هدایت شده از - خورشیدِ شب -
#رفیقشهید ✨
ــــــــــــــــــ♥️ـــــــــــــــــــ
#شهید_مصطفی_صدرزاده
ــــــــــــــــــ♥️ـــــــــــــــــــ
🌼نام و نام خانوادگی:مصطفی صدرزاده 🌼
🌼نام پدر:محمد 🌼
🌼نام جهادی:سیدابراهیم 🌼
🌼محل تولد:خوزستان-شوشتر 🌼
🌼تاریخ تولد:۱۳۶۵/۰۶/۱۹ 🌼
🌼تاریخ شهادت:۱۳۹۴/۰۸/۰۱ 🌼
🌼محل شهادت:سوریه 🌼
🌼ادرس مزار:شهرستان شهریار-بهشت رضوان 🌼
ــــــــــــــــ💕ــــــــــــــــــ
🌼وضعیت تاهل:متاهل 🌼
🌼تعداد فرزندان:دو فرزند-یک دختر و یک پسر 🌼
🌼تاریخ ازدواج:۱۳۸۶ 🌼
🌼رشته:ادیان و عرفان 🌼
🌼شغل:آزاد 🌼
#خاطره_شهید
@shidms313
#خاطره_شهید ♥️🎙
دو سه سالش بیشتر نبود وقتی پای روضه مینشست شش دانگ حواسش تو ماجرا بود!
–مادر بیا خوراکی برات آوردم، تشنهات نیست پسرم!؟
زل میزد تو چشمهای مادر...
هم چشمهایش پر از اشک بود😭 هم صورتش خیسِ خیس💦
+نمی خوام، دارم گوش میدم🙃✨
آخه همش دو سه سالش بود!
#شهید_علی_خلیلی ♥️
╔═.🍃.═══════╗
🌼@khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
#خاطره_شهید 🎤♥️
مصطفی از کودکی به طلبگی علاقهمند بود که البته ریشه در خانواده دارد؛
چون جد پدری و جد مادری و پدرشان روحانی بودند. ✨
او خیلی علاقه داشت برای فرا گرفتن درس طلبگی به نجف برود ما هم در این قضیه همراهی اش کردیم🕊
ولی از آن طرف نپذیرفتند، چون زمان صدام بود و سخت گیریها زیاد ☹️
اما همین جا در حوزه امام جعفر صادق علیه السلام چهار سال درس طلبگی خواندند و چند ماهی هم مشهد رفت🚶🏻♂
اما به قول خودش گمشدهای داشت و دنبال گمشده اش بود :) 🥀
مصطفی تمام ذهنش درگیر کارهای فرهنگی بود و علاقه داشت در زمینه ادیان و عرفان
از طریق کارهای فرهنگی با بچهها ارتباط برقرار کند اصلا بیشتر نیروهایش نوجوان بودند 🌿
#شهید_مصطفے_صدرزاده ♥️
#شهیدانه
╔═.🍃.═══════╗
🌼@khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
❤️⃟⃟🌿
#خاطره_شهید...
شهید مصطفے صدرزادھ:
اگر یـڪ روز فڪر
#شهـادت از ذهنت دورشـد..
وآنــ را فـرامـوش ڪردے؛
حتماََ فرداےِ آنـ روز را روزه بگیر
#شهیدانه
#خودسازے✌️🏻
#ادمین_مهاجر
╔═.🍃.═══════╗
🌼@khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
#خاطره_شهید ✨🎙
علاقه عجیبے به روضه داشت....🏴
همیشه به بحث معنویات عنایت داشت خصوصا روضه، کاری به مستمعین متنوع نداشت !
تنهایی برای خودش میخواند اغلب اوقات که در ماشین هم مسیر میشدیم میگفت؛
شیخ یک روضه و یا مدح مولا را برایم بخوان :) 🥀
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهیدانه
#ادمین_مهاجر
╔═.🍃.═══════╗
🌼@khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
#خاطره_شهید 🎙💕
یکی از آشنایان خواب شهید «احمد پلارک» را می بیند. او از شهید تقاضای شفاعت می کند. شهید پلارک در جواب می گوید: «من نمی توانم شما را شفاعت کنم. تنها وقتی می توانم شما را شفاعت کنم که شما نماز بخوانید و به آن توجه و عنایت داشته باشید، هم چنین زبان هایتان را نگه دارید. در غیر این صورت، هیچ کاری از دست من بر نمی آید.»
#شهید_احمد_پلارک
#امام_زمان
#خادم_الشهدا
#شهیدانه
#ادمین_مهاجر
💠 خادم
╔═.🍃.═══════╗
🌼@khademngoo🌼
╚═══════.🍃.═╝
#خاطره_شهید
مجروح شده بود؛
دکتر بهش گفته بود: به اندازه یک دم و بازدم
با مُردن فاصله داشتی!
مصطفی جواب داد:
شما به اندازه یک دم و بازدم میبینید
اونی که باید شهادت را میداد،
یک کوه گناه دیده!💔
#شهیدمصطفےصدرزاده
#الّلهُــمَّعَجِّــلْلِوَلِیِّڪَالْفَــرَج
✿⃟🌸 • @khademngoo 🌸• ✿⃟☔️
زمانے که حوزه علمیه بود در هفته چند بار به بهانه های مختلف می رفتیم و بهش سر می زدیم که براش غذای گرم ببریم ویا اینکه باهم بریم بیرون شام بخوریم...🍃
یه شب دیر شده بود، گفت : "مامان الان نمیذارن برم داخل! میگن کجا بودی؟"
منم به شوخی گفتم: "بگو با ولی ام بودم😁"
از این فکر که نمی تونه غذای گرم بخوره در عذاب بودم...💔
می گفت: "اینجا برای ساختن جسم و روح است!🖐🏻✨"
حتی شهریه حوزه را قبول نمی کرد...
اعتقاد داشت این برای کسانے است که ریاضت می کشن و درست حسابی درس می خونن!
یکی از ویژگی های مصطفے مبارزه با نفس بود.💯♥️
#شهیدمصطفےصدرزاده
#خاطره_شهید
🌿° ⁴ °🌿
•.📕🔗'↯ #خاطره_شهید ♥️🎙
مصطفے دوران بچگیش خیلے شیطونی میکرد و سر نترسی داشت
بخاطر همین همیشه یه بلایی سرش میومد و همیشه دراسترس بودم...
انقدر پرجنب و جوش بود و آروم قرار نداشت که تو سن چهارسال و نیم بردمش پیش دکتر مغز و اعصاب!
بعد از نوار مغز و عکس و یکسری آزمایشات دیگه، دکتر گفت: «خانم دیگه این بچه رواین جا نیار! این از من و شما سالمتره!💯
تنها مشکل این بچه روح بزرگشه که توے این جسم نمیگنجه!🙃✨»
این حرفی بودکه دکترش به من گفت...
#شهید_مصطفے_صدرزاده
راوی مادرشهید
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🦋🌱
#اللهم_صلی_علی_محمد_آل_محمد