کمیتهخادمینشهدااستانفارس
اگر جسدم برگشت مرا در قبرستان عادی خاک کنید نه در گلزار شهدا!
بیاد
مفقودالجسد
#شهیدحبیب_روزیطلب
@khademfars
zabet(10).mp3
2.71M
🎧 #پادکست | #روایتگری
🔻 روایتگری علمدار روایتگری ،
شهید حاج عبدالله ضابط
(۴)
در خلوت خود و با حال مناسب گوش دهید 🌷
@khademfars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| بنام خدا،بیادخداوبرای خدا | .
.
🎬دروغ گفتيم كه شهدا دوستتون داريم...
🗓روايت#حاج_حسين_يكتا از توجه و عنايت شهداء به زائرين #راهيان_نور 🌺
@khademfars
کمیتهخادمینشهدااستانفارس
شهید روزیطلب ورکشاپ1.jpg
دعوت به ورکشاپ هنری
جهت هماهنگی و ثبت نام منتظر خادمین عزیز هستیم
@khademfars
VID_20211031_121620_985.m4a
3.77M
دو نماز عصرم قضا شد، دوبار شهادت از من سلب شد..!!
نکاتِ ریزی که توجه نمیکنیم...
@khademfars
خادم الشهدا نماز شب را از شهدا به ارث میبره
امشب توی قنوت نماز شب کدوم یک از شهدا را یاد میکنید؟
🌷
بیاد جاویدالاثر شهید حبیب روزیطلب
@khademfars
کمیتهخادمینشهدااستانفارس
شفای بیمار قطع نخاعی پس از شهادت
قسمت اول
بیاد جاویدالاثر #شهیدحبیب_روزیطلب
🌷اواخر خردادماه سال 61 قبل از ماه مبارک رمضان بود. خبر دادند احمد خلوصی، یکی از دوستان پاسدار حبیب تصادف کرده و به بیمارستان نمازی منتقل شده است. حبیب بیتابانه گفت: بریم. سریع با موتور من به بیمارستان نمازی رفتیم. احمد را تازه آورده بودند. تشخیصی که پزشکان دادند، قطع نخاع بود. حبیب تاب ایستادن نداشت. گوشهای به نماز ایستاد. ذکر میگفت، دعا میکرد و نماز میخواند. اصلاً حواسش به آب و غذا و خواب نبود. تا خود اذان صبح برای احمد دعا میکرد. نماز صبح را که خواندیم به حبیب گفتم: بیا بریم، اینجا که کاری از ما بر نمیاد. گفت: تو برو من میمانم. نه آن روز، نه روزهای بعد از بیمارستان خارج نشد. آن ماه رمضان حبیب در بیمارستان نمازی معتکف شد و خود را وقف بیماران به خصوص احمد کرد. حبیب با بزرگواری، بامحبت مثالزدنی این مدت نهتنها به احمد، بلکه به سایر بیمارهای قطع نخاعی رسیدگی میکرد. از تعویض پانسمان، تا لگن گذاشتن و تنظیف آنها و هر کاری. احمد که پزشکها از ماندنش قطع امید کرده بودند، با همین محبتهای بیدریغ حبیب کمکم زنده شد.
راوی دکتر محمودیان
@khademfars
کمیتهخادمینشهدااستانفارس
شفای بیمار قطع نخاعی قسمت دوم
بیاد جاویدالاثر #شهیدحبیب_روزیطلب
🌿
🌷بعد از تصادف و قطع نخاع شدن، تنها کسی که تمام و کمال حتی تا یک ماه بعد از مرخص شدن از بیمارستان من را ترک نکرد و همچنان بالای سرم بود و به من خدمت میکرد حبیب بود. بعد از ترخیص شدن از بیمارستان و بستری شدن در خانه، حبیب هم به جبهه برگشت. من قطع نخاع گردن بودم و هیچ حرکتی نداشتم. آن روز هم به دیدن من آمد. مثل همیشه به من محبت کرد و گفت: میخواهم به جبهه برگردم!
با ناراحتی گفت: خیلی برام سختِ که نمیتوانم اینجا باشم و از تو مراقبت کنم.
گفت: وَالله اگر این بار که به جبهه رفتم و شهید شدم، اولین چیزی که از خدا میخواهم شفای شما هست.
ماه محرم بود که احساس کردم با اراده خودم میتوانم یک انگشت پایم را کمی تکان بدهم. هفته بعد پیش دکتر رفتیم. جریان را که گفتم: گفت امکان ندارد ارادی باشد و این حرکت غیرارادی است.تا اینکه خبر شهادت حبیب را آوردند، فهمیدم حبیب به قول خودش در طلب شفای من عمل کرده است. تقریباً 50 تا 60 درصد بهبودی من در عرض شش ماه بعد از شهادت حبیب برگشت.
راوی احمد خلوصی
🌿
@khademfars
درباره وسوسه1.mp3
3.2M
قیامت...
برشی از سخنان
جاویدالاثر#شهیدحبیب_روزیطلب
@Khademfars
در راه طلائیه... مثل همیشه بمب انرژی حاج اصغر...
۲۱ آبان ۱۴۰۰
@Khademfars
4_5963173129667740118.mp3
3.2M
غصه بخورید بچه ها ... خوش به حال رفقایی که ثابت کردند میشه تو این دوران زندگی کرد و عاشقانه به معشوق رسید. نوش جونشون
#حسرت
@khademfars
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خلوتهای طلائیه
آبان ماه 1400