eitaa logo
『 کمیته خادمین‌ شهدا 』
824 دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.1هزار ویدیو
32 فایل
بهم‌گفت‌چیشد‌که‌... تصمیم‌گرفتےخادمِ‌شهدابشے؟ گفتم‌ماانتخاب‌نکردیم‌که‌خادم‌‌شهدابشیم شهداماروانتخاب‌کردن‌که‌خادمےکنیم‌براشون. خادم کانال 💬| @m313jj 📱آدرس‌‌ما‌درفضاےمجازے: https://zil.ink/khademin_markazi
مشاهده در ایتا
دانلود
•[﷽]• 📩 دائم الوضو بود... موقع اذان خیلی‌ها می‌رفتند‌وضو‌بگیرند ولی‌حسن‌اذان‌و اقامه را‌مـی‌گفت‌و‌نـمـازش‌را شـروع می‌کرد می‌گفت: زمین‌جایِ‌جمع کردن‌ثوابه حیـف زمیـن خدا نیست‌که آدم‌بدون‌وضو‌روش‌راه بره..؟! 🕊 🆔•| @khademin_markazi |•
•[﷽]• ✍ مامانش از بقالی سرکوچه واسش بستنی خرید.بستنیشو تو آستینش قایم کرد آوردخونه؛مامانش می گفت:وقتی رسیدیم خونه رو کرد بهم وگفت:مامان بستنیم آب شد ولی دل بچه های توکوچه آب نشد. 🌱 📚 🏷 🆔•| @khademin_markazi |•
•[﷽]• 「📚| 」 📌|به‌روایت‌پدرگرانقدر‌شهید 🔹|بهش‌گفتم‌پسرم‌تو،به‌اندازه‌ ڪافی‌جبهه‌رفتےدیگه‌نرو‌،دفاع از انقلاب و ولایت‌ڪـه‌فقـط‌مــال‌تـو‌ نیست‌بـذارهمه‌سهمشون‌رو‌اداکنند. چیزی‌نگفت‌ویه‌گوشه‌ساکت‌نشست. 🔸|فرداصبح‌که‌خواستم‌نمازبخونم، اومد جـانمازم جمـع کرد وبهم گفت: باباجان‌شما‌به‌اندازه‌کافےنمازخوندی حالابزاریه‌کمےبی‌نمازها،نمازبخونن. ✔️|خیلےزیبامنوقانع‌کردکه‌دفاع ازولایت،سهمیـه بــردار نیـست، دیگه‌حـرفی برای گفتـن نداشتم... ❤️ 🌱 🆔•|@khademin_markazi|•
•[﷽]• 「📚| 」 🕊| 📎|همیشـه‌(آیه‌۹سوره‌یس🌱) را زمزمه میکرد،گفتـم:آقاابراهیم‌ این‌آیـه بـرای‌محـافـظت‌درمقـابـل‌ دشمنـه اینجـا که دشمن نیست...! نگاه‌معناداری‌کردوگفت‌:دشمنی بزرگترازشیطان‌هم‌وجوددارد⁉️ | 🆔•|@khademin_markazi|•
•[﷽]• 「📚|بعضی‌از روزهای‌جمعه تلفن‌همراهش‌خاموش‌بود..! وقتےدلیلش‌رومےپرسیدم‌مےگفت: ارتباطـم را با دنیاکمتر میکنم‌تا امروز که‌متعلق به امام‌زمانم(عج)هست، بیش‌تر با امـام‌زمان‌باشـم بیش‌تربه‌یاد‌امام‌زمان باشم امروزم‌اختصاص‌داره به آقا...🌱 💬|به‌روایت‌همسر‌‌گرانقدرشهید 🕊 🆔•|@khademin_markazi|•
•[﷽]• 「‌📚| 」 🔹|سرساعت‌تعیین‌شده‌برای‌جلسه درب‌رامےبست.اگرکسی‌ده‌دقیقه‌دیر می‌آمد‌راهـش‌نمی‌داد.میگفـت‌همــان‌ پشت‌درب‌بـایست.بعــد ازجلسـه‌هـم باتوپ‌وتشــربه‌سـراغـش‌میـرفت... 🔸|بـاعصبانیت‌میگفت‌وقتی‌بــرای‌ جلسه ده‌دقیقه‌دیــرمی‌آیی‌لابـدتوی‌ عملیات‌هـم‌میخـواهےبه‌دشمن‌بگویے ده‌دقیقه‌صبــر‌کن‌بــروم‌آمــاده‌بشـوم بعـدبیـایـم‌بجنگـم‌ایــن‌ڪه‌نشـد...❗️ ✔️|این‌نیروها‌زیردست‌شما‌امانتند این‌جوری‌میخواهےاز‌آنها‌نگهداری‌کنے؟! | 🆔•|@khademin_markazi|•
•[﷽]• 「‌📚| درایام‌محرم‌در‌ دمشق‌حرم حضرت‌رقیه‌‌(س)وسڪینه‌را تکـفیری ها‌گرفته‌بودند‌چراغش خاموش‌بود... شهیدمحمودرضابیضائے‌درطی عملیاتی‌تکـویـری‌هـاراعقـب‌راند وخودش‌رفت‌چراغ‌حضـرت‌رقیه راروشن‌کرد‌شهید‌بیضائی‌می‌گفت: نبایدچـراغ‌بےبےرقیـه‌خاموش‌باشه... | 🆔|@khademin_markazi
•[﷽]• 「📚|بیرون‌ازسنگرخوابیده‌بود... ممڪن‌بــود بــراثــر اصابت خمپاره‌های‌دشمن،آسیبےبه‌او برسه ، بیدارش کردم و گفتم حاجی چرا اینجا خوابیده‌ای؟! وقتی‌بیدار شد،سوالم را با ایـن‌قطعه‌شعـرجواب داد : گرنگه‌دارمن آن‌است‌که‌من‌مےدانم شیشه‌را دربغل سنگ نگه میدارد... | 🆔•|@khademin_markazi|•
•[﷽]• 「‌📗|」 ➕یک‌شب‌درخواب‌دیدمش بـه‌او‌گفتـم‌محمـدرضـا اینقدر ازحضــرت‌زهـــرا(س) دم‌زدی آخـرش‌چـه‌شد... ؟! گفت‌همین‌ڪه‌دربغلِ‌فرزندش مـهـــدی(عــج)جــان‌دادم برایم کافیست...🌱 🕊 🆔|@khademin_markazii
•[﷽]• 「‌📖|گاهےغصہ‌مےخوردومےگفت: مـامـان‌وقتـی‌تـوی‌خیابـون‌یڪ صحنـه‌هـایی‌رومےبینـم،باخـودم‌ مےگم‌،ایناچہ‌جوری‌مےخوان‌جوابِ‌ خانواده‌شهـداوجانبـازا روبـدن؟! اونـا باظاهــری‌ڪه... براےخودشون‌درست‌‌مےکنند روی‌خــون‌ پـامی‌ذارن❗️ ➕به‌نقل‌ازمادرشهیده‌راضیه‌کشاورز | 🌱 🆔|@khademin_markazii
•[﷽]• 「‌📚|چشم‌شان‌که‌به‌مهدی‌افتاد ازخـوشحـالی‌بال‌درآوردنـد. دوره‌اش‌کردند‌و شروع‌کردن بـه‌شعـاردادن:فـرمـانـده‌آزاده آماده ایم‌آماده...✌🏻🇮🇷 هــرڪسی‌هــم‌ڪه‌دستـش‌ به‌مهدی‌مےرسید،‌امان‌نمی‌داد؛ شــروع می ڪرد به بوسیدن… مخمصه‌ای‌بود‌برای‌خودش... خلاصه‌به‌هر‌سختیی‌که‌بودازچنگ بچـه‌هـای‌بسیجـی‌خـلاص‌شـد،‌امـا به‌جای‌اینڪه‌ازاین‌همـه‌ابـرازمحبت‌ خوشحال‌باشد...❗️ باچشمـانی‌پــرازاشڪ‌بـه‌خـودش نهیـب‌مـی‌زد: «مهـدی‌خیال‌نڪنـی ڪسی‌شدی‌که‌‌ایـن‌قـدر‌بهـت‌اهمیت میـدن،‌تـوهیچـی‌نیستـی‌،تــو‌خـاڪ پای این بسیجی هایی… 🌱 🆔|@khademin_markazii