eitaa logo
کمیته خادمین شهدا ناحیه البرز
120 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
604 ویدیو
1 فایل
اطلاع رسانی‌از نحوه ثبت نام وبرنامه ها مراسمات
مشاهده در ایتا
دانلود
هرموقع‌به‌بهشت‌زهرا‌میرفت؛ آبےبرمیداشت‌وقبورشهدارومیشسٺ‌! میگفٺ‌:باشهداقرارگذاشتم‌که‌من غبارروازروی‌قبرهای‌آنها‌بشورم‌و‌آنھـٰا هم‌غبارگناه‌رو‌از‌روی‌دلِ‌مـن‌بشورند...!
🌷شهیدی که در لحظه شهادتش امام حسین(ع)را دید.... بعد از تیر خوردنش بچه ها اومدن به کمکمون  خیلی خون ازش رفته بود فقط برگشت به یکی از رفقا گفت: بلندم کن رو زانوهام بشينم برگشتم بهش گفتم: واسه چی..؟! خون زیادی ازت رفته که  آقا سجاد گفت: اربابم اومده میخوام بهش سلام بدم..
۲۸ اردیبهشت سالروز شهادت اولین فرمانده کمیته انقلاب مرکزی تهران و فرمانده گروه فدائیان‌ اسلام در طول جنگ ایران و عراق بود که پس از بارها تهدید و سوءقصد به جانش در ۴۵سالگی با زبان روزه در خیابان وحدت اسلامی تهران از پشت توسط منافقین که به عنوان مشتری وارد مغازه‌اش شده بودند هدفِ تیراندازی و ترور قرار گرفت و به شهادت رسید.
گریه‌های شبا‌نه‌ات برایِ خدا از تو بنده ساخت برای او... آنچنان که دلِ خدا برایت تنگ شد! و شهادت همین است! کاری کنی که دلِ خدا برایت تنگ شود... شب و عاقبتمون شهدایی
زیر تیغ آفتاب بر خاک خوابیدند تا ما راحت بخوابیم نکند در خواب بمانیم ... شب و عاقبتمون شهدایی🌙
🌹ماجرای امداد غیبی که اشک شهید همت را در آورد 🌷شب عملیات مسلم بن عقیل(علیه السلام) اوضاع خیلی به هم ریخته بود و نیرو ها شدیدا مشغول اجرای دستورات فرماندهان خود بودند .در همین گیر و دار، ناگهان چشمم به همت افتاد. دیدم ساکت و آرام همین طور که به آسمان نگاه می کند، اشک می‌ریزد. تعجب کردم. گفتم: «حتما مشغول راز و نیاز با خداست و داره از خدا برای پیروزی توی عملیات کمک می گیره.» به هر حال کنجکاوی باعث شد که بروم سراغش، از او پرسیدم: «چیه حاجی چرا گریه میکنی؟» به آسمان اشاره کرد و گفت: «به ماه نگاه کن.» نگاهی به ماه انداختم و گفتم: «خب، چی شده؟» گفت:«ماه لحظه به لحظه بچه ها رو همراهی می کنه. هر جا اونا توی دید دشمن قرار می گیرن، ماه می ره زیر ابر و جایی که از دید دشمن بیرون میان و نیاز به روشنایی دارن، ماه میاد و همه جارو روشن میکنه. می بینی لطف خدا رو که چطور شامل حال ما می‌شه؟ حالا فهمیدی برا چی اشکم در اومده؟» او رفت و این امداد غیبی را از پشت بیسیم به اطلاع فرمانده گردان ها هم رساند و آن ها را متوجه حرکت ابر و ماه کرد.دقایقی بعد صدای گریه ی همه ی آن ها ار پشت بی سیم شنیده می شد. 📚خاطره‌ای از «محمد جوانبخت»برگرفته از کتاب «برای خدا مخلص بود»؛ روایت هایی از زندگانی شهید محمد ابراهیم همت
خنده‌ات نور است و من چشم انتظارم صبح را؛ وقتِ لبخند است: بسم الله الرحمن الرحیم... صبح و عاقبتمون شهدایی☀️
به یاد رزمنده‌ هایی که در فرصت بسیار کوتاه از شدت بی‌خوابی در سنگرهای انفرادی و تکیه بر دیوار استراحت می‌کردند تا باری دیگر خود را برای «جنگ، جنگ تا پیروزی» آماده کنند... شب و عاقبتمون شهدایی🌙 https://eitaa.com/khademin_shohada_alvand
خواهرم ؛ غنچه نهفته در برگ را نچینند از بی‌حجابی است اگر عُمر گل کم است نهفته باش و همیشه گل باش... https://eitaa.com/khademin_shohada_alvand
برای انچه اعتقاد دارید ، ایستادگی کنید، حتی اگر بهایش تنها ایستادن باشد . -حاج‌احمد‌متوسلیان شبتون و عاقبتمون شهدایی🌙 https://eitaa.com/khademin_shohada_alvand
بعد از رفتنتان ، جنگ برای شما تمام شد...! اما...ما... همچنان داریم می جنگیم.. خسته نیستیم ، ولی برای قوت قلبمان کافی است...😔 🌹 شبتون شهدای
پیچید عطر یاس بین هر چفیه هر کس پیِ سبقت گرفتن از بقیه آنقدر صورت ها و پهلو غرقِ خون شد تاگشت نام فاو شهر (س) شهر عراق بعد از