#خاطره_های_ناب
#همرزم شهید برونسی می گوید🗣: در #عملیات خیبر به اعتقاد فرماندهان، برونسی از همه #موفق تر عمل کرد. #رشادت عجیبی هم از خودش نشان داد.
او، فرمانده تیپ هجده جوادالائمه(س)بود که در 23 اسفندماه 1363 به شهادت رسید. «محمد حسن شعبانی»، همرزم او سلحشوری های این فرمانده را در عملیات خیبر یعنی یک سال قبل از شهادتش(اسفند ماه 1362) چنین روایت می کند:
قبل از عملیات خیبر جلسه مهمی گذاشتند. تمام فرماندهان رده بالا آمده بودند. یادم هست یکیشان روی کالک و نقشه داشت از محورهای مهم عملیات میگفت و کار یک یک فرماندهان را برایشان توضیح میداد. در این میان نوبت رسید به #عبدالحسین_برونسی. خونسرد و طبیعی نشسته بود و داشت به حرف فرمانده گوش می داد.
چون کار #عبدالحسین #مهم و #حساس بود، حرفهای آن فرمانده هم به درازا کشید، یک دفعه #عبدالحسین بلند شد و حرف او را #قـــطع کرد. گفت: «اخوی این حرفها به درد ما نمی خورد.» 👀چشمهای همه گرد شد. همه مات و 🤔مبهوت او را نگاه می کردند. در جلسه به آن مهمی #انتظار هر حرفی را داشتیم غیر از این یکی.
#عبدالحسین به 🗺نقشه ها اشاره کرد و ادامه داد: «اینها دردی را از #برونسی درمان نمی کند.» فرمانده با حالت جدی گفت: «یعنی چه؟ منظور شما را نمی فهمم.» #عبدالحسین 🙂لبخندی زد و گفت: «اگر #جسارت نباشد، می خواهم بگویم که شما برای کار من فقط بگو ⛔️کجا را باید بگیرم. یعنی #منطقه را نشان بده. با قایق یا هر چه که هست من را به آنجا ببر و بگو منطقه این است باید این جا را بگیریم.» 💤سکوت فضای جلسه را گرفته بود. آن فرمانده هم چیزی نمی گفت. ولی معلوم بود ناراحت شده.
#عبدالحسین باز خودش رشته کلام را به دست گرفت و 🗣گفت: «ما باید روی زمین کار کنیم. ما باید زمین #عملیات را با پوست و گوشت مان لمس کنیم. این طوری که شما از روی نقشه می گویی برو پشت اتوبان #بصره و آنجا چه کار کن و بعد آن جا برو فلان منطقه به درد نمی خورد. باید محل را مستقیم نشان بدهید.» آن روز با این که ناراحتی هم به وجود آمد ولی آخرش #عبدالحسین حرفش را به #کرسی نشاند. هم قرار شد منطقه را از نزدیک به او نشان بدهند و هم 3 گردان نیرو در اختیارش گذاشتند.
در عملیات #خیبر به اعتقاد فرماندهان، #برونسی از همه موفق تر عمل کرد. رشادت عجیبی هم از خودش نشان داد. پا به پای بچه ها می آمد. گاهی کلاش دستش بود، گاهی تیربار گاهی هم آرپیجی می زد. #تکاورهای غولپیکر دشمن را هیچ وقت یادم نمی رود. آخرین #حربه دشمن بود و آخرین سدش، جلوی سیل نیروهای ما. یکهو مثل مور و ملخ ریختند در منطقه. اسلحه کوچکشان تیربار بود.
بعضیهایشان #خمپاره 60 را مثل یک بچه دو سه ماه گرفته بودند زیر بغلشان. یکی خمپاره را می گرفت و یکی دیگر هم با همان وضع #شلیک می کرد. یعنی قبضه را زمین نمی گذاشتند. با دیدن آنها قدرت الهی #عبدالحسین انگار بیشتر شد. گرم تر از قبل شروع کرد به ریختن آتش. بچه ها هم از همین حال و هوا روحیه میگرفتند و گرمتر می جنگیدند. آخر کار هم حسابی از پس تکاورها برآمدیم یا به ☠درک واصل شدند و یا فرار را بر قرار ترجیح دادند.
🆔 @RahpooyanShohada
🔴 #چوبکبریتهای_زندگی
💠 بسیاری از اشیاء #کوچک در شرایط عادی، ضایعات به حساب میآیند و حتّی در سطل زباله انداخته میشوند. مثل یک میخ کوچک، #سوزن سرم، یک چوب کبریت، پیچ و مهره ریز و دهها چیز بیارزش دیگر که کسی تلاش جدّی برای نگهداری آنها نمیکند. امّا گاه در شرایط سخت و #حسّاس همین اشیاء بیارزش نقش حیاتی ایفا میکنند. سوزن سرم جان یک بیمار و چوب کبریتی جان انسانی را از #سرما نجات میدهد.
💠 در زندگی مشترک، گاه یک رفتار یا جمله کوچک و به ظاهر ناچیز، آبی بر روی #آتش دعوا و تشنّج است و از فتنهای بزرگ جلوگیری میکند. هر رفتار و جملهی سادهای که بتواند همسر را از لجبازی، #عصبانیّت و جدل دور کند گوهری ارزشمند است.
💠 برای نمونه برخی رفتارها و جملات ساده و #کوچک را که در حال عصبانیّت همسر کارگشاست ذکر میکنیم:
🔅بوسیدن پیشانی همسر
🔅 مالش مهربانانهی شانههای همسر
🔅سکوتِ متواضعانه به هنگام عصبانیت شدید وی
🔅آوردن آب قند برای او
🔅لبخند زدن با ژست پذیرش نظر او
🔅 جملات کوتاه مثل "خودتو اذیت نکن"، "حق با توست"، "ارزششو نداره خودتو ناراحت نکن"، "درکت میکنم"،"منو #ببخش اگر ناراحتت کردم"،"طاقت دیدن ناراحتیتو ندارم"،"بیا فراموشش کنیم"،"چشم هر چی تو بگی عزیزم"،"تو جون بخواه عزیزم"،"روی حرفات فکر میکنم"،"از دستم #راضی باش" و صدها رفتار کوچک و جملهی کوتاه و ساده که در بزنگاهها شما را از خطر سردی روابط نجات میدهد.
🆔 @khanevadeh_313
شیعیان متوجه شرایط #حساس عصر غیبت باشند!
🔰 بیانات حضرت آیت الله صافی گلپایگانی مدظله:
🔹بدانيد عصر غيبت، عصر #امتحان و آزمايش، عصر تمحيص و تخليص است. سعادتمندان و مؤمنانی را كه در ايمان، ثابت قدم میباشند و در اين مكتب انسانساز غيبت، خود را میسازند...
حوادث گوناگون، فشارها و سختیها تكان نمیدهد؛ ايمانشان را متزلزل نمیسازد و مانند #كوه در برابر بادهای تند و شديد، پايدار و برقرارند و از افراد سست ايمان و ضعيف الاراده، جدا و #ممتاز میگردند.
👈هر چه تمسّك به دين و دينداری دشوارتر شود و با انواع محروميتهای ظاهری توأم گردد، #ايمان و تعهّد آنها قویتر میشود...
🔸 در آن شرايط بر حسب بعضي روايات، تا آنجا نگهداری دين، سخت و دشوار میگردد كه مانند نگهداشتن آتش در كف دست میشود، يا چنان كه در حديث ديگر است:
برای صاحب اين امر [امام مهدی عليه السّلام] غيبتی است و كسی كه بخواهد دينش را حفظ كند، مانند آن است كه قصد نگهداری درخت خارداری را در دستش دارد.
📚 الغيبة نعمانی، ص۱۱۲
➥ @sheikh_kafi | شیخ احمد ڪـافی