eitaa logo
روشنا ( آوای بیداری ) 🇵🇸🏴
1.7هزار دنبال‌کننده
9.9هزار عکس
6.6هزار ویدیو
171 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📇 عناوین خلاصه تفسیر سوره مبارکه 📆 جلسه: 152 🔖 آیات: ۶۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ خلاصه جلسه: معیار نجات از نگاه قرآن، نامهایی چون مومن و منافق و غیره نیست بلکه هر کس که به «خدا و قیامت» داشته و کند عملش پیش خدا محفوظ بوده و از ترس و ناراحتی هم در امان است. 2⃣این آیه نمیگوید که دین، آزاد است و همه مثل همند و نجات میابند. اگرچه عقیده، تحمیلی نیست اما با هر عقیده ای در قیامت نمیتوان نجات یافت. آیات گوناگون داریم که غیر از مورد قبول نیست یا گوید با غیر مسلمانان بجنگید تا یا مسلمان شوند یا جزیه دهند. 3⃣طبق آیع هر کس بخواهد اهل نجات باشد باید باشد تا دینش قبول باشد اما نام مسلمان و یهودی و ... مهم نیست بلکه تنها عامل نجاتبخش، داشتن «اعتقاد صحیح به اصول اسلامی» و «عمل صالح به دستورات اسلامی» است. 4⃣عملی که مطابق وحی نبوده و عاملش، نداشته باشد، عمل صالح نبوده و پذیرفته نیست. کسی هم که وحی را بپذیرد الزاماً باید ایمان به آورنده وحی(پیامبر) را پذیرفته باشد. پس اعتقاد به خدا( )، قیامت( ) و آورنده وحی( ) در کنار عمل صالح، برای نجات ضروری است. (من آمن بالله و الیوم الآخر و عمل صالحاً)شبیه این ماده در آیه ۶۹ سوره مائده هم آمده است. 5⃣این آیه به اصول اساسی دین و عمل صالح اشاره دارد. عمل صالح هم نیاز به ایمان به آورنده وحی دارد و پیامبر، فطرت را در کنار کتاب الهی دو میزان قرار داده است. مومن واقعی کسی است که هم در کنار داشته باشد وگرنه اسلام یا ایمان ظاهری نجات بخش نیست. 6⃣چرا نامی از مشرکین و مجوس در آیه نیاورده؟ مشرکین که با ایمان سازگاری ندارد. مجوس هم نیامده چون صابئین ترکیبی از مجوس و غیر مجوسند. 7⃣چرا از نجات یهود و ... سخن گفته است؟ ♦️نگاه اول اینکه، همه باید شوند اما نه مسلمان ظاهری بلکه مسلمان واقعی یعنی کسی که معتقد به توحید، معاد و نبوت پیامبر آخر بوده و عمل صالح طبق دستورات اسلام بکند. ♦️نگاه دوم به این آیه اینست که منظور آیه این است که یهودیان واقعی، مسیحیان واقعی و صابئین واقعی که قبل از آمدن اسلام میزیسته اند همانند مسلمانان واقعی کنونی، اهل نجاتند. 8⃣نگاه دوم صحیح نیست چون قرآن، کتاب و نشان دهنده راه آیندگان است و نمیخواهد بگوید که یهودیان و مسیحیان گذشته خیالشان راحت باشد. این کتاب، کتاب دعوت است. مسلمانان و یهودیان و مسیحیان و مجوس را دعوت میگند به ایمان حقیقی. 9⃣ ، کسانیند که به خدا و معاد معتقدند اما معتقد به هستند لذا گویند بعد از مرگ در همین دنیا پاداش و کیفر میبینند بطوریکه پس از مرگ، روح به بدن دیگری وارد میشود. البته تناسخ باطل است اما اینها هم خطوط کلی را قبول دارند.
📇 خلاصه متنی تفسیر سوره مبارکه بقره 🔖 آیات: ۶۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ معیار سعادت، به مبدأ و معاد و انجام مطابق وحی معرفی شد.گاهی به مبدأ و معاد با هم تذکر داده میشود و گاهی تنها به مبدأ. مثلا در «لا اله الا انا فاعبدون» لا اله مبدا را گوید، اما مبدأ هم همان معاد است. عبادت هم باید طبق وحی باشد پس به وحی و نبوت(آورنده وحی) هم اشاره شده است. 2⃣بهشت و جهنم، بخشی از همین جهان مادی نیست که بگوییم این قسمتش زمین و آن قسمتش بهشت است، بلکه بهشت و جهنم، همین الان آماده است و باطن دنیاست چنانکه اگر کسی دروغ بگوید باطنش در آتش میسوزد و عرفا این آتش را میبینند. 3⃣قرآن را تعریف نمیکند بلکه مصادیق آنرا میگوید. مثلا ترک نهی شده ها را عمل صالح میداند. بعضی گناهان را سیئه(عمل بد) میداند و با شناخت آنها میتوان عمل صالح را شناخت چون عمل صالح در برابر سیئه است(توبه/۱۱۰) صالح، گاهی در برابر «سیئه» آمده و گاهی در برابر چیزی که «زوال پذیر» است. 4⃣منافقان، خود را مصلح دانسته و اعمالشان را صالح میدانند اما آیه ۱۰۰ سوره مومنون گوید اینها هنگام مرگ میفهمند که صالح نبوده لذا آرزوی بازگشت به دنیا میکنند تا کار صالح انجام دهد. و خدا میفرماید که او فقط حرفی در حال احتضار میزند و اگر هم او را برگردانیم عمل صالح انجام نخواهد داد پس برنمیگردانیم. 5⃣ایمان به تنهایی سودمند نیست لذا غالبا خداوند عمل صالح را در کنار ایمان آورده است. جزو مظهرات و نشان دهنده ایمان است لذا جزیی از ایمان است. در همین زمینه اجزای دیگری از ایمان هم گاهی در قرآن آمده مثلا میگوید مومنان و کسانی که قلبشان خاضع است درحالیکه خضوع قلب جزیی از ایمان است نه مستقل از آن. 6⃣گاهی قرآن جزییات عمل صالح را در کنار آن میگوید مثلا در آیه ۲۸۷ بقره گوید «کسانی که مومنند و نماز را برپا داشته و زکات میدهند» یعنی اقامه نماز و پرداخت زکات جزیی از ایمان است اما با واو و جدا آمده است. 7⃣قرآن در سوره عصر گوید صرفا افرادی از خسران در امانند که اولا مومن باشند، ثانیا اعمال صالح را انجام دهند،ثالثا باشند و رابعا . در مورد سوم، انسان باید ابتدا فرق توصیه به حق را با «پارتی بازی» بفهمد و در هر مورد تشخیص دهد. وقتی که تشخیص داد حالا برایش دشوار است که توصیه کند تا شخصی به حقش برسد زیرا باید از آبرویش خرج کند. هر دو این کارها جزو است و از مو باریکتر و از شمشیر تیزتر. 8⃣چهار موردی که در سوره عصر بود به دو اصل ایمان و عمل صالح برمیگردد چنانکه اگر شخص مومن بود باید دیگران را توصیه به حق(تواصوا بالحق) کند تا مومن شوند و اگر عمل صالح انجام میداد دیگران را توصیه به صبر کند تا آنها هم عمل صالح انجام دهند. 9⃣تنها کسی نجات میابد که مومن شود و تلاش کند دیگران را مومن کند، خودش عمل صالح انجام دهد و دیگران را دعوت به عمل صالح کند. پس کسی که مومن بود و عمل کننده به صالحات بود اما منزوی شد و کسی را دعوت نکرد از در امان نیست. 0⃣1⃣خدا «صالح» را گاهی در برابر سیئه قرار میدهد و گاهی در برابر چیزی قرار میدهد که است. گوید «المال و البنون زینة الحیاة الدنیا و الباقیات الصالحات خیر». پیامبر هر شب با صدای بلند در بین نمازگذاران میگفت«انسان باید هر لحظه بارش برای کوچ به جهان آخرت آماده باشد» 1⃣1⃣طبق خطبه ۷۶ نهج البلاغه انسان باید دامن کسی را که به مقصد رسیده را بگیرد تا به مقصد برسد نه اینکه «خودرو» باشد. انسان، رقیب و مراقبه میخواهد. یعنی کسی که هر لحظه رقبه و گردن میکشد تا ببیند دارد چه میکند تا جلوی بیراهه رفتنش را بگیرد. مراقبه این نیست که هر روز یکبار به اعمال خود فکر کند بلکه باید هر لحظه مراقب باشد. 2⃣1⃣امیرالمومنین میفرماید انسان باید شکارچی خوبی باشد و با غرض و هدف، تیراندازی کند و بی هدف حرکت نکند. باید با هوای خودش مخابره و مبارزه کند. کسی که مرگ را «نابودی» میداند گوید برای چه باید توشه تهیه کنم؟ اما کسی که آنرا «سفر» میداند هر لحظه در حال جمع آوری زاد و توشه است و توشه طبق قرآن فقط است.گوید انسان باید بر هوای خود برتری یابد. و کبریایی خود را نسبت به هوس نشان بدهد و به هوس بگویید که من از تو بزرگتر هستم. 3⃣1⃣سپس گوید باید سریع آماده شوید زیرا ندای و سفر به آخرت که بیاید وقتی ندارید که آماده شوید! در دنیا زاد تقوا، فراوان است پس بگیرید. صراط مستقیم در دنیا، همین است. نگاه مرگ به شما نزدیک است و عزرائیل حداقل، هنگام نمازهای پنجگانه به شما سر می‌زند.
📇 خلاصه متنی تفسیر سوره مبارکه بقره 🔖 آیات: ۷۸ - ۸۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ فرمود اهل کتاب را هدایت کنید اما به هدایتشان نداشته باشید چون طمع، سبب ایجاد گرایش به آن سمت است‌ و در دین خودتان شک خواهید کرد چون هم عوامشان و هم علمای سوئشان هر دو در پی انحرافاتند. عوامشان، مقلد کورند و علمایشان، جز تغییر و انحراف کاری ندارند. 2⃣گاهی عذاب و لعنت را آخر آیه گوید. گاهی هم مثل حالا از اول از عذاب میگوید که نشان از اهمیت بالای این موضوع دارد. میفرماید دروغ بستن بر خدا سبب و درماندگی شخص میشود. استیصال یعنی پوست کندن، وقتی پوست کنده شود حفاظ از بین رود دیگر در امان نیست. لذا گوید اگر افترا بستید خدا پوستتان را میکند و این کنایه نیست چون خدا جز نمیگوید. 3⃣بنی اسراییل از اساس هستند. حال یا بدین خیال که از نسل اسحاقند و اسحاق از همسر اول ابراهیم است و اسماعیل از نسل هاجر است که کنیز می باشد و یا با خیالات دیگر. لذا بهمین دلیل است که گویند بنی اسراییل هر کاری برایشان مجاز است و خدا آنها را عذاب نمیکند مگر برای ۴۰ روز یا کمتر... چون خود را میدانند! 4⃣ آیه ۱۱۱ بقره در مورد یهود گوید که اینها عقیده دارند «انسان برای بهشتی شدن یا باید یهودی باشد یا بنی اسراییل!». این اعتقاد دینیشان است و پیامبر هم با چنین افرادی روبرو بودند! طبق قرآن، اینها فقط دنبال و خیالات خودند. 5⃣در برابر این خیالات و حرفهای باطل، قرآن گوید کسی بهشتی است که در حالی که معتقد به خداست، کار خیر کند یعنی و را با هم داشته باشد. فرمود شما یا با سند سخن میگوید یا حرفتان باطل و به خدا است و راه سومی وجود ندارد. فرمود «چیزی را که نمی دانید» را به خدا نسبت میدهید و این . 6⃣هر کس به خدا و قیامت ایمان داشته باشد و کار خیر کند بهشتی است چه مسلمان باشد چه یهودی، چه ایرانی باشد چه چینی. اما بنی اسراییل، تنها به دین و خدا، دارند و نژاد بنی اسراییل را که شامل مسیحیان نیز میشود بهشتی میدانند اگرچه گناهکار باشدند و بقیه را جهنمی اگرچه معتقد و عامل به خیر باشند. قرآن میفرماید بنی اسراییل تنها وقتی از شما مسلمانان راضی میشوند که شما را به خود در آورند. 7⃣آیه ۱۸ مائده می فرماید: اینها میگفتند ما فرزندان و دوستان خداییم. خدا در جواب گوید اگر راست میگوید چرا در برابر گناه انیقدر سستید؟ سپس فرمود: نژاد و رنگ و قبیله و ... تنها یک آمار است تا همدیگر را بشناسیم. شناسنامه فردی و قبیلگی و خویشاوندی جز برای همدیگر نیست و برتری ایجاد نمیکند... آنچه حقیقت دارد و است. 8⃣ نگاهشان به نژاد، نگاهی دینی بود لذا پایبند به دین ساختگی خود بودند اما همان دین را هم کنار گذاشته اند و فقط اثر سوء آن یعنی برایشان مانده است. اگر مسلمان هم اینطور شود و از دینش جز، گناه چیزی نمانده و گناه بر او احاطه پیدا کند وی مخلد در نار و جهنم خواهد بود زیرا توحید را از دست داده است. 9⃣مخلد در نار، کسی است که دیگر در وجودش جای خالی نمانده که نور خدا بر آن بتابد و تمام وجودش شرک و گناه شده است لذا شده است. قرآن میفرماید گاهی هیزم جهنم، نسوز است! این همان وجود انسانی است که گناه بر او محیط شده و دیگر امکان تغییر ندارد لذا حقیقتش که بصورت هیزم جهنم در می آید هیچوقت نمیسوزد و با آتش عجین است. نیز همانند مخلد در جهنم، کسی است که تمام افعال و افکارش، خداست لذا جایی برای گناه نمانده که امکان ورودش به جهنم باشد. 0⃣1⃣گفتیم که خطا و صواب ناظر به است. اگر هدف درست باشد صواب است و اگر غلط باشد خطا است اما حسنه و سیئه ناظر به شخص است که اگر برایش خوب باشد و موافق او، میشود حسنه وگرنه سیئه است. 1⃣1⃣خاصیت قیامت این است که اگر کسی در دنیا ایمان نداشت یا ایمان داشت اما از ایمانش خیری نبرد و به آن عمل نکرد به بهشت نمیرود. پس حسن فعلی و حسن فاعلی باید با هم باشد تا انسان بهشتی شود.