❌ شبهه
ﻓﺮﺽ ﮐﻨﯿﺪ ﻣﻦ ﺍﺻﻼ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻡ
ﺑﺮﻭﻳﺪ ، ﻣﺜﻞ ﺁﺩﻡ ﺯﻧﺪﮔﻴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﮑﻨﻴﺪ
ﺍﻳﻨﻘﺪﺭ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻭ ﺷﻌﺮ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﮑﻨﻴﺪ
ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ میخواهید ﺳﺮ ﻫﻤﺪﻳﮕﺮ ﺭﺍ ﮐﻼﻩ ﺑﮕﺬﺍﺭﻳﺪ ، ﭼﺮﺍ ﭘﺎی ﻣﻦ ﺭﺍ ﻭﺳﻂ ﻣﯽ ﮐﺸﻴﺪ؟
ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺧﺪﺍﻳﻢ ﭼﺮﺍ موسی ﺭﺍ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﺗﺎ ﺷﻨﺒﻪ ﺭﺍ ﺗﻌﻄﻴﻞ ﮐﻨﺪ ، عیسی ﺭﺍ ﺑﻔﺮﺳﺘﻢ ﺑﮕﻮﻳﻢ ﻳﮏﺷﻨﺒﻪ ﻭ به مسلمانها ﺑﮕﻮﻳﻢ ﺟﻤﻌﻪ ﺭﺍ؟
ﭼﺮﺍ ﮐﺎﺭی ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﻋﻴﺴﻮی ﺷﺮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﺩﺭ ﮐﻠﻴﺴﺎ یعنی خانه خدا راحت ﺑﻨﻮﺷﺪ! ﻭ ﻣﺴﻠﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﺟﺎی ﺷﺮﺍﺏ، ﺷﻼﻕ ﺑﺨﻮﺭﺩ؟
ﭼﺮﺍ ﯾﮑﯽ ﭼﺎﺩﺭ ﺳﺮ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻫﯿﭻ ﻧﭙﻮﺷﺪ؟
ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍئی که شما میگوئید ﺑﻮﺩﻡ، ﭼﺮﺍ باید بگذارم به اسم من ﮐﻠﻴﺪ ﺑﻬﺸﺖ بفرﻭﺷﻨﺪ ؟!
ﻳﺎ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺨﻠﻮﻗﺎﺕ ﻣﻦ ﺟﻬﻨﻢ کنند ؟
ﺧﺪﺍیی ﮐﻪ ﺑﻪ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﺤﺘﺎﺝ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺧﺪﺍیی ﮐﻪ ﻗﺴﻢ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﺟﻬﻨﻤﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﺎﻓﺮﻣﺎﻧﺎﻥ ﭘﺮ ﻣﯽﮐﻨﺪ،!!
ﺧﺪﺍیی ﮐﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﺁنﭼﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺣﺮﺍﻡ ﮐﺮﺩﻩ ، ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﻭﻋﺪﻩ ﻣﯽﺩﻫﺪ...!!!
ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺘﻢ !
ﺍﺷﺘﺒﺎﻩ ﮔﺮﻓﺘﻪ ايد !!!!!!!!
اگر به دنبال من میگردید مرا در عشق، مهربانی، بخشش ،آگاهی، گذشت، راستگوئی و انسانیت پیدا کنید
البته اگر ....
به دنبال من میگردید
*نامه ای از خدا ؛ الهی قمشه ای*
✅ پاسخ
صرف نظر از دروغ همیشگی اینگونه متون (نسبت دادن متن به یک چهره سرشناس و محبوب) مخلوطی از چند شبهه در این متن مشاهده می شود که اشاره میشود:
۱. نسبت دادن مطالب ادیان انحرافی به خدا (مانند نوشیدن شراب یا اینکه کسی چیزی نپوشد!!!) اولین دروغ و شبهه این متن است
۲. تعطیلی برخی روزها (جمعه و شنبه) به ادیان ربطی ندارد. هیچ آیه و روایتی در مورد تعطیلی روز جمعه نداریم. مسلمانان یا پیروان سایر ادیان وقتی خواستند روزی در هفته را تعطیل کنند، روزی که برایشان مقدس بوده را برای این منظور انتخاب کرده اند. حتی در خصوص روز جمعه یادآور میشود در قرآن کریم پس از دعوت مردم به نماز جمعه، از آنها میخواهد پس از پایان نماز به کسب و کار خود بپردازند. (سوره جمعه آیه ۱۰)
۳. خدای سبحان هیچ نیازی به عبادت ندارد اما چون خالق ماست و خیر و صلاح ما را می داند و میخواهد، مسیر زندگی سعادتمندانه در دنیا و آخرت را برای انسان ترسیم کرده و بدان دستور داده است. (اگر خدا به عبادت ما احتیاجی داشت، ما را مجبور به عبادت می کرد.)
۴. ادعاهایی مانند فروش کلید بهشت، دروغ هایی است که دین ستیزان، خود ساختهاند و خود باور کرده و خود منتشر میکنند. در حالیکه که کوچکترین آشنایی با مفاهیم دینی این دروغ را بر ملا میکند.
۵. باز هم یک مغالطه تکراری؛ دم زدن از عشق و انسانیت در مقابل دین تا چنین القاء شود که ادیان از این مفاهیم تهی است.
✅ با جستجوی مختصری در قرآن آیات زیادی می یابیم که خدا از عشق و رحمت و مهربانی خود با بندگانش سخن گفته است (آغاز همهی سوره ها با نام رحمان و رحیم خدا شروع میشود) اما به نظر شما آیا نیکوکار و بدکار در روز قیامت و در نزد خدا مساویاند؟
❌ شایعه
زینب کدخدا دختر خاله همسر رئیسی به سمت ریاست دانشکده دندانپزشکی منصوب شد. ایشان قبل از این سمت در محله وکیل آباد مشهد مغازه سبزی خردکنی داشته است!!
✅ واقعیت
در تحقیقات انجام شده این ادعا که خانم زینب کدخدا واقعا دختر خاله همسر آقای رئیسی هست یا خیر، معلوم نشد.
اما اولا ایشان دارای سوابق علمی و مدیریتی قابل توجهی است و انتصاب ایشان بی مبنا نیست:
ایشان در سال ۶۳ موفق به کسب دکترای دندانپزشکی از دانشگاه تهران شد و در سال ۶۸ به عنوان متخصص دندانپزشک از این دانشگاه فارغ التحصیل شد، کدخدا سال بعد کلینیک ویژه دندانپزشکی دانشگاه تهران را تاسیس کرد. دکتر زینب کدخدا ۱۵ مقاله علمی به زبان های فارسی و انگلیسی در نشریه داخلی و خارجی منتشر کرده و حدود ۵۰ پایان نامه دکترای عمومی و تخصصی به راهنمایی او انجام شده است.
ثانیاً انتصاب ایشان توسط رئیس دانشگاه علوم پزشکی بوده و ربطی به آقای رئیسی ندارد.
متأسفانه همین افرادی که داعیه طرفداری از حقوق زن دارند، وقتی ببینند یک زن محجبه به موفقیتی نائل می شود، خشمگین شده و به دروغپردازی و شایعه افکنی مشغول میشوند. مخصوصا اینکه دولت رئیسی بر مسند امور باشد. پس با یک تیر دروغ آلود، چند نشان خیانت بار می زنند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 #طبق_برنامه_دوشنبه_ها:
✂️ #کاردستی👆👆
📚 چه دفترچه های فانتزی درست کرد؟
🔍#انچه__باید_بدانیم(🍂#کلاس_مجردها🍂)
🔘#ترس_از_دوران_نامزدی
❌ترس از عدم قطعیت
✔هوشیار کردن نگرانی
🍎#اللهم_اجعل_عواقب_امورنا_خیرا
✿✵✰ هـر شــ🌙ــب یـک ✰✵✿
داســتــان مـعـنــوی
✧✾════✾✰✾════✾✧
مرحوم حاج شيخ رمضان على قوچانى
از علماى معروف و ائمه جماعت موصوف
به زهد و ورع و تقواى مسجد گوهرشاد بودند
ايشان بيمار و مشرف به مرگ شدند
و اقوام و ارحام و دوستان آمده بودن
كه او را تشييع كنند ناگهان مشاهده كردند
كه ايشان حركت كرده و بار ديگر چشم به
جهان گشود و با صداى ضعيف همه را
دور خود فراخوانده و گفت:
بيائيد برايتان روضه بخوانم
همه تعجب كردند چون ايشان منبرى و روضه
خوان نبودند!
فرمودند: الآن صحراى محشر را ديدم
و هاتف به صداى بلند اعلام كرد كه حاج
شيخ رمضان على قوچانى اهل بهشت است
به سوى بهشت برود
پس من درى ديدم به سوى بهشت باز است
و جماعتى بسيار در صف طولانى ايستاده
كه به نوبت بروند
گفتند اين صف علما میباشد
من در اواخر صف بودم تا نوبت به من برسد
هلاک میشوم به عقب نگاه كردم و در ديگرى
را ديدم به سوى بهشت باز است
ولى اين در خلوت است
با خود گفتم: من كه اهل بهشتم
از اين در نشد از آن در میروم
پس به سوى آن در آمدم نزدیک شدم
ديدم دربان جلوى من را گرفت و گفت: نمیشود!
اين در مخصوص اهل منبر و روضه خوانهای
حضرت حسين علیهالسلام است
تو كه روضه خوان نيستى
پس متحير بودم ديدم حاج ميرزا عربى
خوان معروف به ناظم سوار اسب از بهشت
بيرون آمد رفتم جلو سلام كردم گفتم:
من را کمک كن و به بهشت ببر
گفت: نمیتوانم چون اين در مخصوص
روضه خوان هاست
اصرار كردم گفت: یک راه دارد من از اسب
پياده میشوم و مینشينم و تو روضه بخوان
و من مستمع میشوم و شايد بتوان به اين
وسيله تو را ببرم
آنگاه پياده شد و نشست و من براى او روضه
خواندم پس براى شما هم روضه میخوانم
سپس بعد از چند كلمه روضه خواندن
از دنيا رفت