💎 برای من باش تا برای تو باشم 💎
🌿در حدیثی قدسی آمده است:
«ای فرزند آدم!
توشه افزون کن برای راهی دور؛
و بار را سبک کن که پل صراط باریک است؛
و عمل را خالص کن که حسابرس، بسیار بیناست؛
و خوابت را برای قبر بگذار؛
و فخر خود را برای ترازوی اعمال نگه دار؛
و لذتت را برای بهشت؛
و برای من باش تا برای تو باشم؛
و با خوار دانستن دنیا به من تقرب پیدا کن تا از آتش دوزخ دور شوی» 🍀
📙 الجواهر السّنیّة، ص ۱۶۲
📖 متن روایت 👇
🌿« یَابْنَ آدَمَ! أكْثِرْ مِنَ الزّادِ إلی طریق بَعید وَخَفِّفِ الْحَمْلَ فَالصِّراطُ دَقیقٌ و أخْلِصِ الْعَمَلَ فَإِنَّ النّاقِدَ بَصیرٌ وَ أخِّرْ نَوْمَكَ إِلَى الْقَبْرِو َفَخْرَكَ إِلَى الْمیْزانِ وَ لَذَّتَکَ إِلَى الْجَنَّةِ و کُنْ لى أكُنْ لَكَ وَ تَقَرَّبْ إِلَىَّ بِالإسْتِهانَة بالدُّنْیا تبعد عَنِ النّار»🌿
عطرناب خدا
🌱 برای خدا باشیم ...
#گفته شده هر کس#سوره_تکاثر را روز #دوشنبه یا #چهارشنبه ۴۰ بار بخواند مال عظیم یابد و به خیری رسد که در ذهن و تصورات او نگنجد.
📚منبع : کشکول افشاری ارومیه ای – ص 11
🌐🌼🌐🌼🌐🌼🌐
♦️بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم♦️
أَلْهَاکُمُ التَّکَاثُرُ ﴿١﴾ حَتَّى زُرْتُمُ الْمَقَابِرَ ﴿٢﴾ کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٣﴾ ثُمَّ کَلا سَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿٤﴾ کَلا لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْیَقِینِ ﴿٥﴾ لَتَرَوُنَّ الْجَحِیمَ ﴿٦﴾ ثُمَّ لَتَرَوُنَّهَا عَیْنَ الْیَقِینِ ﴿٧﴾ ثُمَّ لَتُسْأَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ ﴿٨﴾
💠🌹💠🌹💠🌹💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺توسل به امام جواد علیه السلام درروز چهارشنبه
نمازی_مجرب_بعد_از_نماز
#عصر_روز_چهارشنبه
♻️در روز چهارشنبه
🍃بعد از نماز عصر
👈دورکعت نماز 👇
💠به نیت👇
💢هدیه به امام جوادع💢
👈و بعد از سلام
👈146 مرتبه ذکر👇
💙ماشاءالله لاحول ولا قوه الا بالله💙
بگویید و بعد حاجت خود را بخواهید
حاجت روا باشید ان شاءلله🤲
التماس دعای خیرفرج🤲
💠🌼
🌼
🌼«#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸با نام رضا دلت مصفا گردد
✨درد و غم سینه ات مداوا گردد
🌸گر روی نهی به درگهش با اخلاص
✨هر عقده ز کار بسته ات وا گردد
☘جانمان را با صلوات بر سلطان انس و جان معطر كنيم.☘
#ختم صلواتخاصهامامرضا
💙✨ بسم الله الرحمن الرحیم ✨💙
✨اللّـهُم صـلِّ على عــَلِیِّ بـــنِ مُوسَى الرِّضاالْــمُرْتَضَى✨ الاِمــام التَّقِیِّ النَّقِعیِّ✨ وَحـُجَّتکَ عَلى مَنْ فَــوْقَ الاَرْضِ🍃 وَمــَن تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ،🍃 صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةًمُتَواصِلَة مُـــتَواتِرَةً مــُتَرادِفَةً،✨🍃 کـــَاَفْضَل مــــاصـــَلَّیْتَ عـــَلى اَحـــَد مــِنْ اَوْلِـیائِک.🍃✨
❄️🔅❄️🔅❄️🔅❄️
#داستان_آموزنده
🔆پیروی امام علی علیه السلام از پیامبر اکرم در غذا خوردن
🌳سوید بن غفله می گوید: به حضور علی علیه السلام رسیدم. دیدم نشسته و ظرفی از شیر و مقداری نان جوین خشک در برابرش است؛ نان را با دستش خرد می کند، و هر گاه نان با دستش نمی شکند، آن را با زانو می شکند و در ظرف شیر می ریزد.
🌳امام به من فرمود: بفرما و از این غذای ما بخور.
🌳گفتم: من روزه هستم.
🌳حضرت فرمود: از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: هر کس به خاطر روزه، از غذای مورد اشتهایش چشم بپوشد، بر خدا واجب است که او را از خوردنی و نوشیدنی بهشت بهره مند سازد.
🌳سوید بن غفله می افزاید: به خدمتکار امام که نزد او ایستاده بود، گفتم: ای فضه، آیا در مراعات حق این مرد، از خدا نمی ترسید؟ چرا نان نرم برایش نمی پزید؟
🌳فضه پاسخ داد: امام با ما شرط کرده است که نان نرم برایش نبریم.
🌳و امام علی علیه السلام فرمود: پدر و مادرم فدای آنکه هیچگاه نانش نرم نبود و تا روز فوتش هرگز سه روز پیاپی یک وعده کامل از نان گندم نخورد. من دیدهام رسول خدا صلی الله علیه و آله نانی خشکتر از نان من می خورد و جامه ای خشنتر از جامه من می پوشید و من اگر او را الگو قرار ندهم می ترسم روز قیامت به او ملحق نشوم.
📚بحارالانوار، ج 40، ص 331 ------ مناقب
اللهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم
✾ 📚✾
💞عشاق الرضا علیه السلام
📚 داستان کوتاه
"کرامت امام رضا در حق دزد"
تو "تبریز" و قبل انقلاب یه گروه تصمیم گرفتن برن "پا بوس امام رضا" علیه السلام.
رئیس کاروان چند روز قبل حرکت تو خواب دید که امام رضا فرمودند داری میای "ابراهیم جیب بر" رو هم باخودت بیار.
"ابراهیم جیب بر کی بود؟!"
از اسمش معلومه "دزد مشهوری" بود تو تبریز که حتی کسی جرأت نمی کرد لحظه ای باهاش همسفر بشه چون سریع جیبشو خالی می کرد!
حالا امام رضا در خواب بهش گفته بودند اینو با "خودت بیارش مشهد!"
رئیس کاروان با خودش گفت:
خواب که "معتبر" نیست تازه اگه من اونو بیارم کسی تو "کاروان" نمیمونه همه "استعفا" میدن میرن یه کاروان دیگه پس بیخیال!
اما این خواب دو شب دیگه هم تکرار شد و رئیس چاره ای ندید جز اینکه بره "دنبال ابراهیم."
رفت "سراغشو" بگیره که کجاس، بهش گفتند؛ تو فلان محله داره میچرخه برو اونجا از هر کی سوال کنی "نشونت" میده.
بالاخره پیداش کرد!
گفت: ابراهیم میای بریم مشهد؟
(ولی جریان خوابو بهش نگفت)
ابراهیم گفت: من که پول ندارم تازه همین ۵۰ تومن هم که دستم میبینی همین الان از یه "پیرزن دزدیدم! "
رئیس گفت: عیب نداره تو بیا من "پولتم میدم."
فقط به این شرط که حین سفر "متعرض" کسی نشی بعد که رسیدیم مشهد، "آزادی!"
ابراهیم با خودش گفت؛ باشه اینجا که همه منو میشناسن نمیشه دزدی کرد بریم مشهد یه خورده پول "کاسب" شیم.
کاروان در روز معینی حرکت کرد وسطای راه که رسیدن "دزدای سر گردنه" به اتوبوس "حمله کردن" و "جیب" همه و حتی ابراهیم که جلوی اتوبوس نشسته بود رو "خالی کردن" و بعدم از اتوبوس پیاده شدن و رفتن!
اتوبوس که قدری حرکت کرد و در حالی که همه گریه میکردن که دیگه پولی برای برگشت ندارن، ابراهیم یکی یکی همه رو اسم میبرد و بهشون میگفت؛ از شما چقدر "پول دزدیدن" و بهشون میداد!
رئیس گفت:
"ابراهیم تو اینهمه پول از کجا آوردی؟!"
ابراهیم خندید و گفت:
وقتی "سر دسته دزدا" داشت از ماشین پیاده میشد همون لحظه جیبش رو "خالی کردم" و اونم نفهمید و از اتوبوس پیاده شد!
همه "خوشحال" بودن جز رئیس کاروان که زد زیر گریه و گفت:
"ابراهیم میدونی واسه چی آوردمت؟"
چون "حضرت به من فرمودن،"
حالا فهمیدم "حکمت" اومدن تو چی بوده؟
ابراهیم یه لحظه دلش تکون خورد گفت:
یعنی "حضرت" هنوز به من "توجه" داره؟
از همونجا "گریه کنان" تا "مشهد" اومد و یه "توبه نصوح" کنار قبر حضرت کرد و بعدم با "تلاش و کار حلال،" پولایی رو که قبلا "دزدیده بود"" میفرستاد تبریز و حلالیت می طلبید."
و در آخر هم در مشهد الرضا (ظاهرا مکانش نامعلومه) به رحمت خدا رفت...
مشهد...
روبروی ایوان طلا...
خیره به گنبد طلا...
اللهم صل عليٰ عليِ بْنِ موسَي الرِضَا المرتضي....
•┈••✾🍃🌹🍃🌹🍃✾••┈🌹🍃✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خوب کردی که رخ از آینه پنهان کردی
هر پریشان نظری لایق دیدار تو نیست...!💙
#چادرانه
#زن_عفت_افتخار
═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋دوستان با خدا رفیق باشید،صمیمی باشید،
💕او به شدت عاشق ما هست،
از خدا بخواه او می دهد
🌞روز خوب خدا🌞
يه روز با اتفاقات خوب و شيرين
يه روز طلايی و ناب، تو آلبوم خاطرات تون
فقط كافيه بسازيدش!
امروز تصميم بگيريم
عصبانی نشيم
لبخند از رو لب مون نره
به همه سلام كنيم،
به عزيزان مون زنگ بزنيم
صدقه يادمون نره،
شكر كنيم خدا رو❤️
امروز فقط
به خاطرات خوب زندگی فكر كنيم و لذت ببريم
نا اميدی ممنوع ⛔️
غم و دلتنگی ممنوع...
ترس و استرس ممنوع...
امروز يه روز طلايی ست
چون خداوند خيلی خوبه☺️
همه ذرات عالم خوبن
همه چيز عالی عاليه
تا من هم خوب و عالی باشم...
❤️خدايا شكـــــــــــــــــرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹با نام رضا دلت مصفا گردد
✨درد و غم سینه ات مداوا گردد
🌹گر روی نهی به درگهش با اخلاص
✨هر عقده ز کار بسته ات وا گردد
🌹جانمان را با صلوات بر سلطان انس و جان معطر كنيم.☘
☝دلها را نشکنیم
🔹دلهای مستمندان و تنگدستان ارزشمند است و در حوادث روزگار خراشهای بسیار برداشته است؛ سعی کنیم این دلها را نشکنیم. #دل، ارزش فراوان دارد با بیتوجهی و در عالم بیخیالی آن را نشکنیم.
🔹دلِ بیماری را که زجر فراوان و رنج دوران دیده است، نشکنیم. دلِ مصیبتزده و دردمندی را که از حال و روزگارش خبر نداریم و خبر نمیگیریم، به راحتی و از سر غرور و خودخواهی نشکنیم.
🔹دلِ کودک دستفروشی را که التماس میکند تا چیزی از او بخریم، با گفتار ناهنجار و نگاهی ناجوانمردانه نشکنیم و چهره برنتابیم؛ شاید مادری بییار و درمانده و برادران و خواهران کوچک و گرسنهای در انتظار او صبح را به شام میرسانند تا با پول اندکی که به دست آورده، شکمشان را سیر کنند.
🔹دلِ نیازمندان و تنگدستانی را که لباس معمولی و کفش ساده و کلبهی بیرونقی دارند، با نگاهی تحقیرآمیز و خندهای معنادار نشکنیم.
🔹دلِ کارگری را که در گرما و سرما کار میکند و عرق میریزد تا فرزندان خردسالش را شاد کند، نشکنیم.
🔹شاید ما دردی نداریم؛ اما از دردها و رنجهای دیگران نیز خبر نداریم، پس زود قضاوت نکنیم و اگر قدرت نیکی نداریم، بد نکنیم؛ اگر مردانگی وجود ندارد، نامردی و نامردمی کردن نیز زیبا نیست.
🔹گر بر سر نفس خود امیری مردی
🔹 ور بر دگری خرده نگیری مردی
🔹مردی نبود فتاده را پای زدن
🔹گر دست فتادهای بگیری مردی
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
🌸🍃
💢 سیاهی لشکر
✍️ از کوری پرسیدند: «چرا چشمت کور شده؟»
🔹 گفت: «من عاشورا در کربلا بودم. شاهد کشتهشدن حسین علیهالسّلام بودم، هرچند شمشیر و تیر و نیزهای نزدم.
🔸 وقتی برگشتم خانه و خوابیدم، در عالم خواب دیدم یک نفر میگوید: "پیامبر با تو کار دارد. مرا کشان کشان بردند تا پیش پیامبر؛ جلو رفتم و زانو زدم و گفتم: "سلام بر شما ای رسول خدا."
🔹 پیامبر جوابم را نداد، مدّتی بعد سرش را بلند کرد و فرمود: "ای دشمن خدا! حرمتم را شکستی و خانوادهام را کُشتی؟!"
🔸 گفتم: "ای رسول خدا! به خدا قسم من نه شمشیری زدم، نه تیریانداختم و نه نیزهای پرتاب کردم."
🔹 پیامبر فرمود: "این درست ولی سیاهی لشکر عمر بن سعد را زیادتر کرده بودی.
🔸 مرا جلوتر بردند. جلوی پیامبر طشتی از خون بود. فرمود: " این، خون پسرم حسین."
🔹 بعد، از آن خون به چشم من کشید. از خواب بلند شدم؛ دیگر چیزی ندیدم تا امروز.»
📌 مراقب باشیم در جایی که حق در حال پایمال شدن هست سیاهی لشکر نباشیم.
📚 قصّه کربلا، ص 100.
✾ 📚✾