eitaa logo
#نیمی ازیک پلاک شهرستان نجف آباد
310 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
4.7هزار ویدیو
105 فایل
﷽ "ݪحظه‌ا؁باشھدا" امروزفضݪیٺ‌زنده‌نگھداشتن‌یادوخاطره‌شھدا کمترازشھادٺ‌نیسٺ کاناݪ‌بہ‌معرفےشھدا،جانبازاטּ،آزادگاטּ،ایثارگراטּ وبصیرٺ‌دینی‌درپیرو؎ازولایت و امام شهداءمی‌‌‌‌پردازد ‌نشرمطاݪب‌باذکرصݪواٺ‌برشھدا اللھم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجھم @Admin_njf3
مشاهده در ایتا
دانلود
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 آگاه باشید که من راه خود را انتخاب کرده ام و از قید و بندها رها شده و آرزوی دارم ، از همه می خواهم که قدر را بدانید و از بیانات گهربارش استفاده نمائید که به راستی خداوند منت عظیمی بر گردن ما نهاده که در این برهه از تاریخ چنین را به ما هدیه نموده است . 🌹 🕊 🌹 🌹 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌷🕊🌹💐🌹🕊🌷 🌹 🌹 فرزند : محمدعلی : 🗓 1348/03/30 🗓 محل تولد : نجف آباد وضعیت تاهل : مجرد شغل : دانش آموز : 🗓 1357/03/18 🗓 محل : نجف آباد عملیات : شهدای انقلاب مزار : 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
! ما را هم از نمڪ گیر ڪنید.. ڪہ شود و هم، عاقبت بہ خیر شدݧ است .. شاید امروزمان رانوشتند: 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀🕊🌴🌹🌴🕊🥀 اتفاقی نیست نمیشوے اگر شبیه ترین به نباشی خود را لابلای تاریکے شب گم ‌ڪردند ڪه عاقبت خدا پیدایشان ڪرد و شدند پیدا شده یار خودت را شبیه‌ترین ڪن تا ڪنند بسم‌الله ما دادیم که زیباست روح 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🕊🏴🌴🏴🕊🌹 سید حمید از حُرهای انقلاب اسلامی است. همه از دستش عاصی شده‌بودند. حتی لات‌هـای محله هم از او حساب می‌بردنـد. شده بود بزن‌بهادر محله قطب‌آباد رفسنجان. هیچ کس از دست قلدری‌هایش در آسایش نبود. بعد از شروع جنگ تحمیلی، پیکر غرق‌ در خون برادر بزرگ‌ترش را که در حیاط خانه دید، خیلی متحول شد. فقط حرف بی‌بی(مادرش) کمی آرامش کرد: برادرت کشته نشده، شده. شما که عزیزتر از اولاد نیستید. همه شما باید شوید تا اسلام زنده بماند. سید حمید هم به جبهه رفت. کفش‌هایش را بخشید و از آن به بعد، دیگر کسی او را در جبهه با کفش ندید! می‌گفت: این‌جا جایی است که خون روی زمین ریخته. شب‌ها با پای برهنه در بیابان پر از خار و خاشاک راه می‌رفت و با اشک، استغفار می‌کرد. معروف شد به . آن‌قدر از خودش لیاقت نشان داد که به فرماندهی گردان رسید. در یکی از عملیات‌ها، سه روز نخوابید و حتی غذایش را هم در حال راه رفتن می‌خورد. سيد حميد دوبار مخفیانه به كربلا رفت. در عملیات خیبر، ترک موتور نشست. گلوله مستقیم دشمن، هر دوی آنها را به آرزویشان رساند و به رسیدند. که نفر جلویی موتور بود، سر و دستش رفت و هم پیشانی و پهلویش. همانی شد که سید حمید می‌خواست؛ دلش می‌خواست به جده‌اش، فاطمه زهرا(س) ملحق شود. 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🍃🌹🍃🌹 ، بارانےست که بر همه یکسان مےبارد چطور بعضی ها مےکنند و بعضی چون خار... و نم نم اثری در آنها ندارد؟؟ خدایا! را تو حرَس کن درد جدا کردنشان را تحمل مےکنم التماس دعا وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 🌹 🌹 فرزند : براتعلی : 🗓 1341/01/22 🗓 محل تولد : نجف آباد وضعیت تاهل : مجرد شغل : آزاد : 🗓 1360/05/18 🗓 مسئولیت : بسیجی محل : سر پل ذهاب نام عملیات : خط پدافندی مزار : 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 🌹 🌹 فرزند : محمدرضا : 🗓 1370/04/21 🗓 محل تولد : نجف آباد وضعیت تاهل : متأهل شغل : پاسدار : 🗓 1396/05/18 🗓 مسئولیت : پاسدار محل : سوریه ـ تنف نام عملیات : خط پدافندی مزار : 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 🌹 🌹 فرزند : رضا : 🗓 1342/12/28 🗓 محل تولد : نجف آباد ـ جلال آباد وضعیت تاهل : متأهل شغل : آزاد : 🗓 1362/05/18 🗓 مسئولیت : سرباز محل : مهران نام عملیات : والفجر 3 مزار : 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 🌹 🌹 فرزند : حسینعلی : 🗓 1343/01/02 🗓 محل تولد : نجف آباد ـ علویجه وضعیت تاهل : مجرد شغل : دانش آموز : 🗓 1360/05/18 🗓 مسئولیت : بسیجی محل : سر پل ذهاب نام عملیات : خط پدافندی مزار : 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
3.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظاتی کمتر دیده شده از شهید مدافع حرم یک ساعت قبل از اینکه محسن اعزام بشود، مادرم با من تماس گرفت و گفت که محسن دارد به می رود، همان لحظه اشک از چشمانم جاری شد و فوراً خودم را به منزل پدرم رساندم. تا با محسن خداحافظی کنم، ما خیلی گریه و زاری می‌کردیم؛ اما محسن واقعاً بود و عاشقانه به‌سوی رفت. نقل: (خواهر شهید) وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
3.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظاتی کمتر دیده شده از شهید مدافع حرم یک ساعت قبل از اینکه محسن اعزام بشود، مادرم با من تماس گرفت و گفت که محسن دارد به می رود، همان لحظه اشک از چشمانم جاری شد و فوراً خودم را به منزل پدرم رساندم. تا با محسن خداحافظی کنم، ما خیلی گریه و زاری می‌کردیم؛ اما محسن واقعاً بود و عاشقانه به‌سوی رفت. نقل: (خواهر شهید) وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada