eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.8هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.4هزار ویدیو
165 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 💢چگونه می‌توان فهمید که آن کسی که قیام کرده، همان امام زمان است⁉️ ✅برای شناخت آن حضرت در هنگام ظهور، راه‌های متعددی وجود دارد که همه در کنار هم می‌توانند مکمل یکدیگر باشند و ما را از دام مدعیان نجات دهند. برای نمونه چند راه را بیان می‌کنیم: 1⃣ ایمان به حضرت مهدی و شناخت آن حضرت؛ به این معنا که انسان باید تقوا و ایمان به خدا را در روح خود تقویت کند. مؤمن باید شناخت مناسبی درباره مقام امامت پیدا کرده، اطلاعات کافی در مورد صفات و ویژگی‌های معصومین و به طور خاص، ولی‌عصر به دست آورد. امام صادق علیه‌السلام می‌فرماید: «کسی آن را تصدیق می‌کند که قبل از وقوع آسمانی، به آن ایمان داشته باشد».[۱] 2⃣ ظهور امام زمان همراه علایم و نشانه‌هایی است که در صورت تحقق آن نشانه‌‌ها، می‌توانیم علم پیدا کنیم که آن حضرت ظهور کرده است؛ برای مثال، خروج و فرو‌رفتن لشگر او در سرزمین بیداء (مکانی بین مکه و مدینه) یکی از علایم ظهور و راه شناخت امام مهدی علیه‌السلام است. 💢 علایم حتمی ظهور عبارتند از: خروج سفیانی، (فرو‌رفتن در سرزمین بیداء)، خروج ، قتل ، آسمانی. [۲] 💠آن حضرت برای معرفی و شناساندن خود به مؤمنان، از امدادهای الهی مثل: نزول حضرت عیسی علیه‌السلام و فرو‌رفتن لشگر سفیانی در زمین بهره‌ می‌برد. 3⃣ حرکت امام و ظهور او، حقیقت پنهانی نیست که فقط عده کمی از آن آگاهی یابند و دیگران مطلع نشوند؛ بلکه یک حرکت جهانی است و همه از جریان ظهور مطلع می‌شوند؛ بنابراین هرگونه ادعا، آن هم در جلسات مخفیانه و میان گروهی خاص، نمی‌تواند به ظهور حضرت بینجامد.
6.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ڪلیپ مهم براے رصد ڪنندگان : 🔺حجت الاسلام 🔸 روایت صحیح السند از امام جواد داریم ڪه حتے در وقوع علائم حتمے مثل خروج هم احتمال بداء هست،چه برسد به روز جمعه ڪه جزء نیست. ✍ لذا اگر همین فردا به یڪباره ظهور شد نباید تعجب ڪرد. این وعده رسول خداست ڪه ظهور نمیشود مگر به شڪلے آنے و لحظه ای.
💠قسمت دوم ‼️آماده شو! ما بايد به بيرون شهر برويم، همان جايى كه قرار است جوانى ماه رو وارد شهر شود. 🔸آنجا را نگاه كن! آيا آن جوان سى ساله را مى بينى كه به شكل و شمايل يك است؟ او در دست خود يك چوب دستى دارد و آرام آرام از ميان سپاه عبور مى كند. خيلى عجيب است! سپاه سفيانى كه نمى گذارند هيچ كس وارد شهر شود، چرا مانع ورود اين جوان نمى شوند؟ نمى دانم او را شناختى يا نه؟ 🤲جان من فداى او! 🔸اين جوان، همان مولاى من و توست كه به امر خدا به شكل يك چوپان، وارد شهر مى شود. ۵ 🔸او از راه دورى آمده است. او از «يَمَن» به «مدينه» رفته و مدّتى در شهر پيامبر منزل كرده است و با حمله سپاه سفيانى به مدينه، از آنجا خارج شده و اكنون به مكّه رسيده است. ۶ 🔸صورت نورانيش چون ماه شب چهارده مى درخشد. ۷ 🔸به گونه راستش نگاه كن! آن خال زيبا را مى بينى كه چون ستاره اى مى درخشد؟ ۸ 🔸اين جوان، فرزند پيامبر است و مى آيد تا دين جَدّش را زنده كند... ۹ 🔰امام زمان وارد شهر مى شود، ودر كنار كوه هاى اين شهر منزل مى كند. شهر مكّه، شهر خدا و كعبه، محور خداپرستى است و چون هدف امام، ريشه كن كردن كفر است، حركت خود را از مكّه شروع مى كند. هنوز تا زمان ظهور، فرصت باقى است. امام زودتر به مكّه آمده است تا براى انجام كارهاى مقدماتى رسيدگى كند. 〰〰〰〰〰〰〰〰〰 🔻سيّد محمّد شهيد مى شود امروز، روز بيست و پنجم «ذى الحجّه» است. ما تا زمان ظهور، پانزده روز فرصت داريم. 🔸همسفر خوبم! آيا موافقى كه با هم به اطراف كوه «» برويم؟ ۱۰ حتما در دعاى ندبه، اين جمله را بسيار خوانده اى: «أبِرَضْوى أم غيرها أم ذي طُوى». اكنون برخيز و با من به كوه «ذى طُوى» بيا. وقتى از كعبه به سوى مدينه حركت كنيم، حدود پنج كيلومتر كه برويم به آن كوه مى رسيم. 🔸نگاه كن! ده نفر از ياران امام، در بالاى اين كوه جمع شده اند. ۱۱ شايد بگويى: مگر امام سيصد و سيزده يار ندارد، پس چرا آنها فقط ده نفرند؟ اين ده نفر ياران مخصوص او هستند كه زودتر از همه خدمت امام رسيده اند؛ امّا آن سيصد و سيزده نفر، حدود چهارده روز ديگر به مكّه خواهند آمد. 🔸امام زمان بر فراز كوه ذي طُوى ايستاده است و منتظر است تا خدا به او اجازه ظهور بدهد. ۱۲ 🔸آيا مى دانى آن عبايى كه بر دوش امام زمان است، مى باشد؟ آن عمامه زرد رنگى را كه بر سر دارد، مى بينى؟ اين، همان خداست. ۱۳ 🔰گوش كن! 🔸امام به ياران خود مى گويد: «مى خواهم يك نفر را به سوى مردم مكّه بفرستم». ۱۴ اين يك مأموريّت مهم است. چه كسى به عنوان نماينده امام به سوى مردم مكّه خواهد رفت؟ اكنون امام يكى از پسر عموهاى خود را براى اين كار مهم انتخاب مى كند. نام او «» است. امام به او دستور مى دهد كه به سوى مردم مكّه برود و پيامى را به آنها برساند. آيا مى خواهى اين پيام را بشنوى؟ 🔰گوش كن! پيام امام اين است: 🔸«من از خاندانى مهربان و از نسل پيامبر هستم و شما را به يارى دين خدا دعوت مى كنم. اى مردم مكّه، مرا يارى كنيد». ۱۵ تو خود مى دانى كه امام زمان، نيازى به كمك مردم مكّه ندارد؛ زيرا روزگار ظهور نزديك است، و به زودى وعده خدا فرا مى رسد و هزاران فرشته به يارى او مى آيند. پس چرا امام از مردم مكّه تقاضاى كمك مى كند؟ امام آنان را دعوت مى كند تا به راه راست هدايت شوند و در اين صورت، در اين شهر هيچ خونى ريخته نخواهد شد. آرى، او امام مهربانى هاست و براى همين با تمام صداقت، مردم مكّه را به يارى دعوت مى كند. نگاه كن! سيّد محمّد آماده حركت شده و از خوشحالى در پوست خود نمى گنجد؛ زيرا مأموريّتى مهم به او داده شده است. او با مولاى خود و ديگر دوستانش خداحافظى مى كند و به سمت مسجد الحرام رهسپار مى شود. من كمى نگران هستم، مردم مكّه با اين جوان چگونه برخورد خواهند كرد؟ ساعتى مى گذرد، خبرى از سيّد محمّد نمى شود، كم كم به نگرانى من افزوده مى شود، خدايا! چرا سيّد محمّد اين قدر دير كرد؟ و لحظاتى بعد يك نفر در حالى كه خيلى پريشان است نزد امام مى آيد. 🔸او به امام خبر مى دهد كه سيّد محمّد وارد مسجد الحرام شد و پيام شما را به مردم مكّه رساند؛ امّا مردم مكّه به او حمله كردند و او را كنار كعبه شهيد كردند. ۱۶ آخر به چه جرمى به قتل رسيد؟ مگر اين شهر، حرم امن الهى نيست؟ مگر حتّى حيوانات هم اينجا در امن و امان نيستند؟ مگر نماينده امام چه گفت كه مردم مكّه چنين خروشيدند و او را مظلومانه كشتند؟ 🔹او همان شهيدى است كه در احاديث ما به عنوان «» از او نام برده شده است. حتماً مى خواهى بدانى معناى آن چيست؟ نفس زَكيِّه يعنى: فردى بى گناه و پاك كه مظلومانه كشته مى شود. ۱۷ این داستان ادامه دارد..
💠قسمت نهم 🔻لشكرى كه در دل زمين فرو مى رود امشب، شب چهاردهم «مُحرّم» است و آسمان شهر مكه مهتابى است. 🔸چهار شب از ظهور امام زمان مى گذرد و در شهر مكّه آرامش برقرار است، البته همچنان بيرون شهر سپاه سفيانى مستقر شده و شهر را در محاصره دارند. ۷۲ سپاه سفيانى هراس دارد كه وارد شهر شود و با لشكر امام بجنگد. آنها منتظرند تا نيروى كمكى از مدينه برسد تا بتوانند به جنگ امام بروند. امشب، سيصد هزار نفر از سربازان سفيانى از مدينه به سوى مكّه حركت مى كنند. 🔸سفيانى به آنان دستور داده تا شهر مكّه را تصرّف و كعبه را خراب كنند و امام را به قتل برسانند. اين نقشه شوم سفيانى است. ۷۳ 🔰به راستى، امام زمان كه فقط سيصد و سيزده سرباز دارد، چگونه مى خواهد در مقابل لشكرى با بيش از سيصد هزار سرباز مقابله كند؟ من مى دانم كه خدا هرگز ولىّ خود را تنها نمى گذارد. 🔸سپاه سفيانى از مدينه به سمت مكّه حركت مى كند و بعد از اينكه از مدينه خارج شد در سرزمين «» مستقر مى شود. ۷۴ 🔰مى دانيد «بَيْدا» كجا است؟ حدود پانزده كيلومتر در جاده «مدينه» به سوى «مكّه» كه پيش بروى به سرزمين «» مى رسى. پاسى از شب مى گذرد... 🔹آن مرد كيست كه سراسيمه به اين سمت مى آيد؟ نگاه كن! ظاهرش نشان مى دهد كه اهل مكّه نيست. او از راهى دور آمده است. آن مرد سراغ امام را مى گيرد، گويا كار مهمّى با آن حضرت دارد. ياران امام، آن مرد را خدمت امام مى آورند. 🔸آن مرد مى گويد: «اى سرورم! من مأموريّت دارم تا به شما مژده بزرگى بدهم، يكى از فرشتگان الهى به من فرمان داد تا پيش شما بيايم». ۷۵ ✅ من كه از ماجرا خبر ندارم، از شنيدن اين سخن تعجّب مى كنم. چگونه است كه اين مرد ادّعا مى كند فرشتگان را ديده است؟ امام كه به همه چيز آگاهى دارد، مى گويد: «حكايت خود و برادرت را تعريف كن ». آن مرد رو به امام مى كند و چنين مى گويد: «من آمده‌ام تا بشارت دهم كه . من و برادرم از سربازان سفيانى بوديم و به دستور سفيانى براى تصرّف مكّه حركت كرديم. وقتى به سرزمين رسيديم، هوا تاريك شده بود، براى همين، در آن صحرا منزل كرديم. ناگهان فريادى بلند در آن بيابان پيچيد: اى صحراى ! اين قوم ستمگر را در خود فرو ببر! ». 🔸آن مرد سخن خود را چنين ادامه مى دهد: «سپش من با چشم خود ديدم كه زمين شكافته شد و تمام سپاه را در خود فرو برد. فقط من و برادرم باقى مانديم و هيچ اثرى از آن سپاه بزرگ باقى نماند. من وبرادرم مات و مبهوت مانده بوديم. ناگهان فرشته اى را ديدم كه برادرم را صدا زد و گفت: اكنون به سوى سفيانى برو و به او خبر ده كه سپاهش در دل زمين فرو رفت. بعد از آن رو به من كرد و گفت: به مكّه برو و امام زمان را به نابودى دشمنانش بشارت ده و توبه كن». ۷۶ حالا ديگر خيلى چيزها براى من روشن شده است. آرى خداوند به وعده خود وفا نمود و دشمنان را نابود كرد. آن مرد كه از كرده خود پشيمان است، وقتى مهربانى امام را مى بيند توبه مى كند و توبه اش قبول مى شود. 🔰آيا مى دانى آن فرشته اى كه با اين مرد سخن گفت كه بود؟ آن فريادى كه درصحراى «بَيْدا» بلند شد چه بود؟ 🔸او بود كه به امر خدا به يارى لشكر حق آمده بود تا سپاه طاغوت را نابود كند. ۷۷ 🔸سپاه سفيانى كه مى خواست كعبه را خراب كرده و با امام زمان بجنگد به عذاب خدا گرفتار شده و در دل زمين فرو رفته است. ۷۸ ✅خبر نابودى سپاه سفيانى به سرعت در همه جا پخش مى شود. گروهى از آنها كه از ماه‌ها قبل، مكّه را محاصره كرده بودند، با شنيدن اين خبر فرار مى كنند. كه در شهر است با شنيدن اين خبر، ترس تمام وجودش را فرا مى گيرد و فكر حمله به مكّه را از سر خود بيرون مى كند.
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج ✨ امروز درمورد 👹میگم