب می شود . سلام صبح همه تون بخیر
نشست مهمِ ملّی در قم مقدّس «حاکمیت و فاجعه کشف حجاب» ⎚ بازخوانی عملکرد و خروجی نهادهای حاکمیتی در قبال توطئه کشف حجاب - خیزش و مطالبه تاثیرگذاران عرصه‌های اجتماعی در قم مقدس، بعد از استمرار سردرگمی و بی‌ارادگی خسارت‌بار نهادهای حاکمیتی در قبال توطئه کشف حجاب و فحشا و اعتراضات شدید و مستمر مردمی مومن و انقلابی... ـــ ـ ـ ـــ ـ - یکشنبه ۱۲ آذر، بعد از نماز مغرب و عشا - قم المقدسة، خیابان توحید، کوچه‌۸ ، مسجد امام ‌حسین‌ع ـــ ـ ـ ـــ ـ ۱۲ آذر سالگرد شهید مدافع حرم، میثم‌نجفی گرامیباد👇🏼 💥عشقش به حضرت زینب(س) بیشتر از دخترش بود. یک دفعه گفتم: "آقا میثم، در این موقعیت می‌خواهی بروی؟لااقل اجازه بده بچه به دنیا بیاید... که گفت: زهره! دلت می‌آید این حرف را بزنی؟... دلت می‌آید حضرت زینب (س) دوباره اسیری بکشد؟ بعد از این حرفش دیگر هیچ چیز نگفتم میثم  قبل از شهادتش یک روز از سوریه زنگ زد و با هم صحبت کردیم... من اواخر دوره بارداری‌ام  بود و روزهای سختی را می‌گذراندم. به او گفتم: خسته شدم. زودتر بیا خانه... گفت: "زهره جان! سپردم تان به حضرت زینب (س) و ازخانم خواسته‌ام به شما سربزند. 🍂حلما تنها فرزندم که ۱۷ روز بعداز شهادت پدرش متولد شد.حلما بچه اولم بود و دوست داشتم همسرم کنارم باشد... ولی میدائم نشد. همان حرفش را در ذهنم مرور می‌کردم و حضرت زینب(س) و حضرت زهرا (س) را صدا می‌کردم و به آن‌ها سلام می‌دادم و می‌گفتم حتما همه این عزیزان اینجا پیش من هستند... 🌷میثم همیشه می گفت: لطف این کار در 👈 گمنامی و اخلاص برای خداست. به روایت همسر شهید مدافع حرم، ۱۲ آذر سالگرد شهید مدافع حرم، میثم‌نجفی گرامیباد👇🏼 🌷عشقش به حضرت زینب(س) بیشتر از دخترش بود. یک دفعه گفتم: "آقا میثم، در این موقعیت می‌خواهی بروی؟لااقل اجازه بده بچه به دنیا بیاید... که گفت: زهره! دلت می‌آید این حرف را بزنی؟... دلت می‌آید حضرت زینب (س) دوباره اسیری بکشد؟ بعد از این حرفش دیگر هیچ چیز نگفتم میثم  قبل از شهادتش یک روز از سوریه زنگ زد و با هم صحبت کردیم... من اواخر دوره بارداری‌ام  بود و روزهای سختی را می‌گذراندم. به او گفتم: خسته شدم. زودتر بیا خانه... گفت: "زهره جان! سپردم تان به حضرت زینب (س) و ازخانم خواسته‌ام به شما سربزند. 🍂حلما تنها فرزندم که ۱۷ روز بعداز شهادت پدرش متولد شد.حلما بچه اولم بود و دوست داشتم همسرم کنارم باشد... ولی میدائم نشد. همان حرفش را در ذهنم مرور می‌کردم و حضرت زینب(س) و حضرت زهرا (س) را صدا می‌کردم و به آن‌ها سلام می‌دادم و می‌گفتم حتما همه این عزیزان اینجا پیش من هستند... 🌷میثم همیشه می گفت: لطف این کار در 👈 گمنامی و اخلاص برای خداست. 🌷من از همان موقعی که فهمیدم آقا شهید شده ،با خودم گفتم: کاش بشود که توی گوش دخترم بگوید. خیلی هم منتظر بودم که این دیدار با رهبری برای‌مان اتفاق بیفتد. اما قسمت نشد تا همان ماه رمضان که شش ماهه شده بود و من با خودم فکر می‌کردم که دیگر بزرگ شد و برای اذان گفتن توی گوشش دیر شده. اما وقتی خبر دادند که برای مراسم دعوت شده ایم از خوشحالی نمی‌دانستم که باید چکار کنم. همان موقع به خودم گفتم که هر طور شده من باید را به آغوش برسانم. وقتی به بیت رسیدیم من به هرکسی که می‌گفتم می‌خواهم حضرت آقا توی گوش دخترم اذان بگوید، می‌گفت نمی‌شود ، اصرار نکن. آنقدر این جمله برایم تکرار شد که ته دلم رو کردم به همسر شهیدم و گفتم: آقا میثم چند روز دیگر من است، کادوی تولد تو به من همین است که رهبر توی گوش دخترمان اذان بگوید. من این را از تو می‌خواهم. ➖چطور این اتفاق افتاد؟ چند دقیقه ای از شروع سخنرانی گذشته بود که حلما شروع کرد به گریه کردن و من مجبور شدم از آن قسمت بیرون بیایم. حلما را بردم و بسختی خواباندم .موقع افطار که شد روی زمین سفره انداخته بودند، من دقیقا نزدیک سفره کناری رهبر ایستاده بودم. مراقب‌ها به من گفتند که اینجا سفره آقایان است خانم‌ها بالاترهستد، من گفتم نه من همینجا می ایستم تا دخترم را به آغوش رهبر برسانم.اتفاقا ایستادن من باعث شد که خانم های دیگر هم بیایند و کل آن سفره را خانم هابنشیند. مراسم افطار شروع شد اما من آنقدر بیقرار بودم و گریه می‌کردم اصلا نمی‌توانستم افطار کنم و همه متوجه حالم شدند. بالاخره چندتا از مراقب‌ها آمدند گفت دخترت را بده به آغوش رهبر بدهیم در گوشش اذان بگوید. گفتم نه ...من باید خودم حلما را به آغوش ایشان برسانم. که این اتفاق افتاد ، حلما با اینکه در خواب سنگینی بود اما وقتی به آغوش رهبر رفت، بیدار شد، چشم هایش را باز کرد اما اصلا گریه نکرد، خیلی آرام داشت به ایشان نگاه می‌کرد.
من رو به ایشان گفتم، خیلی دوست داشتم شما توی گوش دخترم اذان بگویید اما الان شش ماهه شده است و دیر شده...🌺 حضرت آقا هم فرمودند 🌺 که: نه...چرا دیر شده باشد... اصلا هم دیر نیست.بعد همانجا رهبر توی گوش حلما اذان گفت و من این صحنه را که دیدم آرام شدم. 🌷عروسی شهید میثم بصورت معنوی و به دور از هرگونه موسیقی برگزار شد. همون شب مادرم توخواب دید که میثم و خانومشون توی حرم حضرت زینب ، مشغول زیارت هستن ... خانم زینب از اول شهید رو برای خودش میخواست . 🌷اخلاق آقا میثم در بیرون و داخل منزل یکی بود. خیلی شوخ طبع بود و سر به سر همه می‌گذاشت. خیلی شلوغ بود و همیشه در منزل شعر و آواز می‌خواند.😊 یادم هست یکبار که می‌خواستم نماز بخوانم، گفتم:« چقدر سر و صدا می‌کنی! کمی آرام باش» چون شلوغ می‌کرد و تمرکز نداشتم. با خنده گفت: «زهره! روزی بیاید آنقدر خانه ساکت باشد که بگویی ای کاش سروصداهای میثم بود».😅 🌷«همیشه آقا میثم با من شوخی می‌کرد و می‌گفت: "وقتی شهید شوم و برای مصاحبه پیش تو آمدند چه چیزی می‌خواهی بگویی؟" واقعا به بعضی از این سوالات فکر نکرده بودم.»💔 وقتی با هم بودیم حواسش بود دستمون تو دست هم نباشه ملاحظه‌ی مجـردها رو میکرد☺️ همه جا اینجوری بود.... همیشه دوستانم میگفتن زوجی به اندازه شما ندیدم انقدر ملاحظه بکنن...🌸 🌷روزهای آخر فقط در حال نوشتن بود 📝خیلی خاکی و تو دار بود همش خنده رو لباش بود چند روز مونده بود که بابا بشه خیلی ذوق داشت حلما کوچولوشو ببینه.😍 اما همش از یه کار نیمه تموم حرف میزد که باید انجام بده و بعد برگرده... یک دفعه گفتم: «آقا میثم، در این موقعیت می‌خواهی بروی؟ اجازه بده بچه به دنیا بیاید.» که گفت: «زهره! دلت می‌آید این حرف را بزنی؟ دلت می‌آید حضرت زینب(س) دوباره اسیری بکشد😔؟» بعد از این حرفش دیگر هیچ چیز نگفتم. بالاخره کاری که باید میکرد رو انجام داد و برگشت اما بدون دیدن دخترش😔 حلما درست ۱۷ روز بعد از شهادت پدرش به دنیا اومد😭💔 🌷یکی دوهفته‌ی آخر دیگه نمیتونستم دوری میثم رو تحمل کنم...😔 این دفعه که زنگ زد ۴۵ دقیقه با هم صحبت کردیم، میثم انگار داشت خـداحافظی میکرد و حلالیت میگرفت، ولی من متوجه نبودم😔 اصلا انگار خدا نمی خواست که من بفهمم میثم برای چی داره این حرفا رو میزنه!! اون شب همش از من معذرت خواهی میکرد💔 گفت زهره روی پای خودت وایسا✊سپردمتون به حضرت زینب ازش خواستم صبرتون بده...🌷منم ازش بابت گریه هایی که کردم عذرخواهی کردم و بهش گفتم تو فقط محکم جلوی دشمن وایسا و لحظه‌ای سست نشو، به فکر دلتنگی‌های منم نباش 🌷خیلی دوست داشت بچه‌ش رو ببینه☺️ از قبل به دنیا اومدن عاشق دخترش بود،❤️ اینو وقتی فهمیدم که به شوخی جون بچمون رو قسم خوردم. خیلی ناراحت شد😔، گفت هیچ وقت جون بچه‌مون رو قسم نخور. همرزماش برگشتن ولی میثم با چند نفر دیگه موند. هرچی بهش گفتن میثم بچه‌ات میخواد به دنیا بیاد گوش نداد...😔 وقتی دخترمون میخواست به دنیا بیاد احساس کردم الان پیشمه...🌿 🌷همیشه می گفت دوست دارم بچه‌م کتابخون باشه.📚 می گفت بزار به دنیا بیاد خودم کتابخونش می کنم.📔 اعتقاد داشت بچه‌ها از کودکی باید اسلام رو بشناسن👌خیلی ناراحت بود که ما دین رو فقط ارثی داریم و چیزی از اون نمیدونیم😔 می گفت برای بچه‌های الان باید با دلیل و مدرک و از کتاب‌های معتبر اسلام رو معرفی کنی👌 🌷وقتی با هم بودیم حواسش بود دستمون تو دست هم نباشه; ملاحظه‌ی مجـردها رو میکرد🍃☺️ همه جا اینجوری بود....همیشه دوستانم میگفتن زوجی به اندازه شما ندیدم انقدر ملاحظه بکنن...🌹🍃 🤔بعضی وقت‌ها جسمی و روحی حالم خوب نبود😷 ازش میخواستم کمک کنه زود خوب شم. می‌خوابیدم، بیدار که می‌شدم خوب بودم.😁 همیشه تو هرکاری ازش هم مشورت میگیرم هم اجازه.☺️ مثلا یکبار مطلبی رو از دفترش میخواستم برای کسی بخونم. چون میدونستم ممکنه نخواد، بهش گفتم میتونم برای فلانی بخونم؟ شب خوابیدم تو خواب دیدم همین سوال رو ازش پرسیدم و میثم هم اجازه داد😊 وقتی تو خواب میبینمش و بیدار میشم احساس میکنم میخواد به من بگه: من دارم با شما زندگی میکنم و در کنارتون هستم😊 برای همین راحت‌تر با شرایط کنار میام و اروم میشم. به روایت همسر شهید مدافع حرم، ۱۲ آدر سالگرد شهیده، فهمیده سیاری , در ۶ آذر سال ۱۳۵۹ کوله‌بار سفرش را بست و به‌همراه یکی از یارانش، راهی شهر بانه شد تا بلکه بتواند با آموزش‌های صحیح دینی در راستای آگاهی‌ بخشی به فرزندان مظلوم آن سرزمین، گام‌هایی را بردارد... ماشین در حال حرکت بود. همراهان اعلام کردند, نگران نباشید، کالیبر پنجاه پشت سرتان در حرکت است. فهیمه با تبسمی پر از معنا رو به دوستش کرد و تمثال حضرت امام را که همراه داشت، نشان داد و گفت: کالیبر هزار با ماست.
تا او را داریم چه غم!؟... و شروع کرد به تلاوت آیاتی از قرآن. ناگهان ماشین را به رگبار بستند. راننده گفت: سرتان را ببرید پایین. فهیمه آرام سرش را پایین آورد. بعد از چند دقیقه متوجه شدم خون از روی تمثال امام راه افتاده بود. فهیمه تا آخرین لحظه شهادت، حتی ناله هم نکرده بود و با عکس امام که روی قلبش گذاشته بود به شهادت رسید... شهیده فهمیه سیاری به همراه سه بانوی دیگر که قصد سفر به شهر سقز را داشتند موقع عبور از منطقه دیواندره در تاریخ ۱۲ آذر ۱۳۵۹ ماشین حامل آنان مورد حمله قرار گرفت و به درجه شهادت نایل آمدند... , خاطره ای از طلبه شهیده, فهمیه سیاری
سلام صبحتون پسته ای😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️من محبت مادری او را در هور دیدم .. در کانال ماهی دیدم 😭 حاج قاسم سلیمانی رزق اشک امروز صبحت برای حضرت زهرا س، می‌تونه این کلیپ باشه از آن شهید بلند مرتبه... هدیه به ۱۴معصوم وشهدا مخصوصا حاج قاسم سلیمانی صلوات یازهرا(س)🍃🌹 یامهدی(عج)🌹🍃 ان شاءالله شفاعت مادرمان حضرت زهرا(س)🍃🌹 شامل حالمان بشود🤲 مهدی فاطمه جهان درانتظارت لحضه شماراست🤲 سلامتی وفرج مهدی صاحب الزمان (عج)🌹🍃صلوات
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم صبح شما بخیر و سعادت پیام صبحگاهی امروز 🍀🍀🍀🍀🍀🌸🍀🍀🍀🍀 قال الصادق علیه السلام: 🔸به رحمت خدا تا آنجا اميد داشته باش كه : در گناه جرأت پيدا نكنى و از خدا آنقدر بترس كه : از رحمت او مأيوس نشوى. 📚امالی صدوق (باب رابع) جلد ۱ صفحه۱۴ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مصطفی: دلتنگ شدم صبر کنم دیر شدن را یا شرح دهم دغدغه پیر شدن را با عشق نمی ساخت از آغاز که نشنید این چرخ خراب آیه ی تعمیر شدن را من با تو چنان کودکی ام تجربه کردم در سیطره ی مادر خود شیر شدن را دیروز جوان بودم و امروز نشاید یک روزه ببین سلسله ی پیر شدن را آیینه شدم، عشق ببینی ، ! که شکستی ای عشق ببین غایت تکثیر شدن را من بال توام بخت بدم خواست ببینم با میل خودم پای تو زنجیر شدن را مس بود غزل از تو نوشتم که طلا شد این گونه من آموختم اکسیر شدن را سلام ،خوبان ایمانی مهربانان دوستان عزیزان دلم ،این روزها مادر پهلو شکسته را صدا بزنیم یا** فاطمة الزهرا سلام الله علیها ** ببین آنهایی که برای تو عزاداری می‌کنند و حاضرند برای تو جان‌شان را بر کف دست بگذارند، آنها که از مصیبت تو اشک از چشمانشان جاری است؛ همه و همه به تو و یک نیم‌نگاه تو محتاج هستند… آنها را در ایام شهادتت دست خالی برنگردان🏴🏴🏴 ارادتمند.نوری ثابت 🙏