🔔اجازه دهید فرزندانتان با شکست مواجه شوند.❗️❗️❗️
کودکان باید یاد بگیرند که شکست وسیله ای است برای پیروزی و یادگیری، باید مهارت کنار آمدن با شکست را پیدا کنند، از اشتباهاتشان عبرت بگیرند و راه رسیدن به موفقیت را پیدا کنند.✅
باید بفهمند که خوشبختی به پیروزی وابسته نیست با اینکار در تقویت اعتماد به نفس هم کمک کردید چرا که با شکست خوردن از خود متنفر نمی شود و خودش را نمی بازد.👌
#تربیت_فرزند
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
هدایت شده از روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
هـر شــ🌙ــب
🍃🍂داستــــانهـــای
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
〖اَلْحَمْدُ للهِ الَّذِی هَدَانَا لِهَٰذَا وَ مَا كُنَّا
لِنَهْتَدِیَ لَوْ لَا أَنْ هَدَانَا الله〗
ستايش خدائی را كه ما را بدين راه
هدايت نمود و اگر خدا ما را رهبری نمیكرد
ما خود هدايت نمیيافتيم
↲سوره الاعراف، آیه۴۳
مبعث رسول اکرم صلی الله علیه و آله
بر تمام مسلمانان جهان تهنیت باد🌸🎊
در غار حراء نشسته بود
چشمان را به افقهای دور دوخته بود
و با خود میاندیشید
صحرا تن آفتاب سوخته خود را
انگار در خنكاى بیرنگ غروب میشست
حضرت محمد ﷺ همچنان كه بر دهانه
غار حراء نشسته بود به افق مینگریست
شب بیست و هفتم رجب بود
حضرت محمد ﷺ غرق در اندیشه بود
كه ناگاه صدائی گیرا و گرم در غار پیچید:
بخوان
حضرت محمد ﷺ در هراسى وهم آلود
به اطراف نگریست
صدا دوباره گفت: بخوان!
این بار حضرت محمد ﷺ با بیم و تردید
گفت: من خواندن نمیدانم !!!
صدا پاسخ داد:
بخوان به نام پروردگارت كه بیافرید
آدمى را از لخته خونى آفرید
بخوان و پروردگار تو ارجمندترین است
همو كه با قلم آموخت و به آدمى
آنچه را كه نمیدانست بیاموخت
و او هر چه را كه فرشته وحى خوانده بود
باز خواند
هنگامى كه از غار پائین میآمد
زیر بار عظیم نبوت و خاتمیت
به جذبه الوهى عشق بر خود میلرزید
از این رو وقتى به خانه رسید به حضرت
خدیجه سلام الله علیها كه از دیر آمدن او
سخت دلواپس شده بود گفت:
مرا بپوشان احساس خستگى و سرما میكنم
و چون حضرت خدیجه سلام الله علیها
علت را جویا شد گفت: آنچه امشب
بر من گذشت بیش از طاقت من بود
✨امشب من به پیامبرى خدا برگزیده شدم
شمس جمال نبی مکرم اسلام صلوات♥️
🍃⚘اَلَّلهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّد وَ آل مُحَمَّد
وَ عَجِّل فَرَجَهَم وَالعَن اَعدائهُم اَجمَعین
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
هدایت شده از روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
در شب معبث نبی اکرم ﷺ🌷
از خدا براتون قصر آسيه
تقوای حسين، قلب خديجه
دوستی فاطمه، جمال يوسف
ثروت قارون، حكمت لقمان
ملک سليمان، صبر ايوب
عدالت علی، حیای زينب
عمر نوح، وفاى ابالفضل
و محبت اهل بيت رسول الله
را خواهانم
ان شاءالله رسول الله ﷺ💚
شفیع همه شما خوبان باشد
🎊مبعث نبی اکرم ﷺ مبارک باد🎊
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
هدایت شده از گالری مکرمه شاپرک🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍دیوارکوب زیبا که بسته بندی شد برای ارسال
مبارکشون باشه
هدایت شده از گالری مکرمه شاپرک🦋
دوستان سفارشات شما بصورت رایگان ارسال میشه
😊😍
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بِسْـمِ ٱللهِ ٱلْرَّحْمٰـنِ الْرَّحیـمْ🍃
🌸 الهـی بـه امیـد تــو 🌸
به نام خدائی که داننده رازهاست
نخستین سرآغاز آغازهاست
با توکل به اسم اعظمت﷽
امروزمان را با شکرگزاری
آغاز میکنیم
شکرگزاری برای
تمام آنچه اکنون هست
شکر برای امروز و لحظههای
زیبائی که داریم
#الحمـدللهربالعـالمیـن
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
#صبحتبخیرمولایمن
عیدتان مبارک، مهربان پدرم
🏝قرنها پیش،
درست در چنین روزی
در تاریکترین دوران جهان،
در سکوت معطر حرا،
میان شمیم مصفای حضور جبرائیل، آفتاب رسالت جانبخش پیامبر
بر پیکر منجمد بشریت،
تابیدن گرفت
و از فراز آن کوه خوشبخت
تا عمق جان تنهاترین ستمدیدگان را روشن کرد...
اینک ای تنها یادگار محمد،
دوباره دنیا
در انتظار پژواک رحمت آمیز همان ندا
از لبان مبارک شماست
تا جان بگیرد،
زنده شود و امید یابد...
بازآیید و شکوفه باران کنید
این دنیای زمستان زده را
ای حضرت بهار...🏝
#الّلهُـمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّکَـــالْفَـــرَج
#عیدمبعثمبارک
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبح یعنی
سلام به خداوند
یعنی سلام به پاکی
یعنی سلام به هوائی که
هدیه آسمانیست
سـ🌸ـلام دوستان
صبح زیباتون بخیر
زندگیتون گلباران
و پر از هدیههای آسمانی
چه روز زیبائیخواهد شد که شروعش
مبعث رسول گرامی اکرم باشد
امیدوارم امروز از زمین و زمان
براتون شادی و سلامتی ببارد
و رسول الله صلی الله علیه و آله
ضامن اجابت حاجات شما باشد
لحظات خوبی کنار خانواده داشته باشید
🍃🌸عید سعید مبعث مبارک🌸🍃
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
🔆 متن شبهه:
( فیلم شبکه های مجازی) عزاداری شیعیان از کجا آمده؟
اینجا نه عزاداری قم و کاشان است و نه تیغ زنی شیعیان پاکستان
شما شاهد عزاداری مسیحیان فیلیپین هستید آنها زنجیر میزنند، علم کشی میکنند، سیاه میپوشند، نوحه سرایی و تعزیه برگزار میکنند و اجر خودزنی هایشان را از عیسی مسیح طلب میکنند
دقیقا مشابه مراسم هایی که در ایام عزاداری توسط حوزه توی کشور ما برگزار میشه زنجیر، علم کشی، سیاه پوشیدن و تعزیه و اما به این مراسم(هیئت حاج محمود کریمی) دقت کنید برای یافتن ریشه این سبک شما را به جای دیگری میبریم به اسرائیل، نزد یهودیان... این سبک مراسم مذهبی در کشور ما از یهودیان الگوبرداری شده است
با همان ریتم، با همان حرکات! پس تعجب نکنید که چرا عزاداری و خودزنی بین ۹۰ درصد مسلمانان وجود ندارد
باید دید شیعیان آل بویه و بعد از آنان صفویه چگونه گام به گام مراسم مذهبی مسیحیان را به کشور ما آوردن و اینگونه فرهنگ خودزنی و گریه را بر ما تحمیل کردند
🔆 پاسخ شبهه:
1⃣ گریه و عزاداری بر امام حسین (علیهالسلام)، نه تنها بعد از شهادت ایشان بلکه حتی قبل از شهادت آن حضرت در روایات اهل بیت (علیهمالسّلام) به فروانی نقل شده است، که این مسئله نه تنها نشانه رایج بودن فرهنگ عزاداری در بین اهل بیت (علیهمالسّلام) میباشد بلکه از اهمیت گریه و عزاداری برای امام حسین (علیهالسّلام) حکایت دارد.
🌐https://b2n.ir/n10432
2⃣ اما در ایران اولین باری که عزاداری برای امام سوم شیعیان مرسوم شد در سالگشت حادثه عاشورا در زمان حکومت خاندان آل بویه بود، آل بویه از خاندان اصیل ایرانی و شیعی مذهب ساکن منطقه دیلمان ایران بودند که جد آنها ابوشجاعِ بویه پسر فنا خسرو دیلمی است و نسب آنها به بهرامگور ساسانی میرسد. *تا پیش از آن عصر شیعه قدرت سیاسی را در دست نداشت و با به قدرت رسیدن آل بویه، شیعیان توانستند عزاداری علنی داشته باشد* و معزالدوله دیلمی که پایهگذار آل بویۀ عراق، خوزستان و کرمان بود دستور داد در روز عاشورا همه بازارها تعطیل شود و مردم در بیرون از منازل عزاداری کنند.
🌐mshrgh.ir/638781
3⃣ شیوه عزاداری در بین شیعیان از همان ابتدا گریه و تباکی، برگزاری مجالس نوحه، جزع و ناله و ضجه زدن، مرثیه خوانی، مدیحه سرایی شاعران، مراسم عزای خانگی و... بود
🌐https://rasanews.ir/002mG7
4⃣ عزاداری مانند همه امور دیگر در طول زمان تغییر و تحولاتی داشته اما هیچ دلیلی وجود ندارد که تعیین کند نحوه عزاداری از یهودیان یا مسیحیان گرفته شده است، حتی اگر قبول کنیم که شیعیان در نحوه عزاداری از دیگران تقلید کردهاند باز مشکلی پیش نخواهد آمد
چ اشکالی دارد که انسان برای غمی که در دل دارد مانند کس دیگری عزاداری کند؟ درست مانند این می ماند که فرد یا افرادی به جایی سفر کنند و نوع عزاداری آنها در مرگ پدر و مادرشان را ببینند و تصمیم بگیرند از آن به بعد از همان روش در مرگ پدران و مادران خودشان استفاده کنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻 مهمترین عروة الوثقی، توسل به حضرت نبی اکرم(ص) 🌻
🎤 استاد خیرآبادی
✅ #عکس_نوشت نماز
💠🔹 بهترین نذر ، نظافت ، وصیت 🔹💠
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹💧خدا فراموشتون نکرده 💧🌹
#استاد_عالی
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
🌹🌿🌹🌿🌹
🌿🌹🌿🌹
🌹🌿🌹
🌿🌹
🌹
|📄🙃 #تایم_رمان |
♥️ #رمان_عشق_با_طعم_سادگی
🖇 #قسمت_69
با بوق دوم عطیه تلفن و جواب داد
-بله ...سلام!
می دونستم این سلام کردن و بله گفتن طلبکارش به خاطر دیدن شماره خونه ما روی تلفنشون بوده و حدس زده منم!
علیک سالم چته تو؟
-من چمه؟ بگوچیکارم نیست؟! دیوونه شدم ...از صبح بشورو بساب داریم باورکن دست برام
نمونده! شدم عین این پیرزن های هفتاد ساله...آخه یکی نیست بگه مادر من خب وسط سال یک
دستی به سرو روی این خونه بکش که مجبورنشی آخر سال من وبگیری به بیگاری که خونه ات
سرسال نو برق بزنه!
بلند خندیدم به لحن جدی و غرغر کردنش
-درد بی درمون !می خندی واسه من !پاشو بیا کمک ...این همه خودت و برای مامان بابام لوس
می کنی بهت می گن دخترم دخترم ...حداقل یک جایی بدرد بخور دخترم
دوباره خندیدم به اون دخترمی که با حرص گفته بود!
-اتفاقا برای همین زنگ زدم ببینم عمه کاری نداره بیام کمک ؟
-نه بابا چه عجب ! میزاشتی سال تحویل زنگ میزدی دیگه ! حالامی خوام چیکارت کنم؟ حالا که
همه حمالی هاش و من کردم تو می خوای همه رو با خودشیرینی بزنی پا خودت ؟! نه عزیزم لازم
نکرده !
لبهام و تو دهنم جمع کردم-بی ادب ...اصلا گوشی رو بده به عمه
-نچ ...راه نداره ؟!
-کیه عطیه ...باز که چسبیدی به تلفن ! پاشو کارها موند
صدای عمه رو شنیدم و عطیه پوفی کشیدو به عمه گفت: مامان جان دودقیقه استراحتم بد نیست
ها ...
عمه- تو که همش در حال استراحتی مادر مگه چیکار کردی؟
صدای عطیه بالا رفت مثل اینکه این دعواهای زرگری مادر و دختر ی ,دم عید تو همه خونه ها بود!
عطیه- من همش در حال استراحتم ؟آره راست می گین اگه از صبح مثل خر کار کردنم و در نظر
نگیرین بله الان دارم نفس می کشم و استراحت می کنم!
عمه- بی ادب حالاکیه پشت تلفن یک ساعته معطلش داری؟
- -الو خودشیرین هنوز هستی؟
این بار با من بود خنده ام و جمع کردم
- بله هستم حاالا گوشی رو بده به عمه
-یعنی اگه من دستم به تو برسه...
این جمله رو با حرص گفت و به عمه گفت: بفرمایید عروس خانومتون می خوان ببینن نیرو کمکی
لازم ندارین !
بازم خندیدم و از خش خش پشت تلفن فهمیدم که عمه داره گوشی رو از عطیه میگیره!
-سلام عزیز عمه..خوبی ؟ همگی خوبن؟
-سلام ...ممنون همه خوبن سلام دارن خدمتتون ...خسته نباشید !
- مرسی گلم...میبینی این عطیه رو همش درحال غرزدنه! من نمی دونم کی کار میکنه!
عمه نمیدونست من هم دست کمی از دخترش ندارم و به قول عطیه االان دارم خودشیرینی می
کنم! خنده ام رو خوردم.
-می دونم دیر زنگ زدم عمه جون ببخشید ولی اگه کمک لازم دارین بیام
- نه عزیز دلم عطیه هست ...تو همونجا دست کمک مامانت باش اون بنده خدا هم تنهاست
-چشم ولی خلاصه اگه کاری دارین خوشحال میشم
عمه- نه دخترم خیلی ممنون... من باهات تعارف ندارم... سلام به مامان برسون
-چشم بزرگیتون رو شماهم به همگی سلام برسونین
تلفن رو که قطع کردم خنده هایی رو که تو دلم جمع کرده بودم رو بیرون ریختم !
https://eitaa.com/khademngoo
🌹🌿🌹🌿🌹
🌿🌹🌿🌹
🌹🌿🌹
🌿🌹
🌹
|📄🙃 #تایم_رمان |
♥️ #رمان_عشق_با_طعم_سادگی
🖇 #قسمت_70
حسابی دلتنگ امیرعلی بودم برای همین بعد از نهار که مدت طولانی رو مامان برای استراحت
اعلام کرده بوداین روز آخری ...
روی تختم نشستم وبا تلفن همراهم شماره اش رو گرفتم ...
این چند روز نزدیک عید خیلی کم همدیگه رو دیده بودیم به خاطر مشغله کاریش!!!
با بوق اول تماس وصل شدو من خندون گفتم:
_سلام خسته نباشید !
خندید به لحن سرخوشم
- سلام خانوم...ممنون!!
-بدموقع که زنگ نزدم؟
-نه عزیزم ...
از صبح سرم شلوغ بود نزدیکه عیده و همه مردم دارن میرن سفر میان اینجا
خیالشون راحت باشه از ماشینشون ...
تازه داشتم نماز ظهرو عصرم و می خوندم ...
بین دونمازبودم که زنگ زدی!
مهربون گفتم:
_قبول باشه
-قبول حق!
دمغ گفتم:
_ امشب نصفه شب، تحویل ساله کاش کنار هم بودیم...!
دوست داشتم تو برام دعای
تحویل سال رو بخونی
سکوت کرده بود و من صدای سبحان الله گفتنش رو میشنیدم ...
حتم داشتم داره تسبیحات
حضرت زهرا(س) رو میگه برای همین سکوت کردم که گفت:
_منم دوست داشتم عزیزم ...
ولی
گمونم من تحویل سالی خواب باشم دارم از خستگی میمیرم...
براق شدم
-خدانکنه ...!
خندید که بچگانه گفتم:
_اگه خیلی خسته ای پس لالاییِ من چی؟
میون خنده گفت:
بدعادت شدی ها!!
لب چیدم ولحنم تغییر نکرد
- نخیرم خیلی هم عادت خوبیه!
دیگه قرآن خوندن هرشب امیرعلی از پشت تلفن برای خوابیدن من شده بود عادتم !
مثل یه لالاییِ شیرین آرومم می کرد البته اگر فاکتور می گرفتیم بی قرار شدنم رو....!
خنده اش بلندتر شد و یهو قطع شد
- مرسی زنگ زدی محیا باهات که حرف میزنم خستگیم درمیره!
خوشحال شدم از این جمله ساده که بوی دوستت دارم میداد!!!!
- منم خوشحال میشم صدات رو میشنوم ...
حالا اگه جدی خسته بودی امشب رو می گذرم ازلالاییم! برو بخواب ولی موقع تحویل سال بیدارت می کنم میخوام اولین نفری باشم که بهت
عیدرو تبریک میگه!!
بی حواس ادامه دادم
- هرچند اولین بوسه سال نوت نصیب من نمیشه!
وقتی امیرعلی با صدای بلند خندید تازه به خودم اومدم و فهمیدم چی گفتم ...
تمام بدنم داغ شدو صورتم قرمزآروم گفتم:
_ ببخشید!
با شیطنت و خنده گفت:
_چرا اونوقت ؟
-اذیت نکن دیگه امیرعلی!حواسم نبود چی میگم!
هنوزم لحنش شیطون بود
– بنظرمن که خیلی هم حرفه قشنگی بود!
لبخندی روی صورتم نشست و زبری کف دستم روی صورتم کشیدم وبرای عوض کردن بحث
گفتم:
_ پوست دستم حسابی ضمخت شده وقتی به لباسم گیر میکنه بدم میاد از بس مامان با این
مواد شوینده از من کار کشید!
لحنش جدی شدو صداش آروم
- تازه دستهات شده مثل دستهای شوهرت!!
باهمه وجودم مهربون و با محبت گفتم:
_محیا فدای دستهات!
صدای خنده آرومش رو شنیدم
–خدا نکنه ...
خب دیگه کاری نداری محیا جان؟
نماز عصرم وبخونم دیگه خیلی داره دیر میشه!!
- -نه نه ببخش اصلا حواسم نبود...
خیلی پر حرفی کردم!
-خیلی هم عالی بود ...
خداحافظ...
خداحافظی آرومی گفتم و با خوشی از حرفش تماس رو قطع کردم!
https://eitaa.com/khademngoo