#شهید_حاج_محسن_دین_شعاری
خضاب خون
وقتی او را می دیدم، ریش هایش را می گرفتم و می گفتم: بابا این ریش حد و حساب دارد، نه! از علما و مجتهدین بپرس، ریش نباید از مشت دست بیرون بزند.
محسن می گفت: نمیدونی که، من با این ریش کار دارم، این ریش ها باید با خون #خضاب بشه.
وقتی از تهران به منطقه می رفت با خودش حنا می برد. دست و پایشرا همیشه حنا می گذاشت و می گفت: برای پوست خوبه.
دوستان حاج محسن تعریف می کردند که هرسال یک روز مانده به عید قربان، او یک کاسه حنا درست می کرد تا بچه ها به عنوان یادگاری عید، انگشت ها یا کف دست و پایشان را حنا بگذارند. سال آخر گفتیم حاجی، امسال حنایت آماده نیست! گفت: حنای امسال، خونمه . . .
📝 از کتاب: لبخندی به معبر آسمان
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
وقتی او را می دیدم، ریش هایش را می گرفتم و می گفتم: بابا این ریش حد و حساب دارد، نه؛ از #علما و #مجتهدین بپرس، ریش نباید از مشت دست بیرون بزند.....
#حاج_محسن می گفت: نمیدونی که، من با این ریش کار دارم، این ریش ها باید با #خون #خضاب بشه......
وقتی از تهران به منطقه می رفت با خودش حنا می برد. دست و پایش را همیشه حنا می گذاشت و می گفت: برای پوست خوبه.
دوستان #حاج_محسن تعریف می کردند که هرسال یک روز مانده به #عید_قربان، او یک کاسه حنا درست می کرد تا بچه ها به عنوان یادگاری عید، انگشت ها یا کف دست و پایشان را حنا بگذارند. سال آخر گفتیم حاجی، امسال حنایت آماده نیست! گفت: حنای امسال، خونمه . . .
#شهید_حاج_محسن_دین_شعاری
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar