eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.8هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.3هزار ویدیو
162 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸جلسه یازدهم🌸🌸🌸 ✅ اولین اثر گناه سلب توفیق دعا کردن ، و بعد عدم اجابت اون بود که در موردش مفصل صحبت کردیم ، بریم‌سراغ اثر بعدی : 🔴گناه باعث دگرگونی نعمتهاست🔴 ☑️ مقدمه : یکی از حقایق غیر قابل انکار - که مورد قبول مکتبهای مختلف فلسفی هست- وجود ارتباط بین اعمال ما و حوادث و اتفاقات هست ، 🔹 در واقع اعمال ما علت به وجود اومدن اتفاقات هستن ، یعنی هر اتفاقی که برامون میفته چه اتفاقات شیرین و خوب و چه اتفاقات تلخ و بد بستگی به عملکرد خودمون داره . 🖌 توضیح بیشتر : چه جوری آتیش باعث سوزوندن میشه ، و آب باعث سرسبزی و رشد گیاهان میشه و این موضوع برا ما کاملا واضحه هست ، بعضی اعمال ما هم باعث سوزونده شدن عمر ما و بعضی دیگه باعث طولانی شدن عمر ما میشه . ◀️ به امید خدا بیشتر در این باره صحبت می کنیم . _-_-_-_•°•°•🌸•°•°•_-_-_-_ 💠@Khademngoo💠 =========
دیشب عرض شد بین کارهای ما و اتفاقاتی که برامون میفته رابطه مستقیم وجود داره ، یعنی رفتار ما علت اون اتفاقات هست . 🍃در روایات داریم مردم کمتر یا بیشتر از عمری که براشون مقدر شده عمر میکنن به خاطر اعمالشون یا آیه ۳۰ سوره شوری👇👇👇 ☘ما اصابکم من مصیبه فبما کسبت ایدیکم کسبت ایدیکم و یعفوا عن کثیر ☘"هر " مصیبتی به شما برسد برای کارهای خودتان است و خیلی را خدا میبخشد 👈به کلمه ی هر دقت بشه، هر مصیبتی! و آیات فروان دیگه پیشنهاد میشه این آیات رو مطالعه کنیم: فاطر ۴۳ انفال ۵۳ طه ۱۲۴ شوری ۳۰اعراف ۹۶ طلاق ۲ ابراهیم‌۷ 👈حالا چه اتفاقی میفته خدا گاهی نعمتش رو از ما پس میگیره؟ کار خوب سلامتی توفیق انجام اعمال صالح زیارت و .... میشه خدا هدایا و نعمتاش رو پس بگیره؟!!!! خدای مهربونِ کریمِ بی نیاز؟!! 👈پس چه اتفاقی میفته ما این نعمت هامون رو از بین میبره؟! 🤔 ✅یعنی ی جورایی چون ناشکری یا ناسپاسی میکنیم با اعمالمون😭 وقتی یه نفر به ما محبتی کنه یه آدم کریم و سخاوتمند مثلا یه هدیه ای بده🎁 به نظرتون امکان داره یهو بعد چند وقت بیاد و هدیه اش رو پس بگیره؟⁉️ این کار خیلی کسر شان و زشته امام صادق علیه السلام : 🌸خداوند نعمتی به بنده ای نداده است که ازو بگیرد ، جز آنکه گناهی کند که به سببش سزاوار سلب آن نعمت شود 🍃یا این روایت از امیر مومنین علیه السلام: هر گاه نمونه نعمت ها و اوائل اونها به شما رسید دنباله اون رو با کمی شکر دور نسازین! ❌ ناشکری یا طبق این روایت کم شکری ! باعث میشه نعمت کامل نشه و ناقص بمونه♨️ _-_-_-_•°•°•🌸•°•°•_-_-_-_ 💠@Khademngoo💠 =========
▪️یکی از وزیرهای معتصم برا خودش قصر 🏘 بلندی ساخته بود که به خونه های اطراف مشرِف بود ، از تفریحات وزیر این بود که زنان و دختران همسایه رو دید بزنه 👀 ✔️ یه دفعه چشمش به دختر زیبا و خوش اندامی میفته و عاشقش میشه ، جستجو میکنه و پدرش رو که تاجر بوده پیدا میکنه و به خواستگاری میره ولی تاجر قبول نمیکنه و میگه : ما در شان وزیر نیستیم و نمیتونیم با شما وصلت کنیم . 💢وزیر که هر طوری بوده میخواسته به دختر برسه از یکی از نزدیکانش کمک میخواد ، اونم پیشنهاد میده با هزار دینار میتونی به دختر برسی ، ده نفر که حرفشون پیش قاضی حجته رو پیدا کن و به هر کدومشون ۱۰۰ دینار بده که بیان شهادت بدن که بین تو و اون دختر عقد جاری شده !!! ◀️ اون ده نفر هم خب به سادگی قبول نمی کردن ، بهشون گفتن وزیر داره از عشق دختر میسوزه و اگه بهش نرسه میمیره ! اونا هم قبول کردن و رفتن و شهادت دادن و توجیه کردن هم جون وزیر رو نجات میدیم ، هم باعث سربلندی دختر و تاجر میشیم . ◀️ بعد از شهادت وزیر یه نفر رو فرستاد خونه تاجر که چرا نمیزاری زنم بیاد خونه من ؟!! تاجر پیش قاضی رفت ، قاضی حکم کرد که وزیر مهریه رو به تاجر بده و دختر هم به خونه وزیر بره . 🔺 تاجر که از بیچارگی مثل دیوونه ها شده بود به هر صورتی شده خودش رو به معتصم رسوند و تموم ماجرا رو براش تعریف کرد ، معتصم وزیر و ده تا شاهد رو خواست ، وزیر که مهریه زیادی به تاجر داده بود فکر کرد معتصم اگه اصل داستان رو بشنوه اون رو میبخشه . 🔴 ولی معتصم دستور داد شاهدها رو دار زدن ، وزیر رو هم داخل پوست گاوی گذاشتن و اون قدر با عمود آهنین بهش زدن تا گوشت و پوستش با هم قاطی شد و مُرد ! و تاجر هم دخترش رو به خونه برد و مهر رو هم صاحب شد ! 🔹 وزیری که در نعمت بود با چشم چرونی و دروغگویی جونش رو از دست داد . _-_-_-_•°•°•🌸•°•°•_-_-_-_ 💠@Khademngoo💠 =========
✅ حکایت برصیصای عابد و شیطان برصیصا نام عابدی بود که اعمال و رفتارش باعث ناراحتی شیطان شده بود ، او به مقامی رسیده بود که هر دعایی می کرد مستجاب می شد . ▪️شیطان هر حیله ای به کار می برد نمیتونست این عابد رو منحرف کنه . ▪️ دختر پادشاه 👸 فلج بود ، از برصیصا خواستن به خونه پادشاه بره و برای شفا دختر دعا کنه ، برصیصا قبول نکرد و برا همین برادرای دختر خواهرشون رو بر تختی گذاشتن و به صومعه برصیصا آوردن ، برصیصا گفت : دختر رو همین جا بزارین تا سحر براش دعا کنم . ◀️ برادرا هم قبول کردن ، خواهر رو اونجا گذاشتن و رفتن . سحر برصیصا برای دختر دعا کرد و دختر شفا گرفت ، شیطان فرصت رو غنیمت شمرد و شروع به وسوسه برصیصا کرد و دختر رو در نظرش جلوه داد ، اون قدر این کار رو ادامه داد تا اونچه نباید می شد شد ! ◀️ بعد ازین اتفاق برصیصا پشیمون شد و نگران شد دختر جریان رو برا برادراش تعریف کنه و آبروی چندین و چند سالش بره . ◀️ شیطان به فکر برصیصا انداخت که دختر رو خفه کنه و همون جا دفنش کنه ! برصیصا همین کار رو انجام داد تا پرده روی جنایتش بندازه . ◀️ صبح وقتی برادرا سراغ خواهر اومدن برصیصا گفت : من دعا کردم ، خواهرتون خوب شد و رفت ، ازش خبر ندارم . ◀️ شاهزاده ها به دنبال خواهر میگشتن که به فکرشون افتاد - یا طبق بعضی نقل ها شیطان به اونا گفت - که برصیصا دختر رو کشته ، برگشتن خونه برصیصا و اونجا رو گشتن و جنازه خواهر رو پیدا کردن ! ♦️پادشاه دستور داد طنابی گردن برصیصا بندازن و اونو به مرکز شهر آوردن ، جمعیت زیادی جمع شد و رسوایی بزرگی برا برصیصا به وجود اومد . ◀️ برصیصا رو به پای دار آوردن ، شیطان مجسّم‌ شد و به برصیصا گفت : همه این بدبختی ها رو من برات درست کردم ، اگه با اشاره سر به من سجده کنی نجاتت میدم‌ . همین‌که عابد سجده کرد شیطان خندید و برصیصا اعدام شد 😔 ✔️ برصیصایی که با بندگی و عبادت به مقام مستجاب الدعایی رسیده بود ، به واسطه گناهان بدون ایمان از دنیا رفت . _-_-_-_•°•°•🌸•°•°•_-_-_-_ 💠@Khademngoo💠 =========