eitaa logo
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
17.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
2.7هزار ویدیو
86 فایل
ادمین محتوایی جهت ارسال گزارشات و محتوا: @KhademResane_Markazi ادمین پاسخگو جهت ارتباط و سوال در مورد خادمی، کمیته مرکزی و کمیته های استانی خادمین شهدا: @shahidanekhodaiy110
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 : این وصیت نامه هاى شهدا که امام(ره) توصیه به مطالعه ى آن مى کردند، به خاطر این است که نمایشگر انقلاب درونی یک نفر است. هر کدام از این وصیت نامه ها را که انسان مى خواند، تصویرى از انقلاب یک نفر را در آن مى بیند و خودش منقلب کننده و درس دهنده است. ما باید این حالت را تعمیم بدهیم و این، ممکن است. 🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷 دی ماه 1359 اوایل جنگ تحمیلی به دنیا آمد و کودکی‌اش همزمان با هشت سال دفاع مقدس بود؛ از همان بچگی علاقه شدیدی به داشت و بعدها هم حضرت را به عنوان مرجع تقلید انتخاب کرد. فرمانده گردان یازهرا(س) لشگر 14 امام حسین(ع) که در مبارزه با دشمنان ایران به درجه جانبازی نائل شده بود سرانجام در20 مهر 94 مصادف با اول محرم در دفاع از حرم اهلبیت(ع) به درجه رفیع شهادت نائل آمد متن وصیت نامه این _مدافع_حرم به شرح ذیل است: پس از حمد و ثناي الهي ، تمامي امور زندگي حق واگذار نموده و توکلم تنها بر آستان باري تعالي بوده و تسليم امر او بوده و بر تمامي اتفاقات زندگي ام راضي بوده و از اون تشکر مي نمايم. آرزوي ديرينه ام با دشمن ترين دشمنان خدا و ائمه اطهار (عليهم السلام) و در ميدان نبرد با آنها پس از زيارت و عتبات بوده که اميدوارم به آن برسم ولي چنانچه مشيت الهي غير از اين بود، اميدوارم در حال و در بهترين حالات ارتباط عبد و معبود از دنيا بروم. اگر شدم مرا در گلستان شهداي اصفهان دفنم کنيد و در مراسم هايم هرچه همسرم فرمود را انجام دهيد که او بهتر از هرشخصي مرا و علايقم را ميشناسد. کفن با پول خمس داده خريده ام و در خانه دارم،مرا در همان کفن کنيد و اگر امکان داشت مرا در خانه خود بشوييد و راضي نيستم افراد غير مرتبط جنازه ام را ببينند و سعي کنيد اگر زحمت نبود پنجشنبه يا جمعه مرا به خاک بسپاريد. به فرمانده لشکرم بگوييد که شهادت دهد که هر چه آنچه در توان داشتم صرف کردم که هر آنچه در توان داشتم صرف کردم تا مايه عزت و اقتدار لشکر 14 امام حسين (عليه السلام) باشم و مرا در آخرت نزذ حضرت سيد الشهداء (عليه السلام) بنمايد. بر روي سنگ قبرم بنويسيد که " ها بوده و هستم و بهترين روزم ، روز هاست".حاضر نيستم که هيچ کس برايم مشکي بپوشد و عزا نگه دارد و کار خيري را به تعويق بياندازد و راضي نيستم که همکارانم از وقت کاري خود زده و در مراسم من شرکت کنند. پدر و مادر عزيزم مرا به خاطر بدي ها و خطاهايم حلال کنيد که هر آنچه از محبت اهل بيت (عليه السلام) و دوستي و علاقه به اسلام و انقلاب و رهبر عزيز دارم بواسطه شماست. همسر عزيزم و با کرامتم اولا مرا به خاطر همه بد اخلاقي ها و اشتباهاتم حلال کنيد و دوما سعي کنيد مايه آبروي من مثل قبل باشيد و همواره بياد شهداء و خانواده آنان باشيد و گوش بفرمان رهبر فرزانه انقلاب باشيد و از سختي ها نهراسيد که خداوند همواره با ما بوده و هست و گاه تا لبه پرتگاه مرا برده و زندگي ما را در آزمون هاي سخت قرار داده ولي همواره حامي ما و ياور ما بوده است. فرزند نازنينم بدان که شما را بسيار دوست مي داشتم و مرا بخاطر همه کمبودهاي حضوري و مادي حلال کن و اميدوارم که خدا شما را مانند حضرت علي اکبر (عليه السلام) در پناه خودش حفظ نمايد. دست از نماز و دعا و قرآن بر ندار تا هيچ گاه محتاج خلق ضعيف نشوي و بدان خدا ما را تنها نميگذارد و از رگ گردن به ما نزديکتر است و ما با وجود خدا بسيار ثروتمنديم. خواهران و برادر عزيزم مرا بواسطه بدي هايم حلال کنيد و شما را به صبر ، روزه و نماز سفارش ميکنيم و اينکه خدا را ياد آوريد که خدا بر تمام افعال و اعمال ما ناظر و حاضر است پس مجالس خود را به نور قرآن گرم کنيد و نگذاريد شيطان و لشکرش بر مجالس شما حاکم باشد و شما را سرباز خود قرار بدهد و به خدا پناه ببريد و بر او توکل کنيد و همواره در لشکر خدا بندگي و اطاعت کنيد. همکاران و دوستن عزيزم، از خدا بخواهيد ثواب همه مجاهدتها و رشادهتهاي لشکريان حسين (عليه السلام) را در همه جا و همه حالات هم رتبه و هم درجه و هم مقام شهداي عزيز بدر و احد و خندق و صفين و جمل و کربلا قرار دهد و ما را از زمره بهترين ياوران ولايت و امام عصر (عج) بر شمرد و نگذاريد که پرچم عزت و اقتدار اسلام و انقلاب عزيز لحظاتي از سرافرازي بايستد و مايه عزت و آبروي لشکر 14 امام حسين (عليه السلام) باشيد و اميدوارم که خداوند شهادت مرا در گردان حضرت زهرا (س) رقم بزند و مرا نوکر و خادم بهترين ياران علي (عليه السلام) قرار دهد. و تا آخرين لحظه دست از حمايت و بر نداريم و عاقبت به خير شويم و نزد بنيانگذار کبير انقلاب و اسلام ناب محمدي (ص) در ايران اسلامي رو سفيد باشيم و در نزد شهداي دفاع مقدس سربلند و راست قامت محشور شويم ان شا الله...
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 مادر : بار‌ها از وی پرسیدم، این همه آموزش را برای چه می‌خواهی؛ در جواب تنها عنوان می‌کرد، کسی که می‌خواهد -زمان (عج) باشد، باید در همه زمینه‌ها آموزش ببیند تا هرکجا که لازم شد، استفاده کند. خط قرمز محمد بود و از عده‌ای که با رفتار و حرف‌ خود مقام معظم رهبری را اذیت می‌کردند، عصبانی می‌شد و می‌گفت: نباید ناراحت شود، آقا که نمی‌تواند مستقیم بگوید، ما سربازیم؛ سرباز باید جلو بیاید. فرمانده باید فرماندهی کند. محمد واقعا ولایت مدار بود. درحالی‌که محمد در سال ۸۸ چندین بار از خطر جدی نجات پیدا کرده بود؛ اما با تمام وجود هرکجا احساس می‌کرد، باید باشد، حضور پیدا می‌کرد.... @khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸 🍃🌺🍃🌸 🌺🍃🌸 🍃🌸 🌸 ✨✨استدلال برای اثبات چند نفر از رفقای قبل از را جذب کرده بود. آخر شب جلوی مشغول صحبت بودند. یکی از آن‌ها پرسید: ، اینکه می‌گن همه باید باشن، یا همین ، تو اینو قبول داری!؟ آخه مگه می‌شه یه پیرمردِ هشتاد ساله کشور رو اداره کنه!؟ کمی فکر کرد و با‌‌ همان زبان عامیانه خودش گفت: ببین، ما قبل از انقلاب هر جا می‌رفتیم، هر کاری می‌خواستیم بکنیم، چون من رو قبول داشتید، روی حرف من حرفی نمی‌زدید، درسته؟ آن‌ها هم با تکان دادن سر تایید کردند..... بعد ادامه داد: هر جایی احتیاج داره یه نفر حرف آخر رو بزنه، کسی هم روی حرف اون حرفی نزنه. حالا این حرف آخر رو، تو مملکت ما کسی می‌زنه که عالم دینِ، بنده واقعی خداست، خدا هم پشت و پناه ایشونه...... بعد مکثی کرد و گفت: به نظرت، غیر از کسی می‌تونست شاه رو از مملکت بیرون کنه، پس همین نشون می‌ده که پشتیبان خداست..... ما هم باید به دنبال عزیزمون باشیم. در ثانی کار اجرایی نمی‌کنه بلکه بیشتر نظارت می‌کنه...... این استدلال‌های او هر چند ساده و با بیان خاص خودش بود. اما همه آن‌ها قبول کردند. چند روزی از پیروزی گذشت. نشسته بود مقابل تلویزیون، سخنرانی در حال پخش بود. داشتم از کنارش رد می‌شدم که یکدفعه دیدم اشک تمام صورتش را پر کرده...... باتعجب گفتم: شاهرخ، داری گریه می‌کنی!؟ با دست اشک‌هایش را پاک کرد و گفت: ، بزرگ‌ترین لطف در حق ماست........ ما حالا حالا‌ها مونده که بفهمیم رهبر خوب چه نعمت بزرگیه، من که حاضرم جُونم رو برای این فدا کنم...... روحمان با یادش شاد....... @khademinekoolebar