eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.8هزار دنبال‌کننده
9.8هزار عکس
6.3هزار ویدیو
161 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📇 خلاصه متنی تفسیر سوره مبارکه 🔖 آیات: ۶۳-۶۴ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ در شمارش نعم خدا بر بنی اسراییل به اینجا میرسیم که خدا میفرماید ما کوه طور را بر بالای شما بلند کردیم و از شما میثاق و گرفتیم. 2⃣از این آیات مشخص است که از یهودیان عهدی جدای از عهد عمومی انسانها در گرفته شده است. در آیات دیگر، از عهدهای دیگری که خدا گرفته سخن میگوید مانند عهد از همه انسانها، عهد از آدم و حوا و ... عهد مورد بحث ما از بنی اسراییل طبق قرآن، «عهدی غلیظ» بوده لذا با تعهدی که خدا در ازل از همه انسانها گرفت یا تعهد عقلی یا تعهد از طریق وحی فرق میکند چون هر سه اینها مشترک بین همه انسانهاست اما بنی اسراییل بوسیله راه چهارمی این عهد را با خدا بستند 3⃣این تعهد خاص بخاطر یک سری های بنی اسراییل است و چون خدا قرار بود عذابی بدان جهت بر بنی اسراییل بفرستد با استغاثه بنی اسراییل خداوند عذاب مذکور را بواسطه نشان دادن معجزه مذکور و گرفتن این عهد، از بنی اسراییل برداشت. 4⃣رفع طور چه بود؟ رابطه رفع طور با این عهد چیست؟ ظاهر آیه گوید کوه طور را خدا از زمین کند و بالای سر بنی اسراییل برد. دلیل عقلی خلاف این ظاهر وجود ندارد. آیه دیگر گوید بالا بردن این کوه، بدین صورت بود که ما کوه را بر بالایشان، نَطق کردیم یعنی طوری بلند کردیم که استحکام کوه از آن گرفته شد و آماده ریزش شد لذا تکانش دادیم و بنی اسراییل ترسیدند هر لحظه کوه بالای سرشان متلاشی شود. 5⃣حال کسی که این نشانه بزرگ را ببیند حتما و سنگینی خواهد بست و خدا دیگر از آنها چیزی نمیپذیرد. خدا با این معجزه آنها را بزور مومن نکرد چون ایمان تنها با وحی و عقل حاصل میشود. حالا کسی که دست از این دو بردارد خدا با یک نشانه بزرگ به آنها میگوید که اگر به آن حجتها برنگردید فلان عذاب بزرگ نازل خواهد شد. 6⃣عهد این بود «آنچه به شما داده شد را با قوت و قدرت بگیرید» یعنی احکام و که برایتان آمد را محکم دریافت کرده، حفظ کنید و بدان عمل کنید نه اینکه بگویید «سمعنا و عصینا». وقتی شنیدید بگویید اطاعت خواهیم کرد. 7⃣از معصوم پرسیدند این قوت که خدا به آن دستور داد چیست؟ فرمود هم و قلب است هم قوت بدنی. یعنی هم با فهم عمیق بگیرید که خودتان و دیگران را هدایت کنید و هم شهوتی نتواند شما را بلرزاند لذا فرمود «و لا تهنوا». اگر دین با تعبد و تقلید بدست آید یا خودش بعدا دین را با چند شبهه از دست می دهد و یا دیگران را نمیتواند هدایت کند. 8⃣دعب بنی اسراییل، شکستن و بود و هست. خدا گوید ما حتی کوه را هم بالای سر شما نگاه داشتیم اما و مادی شما به همه چیز باعث شد باز هم عهد سنگینی که بستید را شکستید. پیامبر اسلام هم مبتلا به عهدشکنی های یهودیان بود لذا چون قلوب این یهودیان با قلوب بنی اسراییل مشابهت داشت خدا آن را برای یهودیان صدر اسلام می آورد و آنها را مثل هم میداند. (تشابهت قلوبهم) 9⃣پس رفع طور برای این بود که عهد را محکم نگه دارند. اگر بجای ، با به معجزات نگاه میکردند هیچگاه عهدهاشان را نمیشکستند اما نگاه حسی باعث میشد مرتبا فراموش کنند یامعجزات جدید بخواهند. 0⃣1⃣قرآن به حضرت یحیی هم گوید «خذ العهد بالقوه» این دستور به همه انسانهاست زیرا وقتی این عهد و کتب الهی را با قوت فهم و روح و جسم نگیرند براحتی در برابر شبهات میلغزند و دیگران را هم نمیتوانند از لغزش نگاه دارند. 1⃣1⃣«و الذکروا ما فیه» یعنی به یاد محتوای قرآن باشید، هم متذکر متن و فهم آن باشید و هم مرتبا به آن عمل کنید تا نلغزید. انسان تا زنده است باید بین باشد، در جوانی بیشتر «خوف» را بیاد داشته باشد و در اواخر عمر «رجا» و امیدش به خدا از ترس بیشتر باشد. 2⃣1⃣لذا هدف از بلند کردن کوه، عذابی بود که قولش داذه شدبود(نساء/۱۵۴) گفت اگر این عهد را محکم نگرفتید این صحنه را بیاد داشته و بدانید که عذاب در کمین شماست.
📇 خلاصه متنی تفسیر سوره مبارکه بقره 🔖 آیات: ۶۳-۶۴ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ گفتیم که هم با استدلال عقلی و هم نقلی از قرآن کریم، ممکن است. سپس بحث این بود که معجزه، اختیار را از انسان نمیگیرد تا مجبوراً ایمان آورند بلکه رفع کوه طور، اتمام حجت و مقدمه مجازاتی بود که خدا بخاطر های مکرر بنی اسراییل درنظر گرفته بود. 2⃣دین نزد خدا فقط است لذا اگر قرآن دستوری به پیامبری می دهد این دستور به تمام انسانها و شریعتهاست. خطوط کلی دین کامل شده است و تنها شریعتها متفاوتند و تفاوتشان هم در برخی احکام فرعی است. 3⃣خدا به موسی فرمود این الواح را با قوت بگیر. وقتی حضرت موسی از محل عبادت به پایین آمد و دید که بنی اسراییل گوساله پرست شده اند از عصبانیت الواح را پرت کرد؛ این همان گرفتن الواح به قوت است یعنی هم آن را خوب بفهمد و هم با قدرت و استدلال از آن دفاع کند که موسی(ع) کرد. 3⃣اگر انسان نتواند در برابر شبهه، بیاورد ناخواسته قلبش میلرزد زیرا قلب دست انسان نیست که تصمیم بگیرد بلرزد یا نلرزد. مهم فهم دین است نه اینکه قرآن یا الواح را زرین کنیم، اگر اینطور بود که نمیگفتند هنگام ظهور، حضرت اولین کاری که میکند این است که بیجا را بر میدارد. 4⃣یحیی(ع) طبق دستوری که در قرآن به او هست انقدر با قدرت، کتابش را گرفت که در نهایت سرش را در راه دین داد. امام حسین در سفرش به کربلا مرتب از یاد میکرد. حال آن کتاب چه بود، یا کتاب تورات بود که کتاب رسمی آن عصر بود، یا انجیل بود و یا کتابی دیگر. 5⃣قرآن میفرماید «و التّبعوا احسن ما انزل الیکم» یعنی تلاشتان این باشد که مدام بالاتر بروید نه اینکه به حداقلهای دستورات ما عمل کنید. سعی کنید که به بالاترین مقام بهشت بروید نه اینکه صرفا جهنم نروید. 6⃣اینکه پیامبران از خدا میخواستند خدایا برای قوم ما عذاب بیاور و همه را از بین ببر درخواست بود نه نقمت زیرا کسی که دیگر هدایت پذیر نیست هر چه زودتر بمیرد کمتر در کفر و شرک جلوتر میرود و آخرتش را خرابتر میکند. این نوع نگاه به عذاب فقط از جانب نورهای باعظمتی چون پیامبران ممکن است. 7⃣خدا گروههایی را به جهنم نفرستاده و نمیسوزاند همچون بچه ها، دیوانگان، مستضعفین فکری که دسترسی به احکام الهی و فکری نداشتند اما جهنم نرفتن مهم نیست بلکه باید به درجات عالی بهشت توجه کرد و آن را خواست. 8⃣«فلولا فضل الله و رحمته لکنتم من الخاسرین» اگر خدا راه توبه را باز نکرده بود بنی اسراییل همان را هم میباختند و خاسر میشدند. یعنی انسان تنها یک است که فیض خدا به آن میتابد و انسان از سقوط در امان مانده و رشد میکند و این رشد امری مستقل از خدا نیست بلکه اولاً همین نعمت را باید شکر کرد، ثانیاً وقتی شکر کردیم، برای همین نعمت شکر هم باید شکری دیگر کرد. پس متعبد اگر توفیقی به او رسید باز خود را نیازمندتر و بدهکارتر میبیند. 9⃣خدا به مومنین میدهد لذا از ما میخواهد که بخواهید تا بدهم چون من رحمت خاصی برای شما نگه داشته ام اما باید بخواهید که بدهم. کسی که به حوزه می آید حداقلش باید بخواهد که مرجع شود و از نظر زهد هم به خدا برسد، این حداقل است. گوید هرگز همتتان کوتاه نباشد و برای اینکه بالاتر بروید در دعاهایتان بقیه را هم شریک کنید. 0⃣1⃣میفرماید خزانه الهی بدست خود انسان است. حال انسان با عملش یا این قفل را باز میکند و یا میبندد چون کلید هم باز میکند هم قفل میکند! خدا میفرماید هر چه از من سوال کنید سریعا میدهم، اگر کنید یعنی از خدا میخواهید که نعمتهایت را برایم بیشتر کن و وقتی میکنید یعنی از خدا میخواهید همان چیزی که دارم را هم از من بگیر. 1⃣1⃣انسان باید هر لحظه خود را بیشتر خدا ببیند نه اینکه بگوید من زحمت کشیدم و درس خواندم زیرا خیلی ها خواستند درس بخوانند اما شرایطش را نداشتند. اگر انسان گفت این همه زحمت کشیدم و درس خواندم، اما اتفاقی نیفتاد! این شخص بداند که نعمت درس خواندن برایش نمیماند چون بجای بدهکاری، طلبکار خداست. 2⃣1⃣در سوره نور فرمود: احدی بدون فضل الهی بجایی نمیرسد. در جای دیگر گوید: در جنگ بدر اگر فضل خدا نبود اکثریت شما را شیطان می‌فریفت و تنها عده ای قلیل نجات میافتید. معنی آیه دوم این نیست که آن عده قلیل، در مورد خیانت و وفاداری به خدا، مستقل از فضل خدایند بلکه گوید برخی با همان مصون بودند اما اگر نمیرسید غالب شما بخاطر جمعیت بیشتر دشمن و اغوای آنها، از جنگ فرار کرده بودید. لذا این دو آیه با هم تعارض ندارند.