eitaa logo
#نیمی ازیک پلاک شهرستان نجف آباد
269 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.8هزار ویدیو
96 فایل
﷽ "ݪحظه‌ا؁باشھدا" امروزفضݪیٺ‌زنده‌نگھداشتن‌یادوخاطره‌شھدا کمترازشھادٺ‌نیسٺ کاناݪ‌بہ‌معرفےشھدا،جانبازاטּ،آزادگاטּ،ایثارگراטּ وبصیرٺ‌دینی‌درپیرو؎ازولایت و امام شهداءمی‌‌‌‌پردازد ‌نشرمطاݪب‌باذکرصݪواٺ‌برشھدا اللھم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجھم @Admin_njf3
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 | 🔺 فرازهایی از وصیتنامه شهید مظلوم آیت الله : ✍️ ما بي شناسنامه نيستيم؛ اهل قنوتيم، ساكن دهستان نيايش و بچه جنوب عشقيم؛ كبوتران قباپوشي كه بال در خون شهيدان كربلا نهاده ايم و عمري بر شاخه ها مرثيه خوان ذبح بني آدم... ما مثل تلاوت، غمگينيم؛ مثل تكبير، حالت خنجر داريم، و دوستان ما و اند؛ از نوح به بعد تا كربلا و و تا حضور داريم؛ پشت هر سنگي روييده ايم؛ با هر بوته اي رسيده ايم؛ بر هر شاخي بَر داده ايم، ما در اين آب و خاك سبز مي شويم. ما بي شناسنامه نيستيم. ‏ایـن خـاک عــمــارها دارد ..🇮🇷 🌺 شهـدا را یاد کنید با ذکر صلوات م
‌داشت‌شھید‌میشد . . نفسای‌آخرش‌بود . . بھش‌گفتم‌حاجی‌بیا‌یکم‌آب‌بخور.. گفت‌میخوای‌منو‌شرمنده‌آقا‌کنی💔؟ آب‌و‌بزار‌واسه‌مجروحین! - بچه‌ها‌شھدا‌اینطوری‌بودنا! یه‌گردان‌با‌یه‌قمقمه‌آب‌سر‌میکردن :) . . .!
🌿⃟♥️ ^^تو او را نمي شناسي! ولي او خوب تو را مي شناسد دردت را ميداند... دلم يڪ درد و دل حسابـي ميخواهد.. درد و دلـي از جنس چادر خاڪي مادر^^ 🇮🇷 @noroshohada1402
🕊•• شفاعتت‌ میکنه‌ اون‌ شھیدیۍ که‌ موقع‌ گنـاه‌ مےتونستۍ گناه‌ کنۍ ولۍ به حرمت رفاقت‌ باهاش‌ کنـار گذاشتۍ ..! 🇮🇷 @noroshohada1402
🥀 کاشکی گلزار های شهدا خصوصی بود می رفتیم گلزار می‌نشستیم زار زار گریه می کردیم کسی هم نمی دید.....
🕊•• شفاعتت‌ میکنه‌ اون‌ شھیدیۍ که‌ موقع‌ گنـاه‌ مےتونستۍ گناه‌ کنۍ ولۍ به حرمت رفاقت‌ باهاش‌ کنـار گذاشتۍ ..! 🇮🇷 eitaa.com/khademin_noroshohada
دلـم رفاقـتی میخـواهد؛ کـه سـربند یا زهرایـم ببنـدد، که دلـم را حُـسینی کـند، کـه خاکـی باشد، دلـم رفاقـتی میخـواهد؛ کـه شـهیدم کُـند... التماس دعا یادهمه شهدا گرامی الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🕊🌿 🌿🕊 ‎‌نشر‌معارف‌شهدا‌درپیامرسان‌ایتا🇮🇷🌷👇 .......🌹❤️🌹....... 📌 eitaa.com/khademin_noroshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هرکسی‌تو مسیـرشهـدااومد ماه‌میشـه ...🕊 حاج‌حسین‌یکتا📎 شادی روح و صلوات مْ 🕊🌿 🌿🕊 ‎‌نشر‌معارف‌شهدا‌درپیامرسان‌ایتا🇮🇷🌷👇 .......🌹❤️🌹....... 📌 eitaa.com/khademin_noroshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
📃 بخشی از وصیتنامه شهید همت: مادرجان، به خاطر داري که من براي يک اطلاعيه امام حاضر بودم بميرم؟ 🌹کلام او الهام‌ بخش روح پرفتوح اسلام در سينه و وجود گنديده من بوده و هست. 🌹اگر افتخار شهادت داشتم از امام بخواهيد برايم دعا کنند تا شايد خدا من رو سياه را در درگاه با عظمتش به عنوان يک شهيد بپذيرد. 🕊 ۱۷ اسفند سالروز شهادت شهید همت 💠 💠 ┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🕊🌿 🌿🕊 ‎‌نشر‌معارف‌شهدا‌درپیامرسان‌ایتا🇮🇷🌷👇 .......🌹❤️🌹....... 📌 eitaa.com/khademin_noroshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🧡 هَوایِ دِلَم...💔 بارانِ نِگاهَـتان را می خواهَـد می شود بَر مَن بِبارین حتی به نیم نِگاهی 🕊سالروز شهادت سردار شهید مدافع حرم، حاج حسین اسداللهی 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 🕊🌿 🌿🕊 ‎‌نشر‌معارف‌شهدا‌درپیامرسان‌ایتا🇮🇷🌷👇 .......🌹❤️🌹....... 📌 eitaa.com/khademin_noroshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
و سلام بر او که می گفت: «بزرگترین برکت ماه رمضان پیراستن و دور کردن یا کاستن آلودگی ها از جان مان و از خلقیات مان است» | شهید سیدمحمد حسینی بهشتی❣|
خودش لبهایش ترَڪ خورده بود خشکِ خشک بود دهنش، قمقمه آب را گرفته بود بغل دنبال تشنه ها می‌گشت... 🌹 صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین 🕊🌿 🌿🕊 ‎‌نشر‌معارف‌شهدا‌درپیامرسان‌ایتا🇮🇷🌷👇 .......🌹❤️🌹....... 📌 eitaa.com/khademin_noroshohada 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 قبل از عملیات بدر حاجی برای سرکشی به نیروهای پادگان بیگلو آمده بود و مشغول صحبت کردن با مسئولان گردان بود. ناگهان لامپ کوچکی را مشاهده کرد که در خاک ها افتاده بود خم شد و آن را برداشت و نگاهی به آن کرد و متوجه شد که سالم است و مسئول تدارکات گردان را خواست و به او گفت چرا لامپ را دور می اندازید. اگر چه این لامپ کوچک است ولی بیت المال است و باید در روز قیامت جواب دهید. در حفظ بیت المال کوشا باشید تا خدای ناکرده در روز قیامت سرافکنده نباشید. 🌹 🕊 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 نحوه ترور به روایت راننده و محافظ یک روز متوجه شدم یک گروه نقاش به خانه ایشان آمده تا جاهایی از منزل را رنگ کنند. به آنها گفتم شما که دارید اینجا کار می‌کنید، مواظب باشید که یک‌وقت در حیاط را باز نکنید. کُلتم کنارم بود و لب حوض نشسته بودم. یکی از نقاش‌ها روی نردبان بود و دیگری هم داشت نقاشی می‌کرد. یک پسربچه هم همراهشان بود که سطل‌ها را تمیز می‌کرد. یک سینی چای آورد. گفتم این‌ها که بالا نشسته‌اند، مدام دارند ما را کنترل می‌کنند؛ منظورم کسانی بودند که از بالکن یکی از اتاق‌های هتل واقع در روبه‌روی خانه مشرف بودند. گفت: تو چقدر به این‌ها گیر می‌دهی. حدود ساعت ۹ صبح بود، همین‌طور که داشتیم چای می‌خوردیم در خانه را زدند، تا من بلند شوم که در را باز کنم، پسربچه‌ای که کمک نقاش‌ها بود، بی‌اختیار دوید و در را باز کرد، تا من بیرون برسم، یکی از فرقانی‌ها، اسلحه کلاشینکف را زیر گلویم گذاشت، کُلتم که کالیبر ۴۵ داشت را از من گرفت و با ضربه‌ای خشابش را بیرون پراند و خشاب را گوشه باغچه انداخت و کُلتم را پرتاب کرد طرف دیگر حیاط. مهاجمین مرا هُل دادند و به رویم رگبار بستند، من هم اشهدم را خواندم و به دیوار چسبیدم، فقط مدام می‌گفتم تو را به خدا به کاری نداشته باشید، آدم خوب و خیرخواهی است. گفتند ساکت شو حرف نزن و بعد داخل خانه دویدند، دو تیر شلیک کردند و سوار موتور شدند و به سرعت از محل رفتند. دو گلوله به سینه و پای قرنی اصابت کرده بود، جسم وی با وانتی به بخش جراحی بیمارستان مهر منتقل شد، اما سرلشکر قرنی چند لحظه بعد از انتقال به بخش جراحی به رسید .» 🌹 🕊 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🖇️این جمله را به یاد داشته باشید: اگر در راهِ خدا رنج را تحمل نکنید، مجبور خواهید شد در راهِ شیطان؛ رنج را تحمل  کنید! «شهیدپورمرادی🕊🌹»
🕊🌹🥀🌴🥀🌹🕊 مشق امروز من است. هزار و چهارصد بار از روی نام تو می نویسم تا یادم باشد از کربلای حسین ع تا هورالعظیم، از مکه تا فکه و از ساحل فرات تا قله های بازی دراز ، راه کوتاهی است . به اندازه یک قطره از خون تو تا خدا 🌹 🕊 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌹🍃 محمد گفته بود: من در عملیاتی شهید می شوم که رمز آن یازهرا(سلام الله علیها) است. من هم فرمانده گردان یا زهرا(سلام الله علیها) هستم...  صبح 5 اردیبهشت، یکدفعه صدای انفجار خمپاره آمد. گلوله دقیق داخل سنگر فرماندهی خورده بود. محمد را از سنگر بیرون آوردند. شکاف عمیقی در پهلوی چپ او بود. بازوی راست او هم غرق خون بود.  یکی از دوستانش از شهادت محمد بسیار ناراحت بود. شب در خواب او را دید در حالی که خوشحال و با نشاط بود. لباس فرم سپاه هم بر تنش بود. چهره اش خیلی نورانی تر شده بود.  از محمد پرسید: محمد! این همه در دنیا از آقا خواندی، توانستی او را ببینی؟  محمدرضا تورجی زاده در حالی که می خندید گفت: من حتی آقا امام زمان (عجل الله فرجه الشریف) را در آغوش گرفتم.. وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌷 ❃ در تفحص شهدا دفترچه يادداشت يک شهيد شانزده ساله، که گناهان هر روزش را مي نوشت پيدا شد. ❃ گناهان يک هفته او اين بود: ✯ شنبه : بدون وضو خوابيدم ✯ يکشنبه : خنده بلند در جمع ✯ دوشنبه : احساس غرور کردم ✯ سه شنبه : نماز شب را سريع خواندم ✯ چهار شنبه : فرمانده در سلام کردن از من پيشي گرفت ✯ پنجشنبه : ذکر روز را فراموش کردم ✯ جمعه : تکميل نکردن هزار صلوات و بسنده کردن به هفتصد صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🕊 حسرت‌نداشتن‌خیلےچیزهابه‌خاطر بودن‌توی‌حصار‌گناهانھ‌ مثل‌ِحسرٺ‌شھادٺ(:💔!" الهی الحقنا بالشهدا والصالحین
🕊 حسرت‌نداشتن‌خیلےچیزهابه‌خاطر بودن‌توی‌حصار‌گناهانھ‌ مثل‌ِحسرٺ‌شھادٺ(:💔!" الهی الحقنا بالشهدا والصالحین
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 سخت دلتنگ و غریبم خمـــــار جرعه‌ای امـن یجیبـــــم خدایــــی بیقرارم خدایـــــا طاقـــــت مانـدن ندارم چه تنها مانده‌ام افسرده بر خـاک شمـا رفتید تا افـــــلاک چـــــالاک مـــــرا تنها رهـــــا کردید و رفتید به حســـرت مبتلا کردید و رفتید شمـــــا رفتید و مـن اینجا غریبم زفیـــض ســــرخ مردن بی‌نصیبم !!! ای ناز شصتت تأسی کن مــــرا قربـــــان دستـت 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🕊🥀🌴🌹🌴🥀🕊 این روزها عجیب نیازمند شده ایم! نگاه از قاب مردانی که چشم هایشان خدا را می کند ... 🌹 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌺🍀🌸🌼🌸🍀🌺 سخت دلتنگ و غریبم... جرعه ای امن یجیبم... خدایی ... طاقت ماندن ندارم... چه تنها مانده ام بر خاک... شما رفتید تا چالاک... مرا رها کردید و رفتید... به مبتلا کردید و رفتید... شما رفتید و من اینجا ... زفیض مردن بی نصیبم.... !!! ای ناز شصتت !!! تأسی کن مرا دستت .. 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🥀 اگر شهیدانه زندگی کنی 🥀 خودش پیدایت میکند...🕊 🌵لارم نیست دنبالش بگردی، مراقب کارهایی که میکنیم باشیم! 🌹🍃🌹🍃
‹♥️🕊› شَھـٰآدت‌پآداش‌تلـٰاش‌هآ؎‌‌بۍ‌وَقفہ‌او در‌‌هَمہ‌‌؎‌این‌سـٰآلیـٰان‌بُود:) +رهبـر‌انقـلاب وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُم
🌹🕊🥀🌷🥀🕊🌹 گل اشکم شبی وا می شد ای کاش همه دردم مداوا می شد ای کاش به هر کس قسمتی دادی خدایا شهادت قسمت ما میشد ای کاش شادی روح و 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada 🌹🕊🥀🌷🥀🕊🌹
🕊🌹🌷🌴🌷🌹🕊 خورشید، بزرگ ترین مؤذن صبح است و ، والاترین مکبر آزادگی؛ و کدام تکبیر، رساتر و فراگیرتر از شهادتینی که در بی تعلق ترین ثانیه های زندگی بر زبان جاری می شود؟! آری! رهایی، محصول دل سپردگی مردان جهاد، به عالمی فراتر از خاک است ؛ محصولی که توازن عقل های زمین را درهم می شکند. پس که ایستاده می می رند . 🕊 🕊🌹 🕊🌹🕊
🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹 با بودن سخت نیست با ماندن سخته..... مثل بودن سخت نیست مثل ماندن سخته..... راه ‌ یعنی نگه داشتن ‌آتش در دستانت..... شادی روح و َهدا 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴 از همان دوران راهنمایی که درگیر مسائل انقلاب شدیم احساس کردم که از خیلی فاصله گرفتم. احساس کردم که خداوند را به گونه‌ای دیگر می‌شناسد و بندگی می‌کند! ما می‌خواندیم تا رفع تکلیف کرده باشیم اما دقیقا می‌دیدم که از نماز و مناجات با خدا لذت می‌برد. شاید لذت بردن از برای یک انسان عارف و عالم طبیعی باشد اما برای یک پسر بچه ۱۲ ساله عجیب بود. من سعی می کردم بیشتر با او باشم تا ببینم چه می‌کند. اما او رفتارش خیلی عادی بود و مثل بقیه می‌گفت و می‌خندید. من فقط می‌دیدم اگر کسی کار اشتباهی انجام می‌داد خیلی آهسته و مخفیانه به او تذکر می‌داد. امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نمی‌کرد. فقط زمانی برافروخته می‌شد که می‌دید کسی در یک جمعی می‌کند و پشت سر دیگران صحبت می‌کرد در این شرایط دیگر ملاحظه بزرگی و کوچکی را نمی‌کرد با قاطعیت از شخص کننده می‌خواست که ادامه ندهد. من در آن دوران نزدیکترین دوست بودم. ما رازدار هم بودیم. یک بار از پرسیدم که من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیرشما این قدر رشد معنوی کردید اما من... لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت : طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم : طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم. 📌 🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 eitaa.com/khademin_noroshohada