#خاطرات_شهدا 🌷
💠 آماده خبر شهادت
🔰 #آخرین صحبتی که با هم داشتیـم ظهر همان روزی که شبش به #شهادت رسید. یعنی حدودا ما ساعت یک بعد از ظهر روز سه شنبه، شانزدهم خرداد با هم صحبت کردیم و آقا جواد چند ساعت بعد از آن؛ یعنی قبل از #اذان_مغرب به شهادت رسید.
🔰من از شب قبلش خیلی دلشوره داشتم. یک دلشــوره #عجیب و متفاوت.
همان روز در #آخرین_تماس تلفنی هم از دلشوره و نگرانی ام برایش گفتمولی باز مثل همیشـه گفت: "هیچ مشکلی نیستاینجا همه چیز #آرام است. اصلا دلشوره نداشته باش."
🔰و مثل همیشه سعی کرد من را آرام کند اما این #دلشوره بیشتر شد...
همان شب طبق عادتی که داشتیم منتظر تماسش بودم، که تماس نگرفت
تا دیروقت هم #منتظر ماندم.
🔰بالاخره ظهر روز #چهارشنبه از طرف دایی ام خبردار شدم که #آقا_جواد مجروح شده و تیر به دستش خورده اما بعد گفتند: نه، تیر به #پهلویش خورده و بیهوش است.
🔰به هر صورت من با روحیاتی که از #همسرم سراغ داشتم نمیتوانستم موضوع مجروح شدنش و #بی_خبر گذاشتنم را قبول کنم. گفتم: "نه! جواد در #بدترین شــرایط هم که باشــد به من زنگ میزند
🔰نمیخواستم تحت هرشرایطی موضوع را قبول کنم اما وقتی #امام_جماعت مســجد محــل آمدند خانه ما و با صحبتهایی که شـد شـک من درباره #شــهادت جــواد را به یقین تبدیل کردند.
🔰سری های قبل اصلا آماده شنیدن #خبرشهادتش نبودم ولی این سری باتوجه به دلشوره ای که به سراغم آمده بود، انگار #آماده تر شده بودم
#همسرانه
#صبر_زینبی
#شهید_جواد_محمدی
💟: @khademin_markhazi
🌸🍃🌷
•┄❁ #قرار_شبانه ❁┄•
✨فرستادن پنج #صلوات
✨به نیابت از
#شهید_جواد_محمدی
✨جهت سلامتی و تعجیـلدر...
🔸فرجآقاامامزمانعج
🔹شِفای_بیماران
#صلوات
#شبتون_شهدایی🕊
【به ما بپیوندید 】↷
━━━━⊰❀❀⊱━━━━
🌻 @khademin_markazi
━━━━⊰❀❀⊱━━━━
🌸🍃🌷
🔅بِسمِ ربّ الشُهَداءوالصٓدیقین🔅
📌#خاطرات_شهدا:
🔸شهید محمدی فرزند اول خانواده بود و علاقه وافری به پدر و مادر داشت و به بچه های نوجوان میگفت: اگر مشکلی دارید، دست مادر را ببوسید تا به یکباره مشکلتان مرتفع شود، در بین دعاهای قنوت نمازش، طلب خوبی برای پدر و مادر نیز گفته میشد: رَبَّنَا اغْفِرْ لِی وَلِوَالِدَیَّ وَلِلْمُؤْمِنِینَ یَوْمَ یَقُومُ الْحِسَابُ.
🔹شجاعت در اوج حرکت و مشی رفتاری او بود و با اقتدار و اخلاص کارهای زمین مانده را انجام میداد بدون آنکه کار انجام شده را به نام خود ثبت کند.دیگر شاخصههای شهید محمدی خنده رو بودن بود ولی به هیچ عنوان به کسی باج نمیداد و همه او را به عنوان یک جوان رشید با صلابت میشناختند ولی در عین حال خم میشد و دست پدر و مادرش را با افتخار میبوسید وارتباط عقیدتی بسیار بالایی با پدر و مادر خود داشت.
🔸نزدیک ایام محرم که میشد؛ دیگه دل تو دلش نبود، جواد بود و پیراهن مشکی که کل ایام ماه محرم و صفر تنش بود.خیلی مقید بود هر شب حتما در هیئت حضور داشته باشه، اکثر وقتها هم تو آشپزخانه مسجد بود و مشغول آماده کردن شام هیئت.او ثابت کرد بچه هیئتی آخرش شهید میشه.
#شهادت
#مدافعان_حرم
#شهید_جواد_محمدی
↶【به ما بپیوندید 】↷
━━━━⊰❀❀⊱━━━━
🌻 @khademin_markazi
━━━━⊰❀❀⊱━━━━