eitaa logo
خادم المهدی (عج)
55 دنبال‌کننده
36.1هزار عکس
20.1هزار ویدیو
206 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❀ ﷽ ❀ ┄┄┅━❅❀❀❀❀❀❅━┅┄┄ 🌸 سوره فلق بگو پناه می‌برم ، از شرّ خلق بدخواه به ربِّ پروردگار ، پروردگار صبحگاه از شرّ تاريكی‌ها ، كه می‌گيره همه جا میترسه هر كسی كه ، پا بزاره به اون جا از شرّ جادوگرا ، كه می دمند در گره تا كه كنند مردما ، آواره و بيچاره يا از شرّ هر حسود ، وقتی شده كينه توز تا كه بگيره خوشی ، از مردمان پيروز ای كودكان قرآن ، سربلند و با ايمان پناه بريد به الله ، از بلاهای پنهان شاعر:مجید ناصری 🧕 👇 https://eitaa.com/joinchat/1652031595Cb152fa869a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ شعر باللهجة العراقیة 🔅نصيحة الوالد لابنه نصیحت پدر به پسر برای تقويت لهجه‌ی عراقی 👌 «الرَّاقِیَةُ فِي اللَّهجَةِ العِراقِیَّة» 🇮🇶انتشار با حذف لینک ممنوع🇮🇶 @alraghiyah 🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 قصة الثعلب و الغراب والجبن في ابیاتی الشعر 🔅داستان روباه و کلاغ و پنير در ابیات شعر «المُکالَمَةُ العَرَبِیَّةُوالأَدَبُ التَّطبِیقِيُّ» ⛔️انتشار با حذف لینک ممنوع⛔️ @almokalamah_alarabiyah 🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴 ابیات في مقام الأب اشعاری درباره مقام پدر 🌸 لو امطرت ذهباً من بعد ما ذهبا لا شيء یعدل في هذا الوجود أبا 🔅اگر بعد از رفتن پدر آسمان طلا هم ببارد چیزی در وجود معادل پدر نمی شود. 🌸 ما زلت في حجره طفلا یلاعبنی تزداد بسمته لي کلما تعبا 🔅دائما در دامن پدر بودم و با من بازی می کرد و هروقت که خسته می شد لبخندش بیشتر می شد. 🌸 لم یحن ظهر أبي ما کان يحملني لکن لیحملني من أجلي انحدبا 🔅کمر پدرم تا زمانی که مرا حمل می کرد خم نشد ولی برای اینکه مرا بلند کند به خاطر من خم می شد. «المُکالَمَةُ العَرَبِیَّةُوالأَدَبُ التَّطبِیقِيُّ» ⛔️انتشار با حذف لینک ممنوع⛔️ @almokalamah_alarabiyah 🌸🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃
🔴ماجرای درس آموز برخورد امام علی (ع) با یک سلبریتی از زبان رهبر انقلاب 🔰مقام معظم رهبری در یکی از خطبه های نماز جمعه سال های پیش خود به یک ماجرای اشاره کرده اند: " شاعری به نام نجاشی، 👈 برای و علیه دشمنان آن حضرت، گفته است. روز ماه رمضان، از کوچه‌ای عبور میکرد؛ آدم بدی به وی گفت بیا امروز را در کنار ما باش. گفت میخواهم به مسجد بروم و مثلاً قرآن و نماز بخوانم. گفت روز ماه رمضان، کی به کی است؛ بیا با هم باشیم! به زور این شاعر را کشاند! او هم بالاخره شاعر بود دیگر! به خانه‌ی آن فرد رفت و در کنار بساط روزه‌خواری و شُرب خَمر نشست. او نمیخواست؛ اما مبتلا شد. بعد هم فهمیدند که اینها شُرب خَمر کرده‌اند. امیرالمؤمنین گفت: حدّ خدا را بخورند؛ هشتاد برای شُرب خَمر، ده یا بیست تازیانه هم اضافه برای این‌که روز ماه رمضان این کار را کردند! نجاشی گفت: من شاعر و هستم. با دشمنان شما این طور با ابزار زبان مبارزه کرده‌ام. میخواهی مرا شلّاق بزنی!؟ در بیان امروز ما، آن حضرت شبیه این بیان را فرمودند که آن به جای خود محفوظ، خیلی هم عزیزی، خیلی هم خوبی، ارزش هم داری؛ اما من حدّ خدا را تعطیل نمیکنم! هر چه قوم و خویش هایش آمدند و اصرار کردند که 👈اگر شما او را شلّاق بزنید، آبروی ما خواهد رفت و ما دیگر سربلند نمیشویم، حضرت فرمود نمیشود و من نمیتوانم حدّ خدا را جاری نکنم! آن مرد را خواباندند و تازیانه زدند، او هم شبانه کرد و رفت. گفت: حالا که در حکومت شما، با شاعر و هنرمند و روشنفکری مثل من، بلد نیستند که چگونه باید رفتار کنند، من هم میروم آن جایی که مرا بشناسندم و قدرم را بدانند! او پیش معاویه رفت و گفت معاویه قدر ما را میداند! بروید به جهنّم! وقتی کسی این قدر کور است که نمیتواند از لابه‌لای احساسات شخصی خود، درخشندگی علی را ببیند، جزایش همین است که پیش معاویه برود. عقوبت او همین است که متعلّق به معاویه شود؛ بروید پ.ن: 🔻مقام معظم رهبری در همان جا فرمودند: " امیرالمؤمنین که این فرد از دست خواهد رفت. یک شاعر هم مهم بود. آن روز از امروز هم بود. البته امروز هم هنرمندان حائز اهمیتند؛ اما آن روز مهمتر بود. آن روز تلویزیون و رادیو که نبود، تشکیلات ارتباط جمعی که نبود؛ همین شعرا بودند که میگفتند و افکار را در همه جا منتشر میکردند " خطبه های نماز جمعه۷۵/۱۱/۱۲