eitaa logo
خادم المهدی
55 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
766 ویدیو
232 فایل
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀غربت امام عصر عجل الله فرجه🥀 ◀️‌قدر ناشناخته بودن صفات امام عصر عليه السلام 🔴عدم معرفت به وصف 🔶غربت امام عصر عليه السلام از جهت عدم «معرفت به وصف» بارزتر است. كساني كه از معرفت مشخصات ظاهري حضرتش غفلت مي‌كنند، معمولاً افراد عامي هستند. 🔶 اما متأسفانه در «معرفت به وصف»، بيشتر،خواص دچار كاستي مي‌شوند، كه زير مجموعه اي از اقليت شيعيان هستند. 🔶اينان بيشتر افراد درس خوانده اي هستند كه مي‌توانند طرز تفكر ديگران را هم تحت تأثير قرار دهند. 🔶محروم بودن اين عده از معرفت امام عصر عليه السلام مي‌تواند براي ديگران نيز خطرساز باشد. از اين رو، مشاهده غربت و ناشناخته بودن امام زمان عليه السلام در بين اين افراد، بسيار دردناك است. همين امر، بسياري از انحرافات را دراصل دينداري پديد مي‌آورد. 🔶به عنوان مثال، گاهي ديده مي‌شود كه برخي شيعيان به اصطلاح درس خوانده، انواع و اقسام انحرافها را در بحث امامت، يعني در اصلي ترين ويژگي امام عصر عليه السلام مطرح مي‌سازند. 🔶بيان نظريات اين گونه افراد، دلهاي شيعيان عارف به حق امام زمان عليه السلام را به درد مي‌آورد، ولي از آن جا كه غربت حضرتش را به خوبي به تصوير مي‌كشد، با طلب عفو و بخشش از ساحت مقدس حضرتش و دوستان مخلص ايشان، به برخي از اين آراء اشاره مي‌كنيم. ◀️الف: امامت 🔷اصلي ترين خصوصيات امام عصر عليه السلام يعني مسئله امامت، نخستين هدف حمله برخي افراد ناآگاه است. 🔷برخي از كساني كه خود را روشنفكر مي‌نامند، امامت را صرفاً يك امر تاريخي مي‌دانند و براي آن، ارزش اعتقادي قائل نيستند. نتيجه اين طرز تفكر، بررسي مسئله خلافت و جانشيني پيامبر، به عنوان يك امر تاريخي است. 🔷منطقي ترين و مسالمت آميز ترين نتيجه ی اين بررسي آن است كه هر چه بوده، گذشته است و بحث مجدد در مورد حوادث تاريخي، جز نو كردن اختلافات و زنده كردن كينه‌هاي ديرينه، نتيجه اي ندارد و ما را از انجام مسئوليتهاي فعلي خود – يعني پرداختن به وظيفه روزگار خودمان – باز مي‌دارد و به انحراف مي‌كشاند. 🔷بدين ترتيب، مسئله امامت – كه اصل و ركن دين است – در هاله اي از جهل و ابهام و غرض ورزي مورد غفلت و انكار قرار مي‌گيرد و كار به جايي مي‌رسد كه مذاهب مختلف اسلامي را نوعي خط كشي حزبي و حقوقي مي‌نامند و مدعي مي‌شوند كه مكاتب اهل سنت هم در كنار مذهب بر حق شيعه، اسلام حقيقي را تشكيل مي‌دهند! پس هر كدام از اين مذاهب مجاز هستند كه به فقه خود عمل كنند. بنابراين نبايد شيعه را مؤمن و منكرين امامت و ولايت ائمه عليهم السلام را كافر دانست! 🔷براي اينان كه خود را روشنفكر مي‌پندارند، اهميت مسئله امامت، به خوبي روشن نشده و ائمه اطهار عليهم السلام را اصلاً «نشناخته اند». از اين رو، نمي توانند به راحتي زير بار اين مسئله بروند كه «منكر امامت كافر است». 🔷 اينان كه اصلاً معنا و اهميت امامت را نفهميده اند، چگونه مي‌توانند قدردان نعمت امام عليه السلام باشند؟ لذا برخي از آنها اظهار مي‌كنند كه در اسلام هيچ كس غيراز پيامبر صلي الله عليه و آله وجود ندارد كه انكار شخصيت و مقام او موجب كفر شود اينها اين قدر معرفت پيدا نكرده اند كه بفهمند انكار امامت به منزله انكار توحيد و عين كفر است. 🔷 كافي بود كه به جاي اين فريضه پردازيها و فرو رفتن درتارهايي كه خود به دست و پاي خويش بسته اند، به اين يك روايت پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله توجه مي‌كردند كه:"من مات لا يعرف امام زمانه مات ميته جاهلية" هر كس بميرد در حالي كه امام زمان خودش را نشناخته باشد، به مرگ جاهليت از دنيا رفته است. 🔷آن گاه مي‌فهميدند كه بدون معرفت امام زمان عليه السلام از گمراهي جاهليت (عدم شناخت خدا و پيامبر صلي الله عليه و آله) نمي توان خارج شد. يعني بدون قبول مقامات امام عليه السلام انسان از ورطه شرك و كفر نجات نمي يابد. 📚 ✍محمد بنی هاشمی 🖤اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🖤 🖤🇮🇷@khademolmahdiiii🇮🇷🖤
🥀غربت حضرت ولی عصر عجل الله فرجه 🌾‌امامِ از ياد رفته ◀️فراموش شدن قلبي و زيارتي امام عصر عليه السلام 💠معناي دوم غريب 🔷گاهي «غريب» به كسي گفته مي‌شود كه از ياد فته است، يعني آن چنان كه شايسته اوست، از او ياد نمي شود. اين معنا از غربت در مقابل «ذكر» است كه گاهي قلب و گاه، زباني است. 🔷البته ذكر «زباني» برخاسته از ذكر «قلبي» است. وقتي قلب كسي مملو از ياد منعِم شود، ذكر او نيز بر زبانش جاري مي‌گردد. 🔷بنابراين غربت به معناي دوم، مي‌تواند ناشي از فراموش شدن قلبي يا زباني باشد. 🔷اگر ولي نعمت از نظر قلبي مورد بي توجهي قرار گيرد و ياد او از دلها محو شود، در حقيقت شكر قلبي نسبت به او انجام نپذيرفته است و از همين جهت غريب مي‌باشد، چون در دل، «از ياد رفته» است. 🔷از طرفي اگر معرفت قلبي بر زبان جاري نگردد، در انجام وظيفه ی شكر زباني كوتاهي شده است و از اين جهت هم مي‌توان او را «غريب» دانست، زيرا چنان كه بايد و شايد، از او ياد نمي شود و عملاً «از ياد رفته» زباني است. 🔷ذكر زباني (ياد كردن به زبان) برخاسته از معرفت و ذكر قلب است، اما خود، زمينه معرفت و ذكر قلبي را در كساني فراهم مي‌سازد كه از شناخت منعم محروم هستند. 🔷اگر كساني كه با وليِّ خود آشنا هستند، وظيفه خود را در انجام شكر زباني نسبت به او به طور شايسته انجام دهند، كم كم ديگران هم كه شناخت درستي از منعم خويش ندارند، به لطف الهي اهل معرفت مي‌شوند. 🔷همين معرفت، زمينه ياد كردن قلبي و زباني را در آنان نيز فراهم مي‌آورد. ‌📚 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 🇮🇷@khademolmahdiiii🇮🇷
غربت حضرت ولی عصر عجل الله فرجه ◀️‌هم چون امور دنيوي 🔷اگر در زمان غيبت، با يقين قوي، ائمه عليهم السلام را پيشوايان معصوم الهي بدانيم كه دين و دنياي ما را رقم مي‌زنند، جان و دل به كلام ايشان مي‌سپاريم و مو به مو، به كلامشان عمل مي‌كنيم. 🔷وقتي پزشكي براي بيمار خويش، دارو تجويز مي‌كند، همه دستورات او كاملاً اجرا مي‌شود. اگر بيمار در اجراي دستور پزشك كوتاهي كند، خطر شدت يافتن بيماري – و چه بسا مرگ – در انتظار اوست. به همين گونه در زمان غيبت نيسز، خطر هلاكت امر دين را بايد جدي بگيريم. ما، در امو مادي و جسمي، وقتي كه احتمال خطر جدي باشد، با احتياط برخورد كرده، از موارد شبهه ناك پرهيز مي‌كنيم. 🔷 در مسائل معنوي نيز همين گونه، نبايد اهل مسامح باشيم، در حالي كه متأسفانه بسياري از مردم به غلط مي‌پندارند كه در امر دين، نبايد سخت گرفت. 🔷امام صادق عليهالسلام مي‌فرمايند: احكم امر دينك كما احكم اهل الدنيا امر دنياهم.امر دينت را محكم كن همان طور كه اهل دنيا امر دنيايشان را محكم مي‌كند. 🔷مقايسه دقت در امر دين، با دقت در مسايل مادي بسيار راهگشاست. شايد بارها شنيده باشيم كه يك كوتاهي در امور دنيوي، سبب خسارت جاني و مالي و حتي روحي بسياري شده است. ولي متأسفانه هر نوع سهل انگاري در امور معنوي را جايز مي‌شماريم، در حالي كه عالم معنا نيز بسيار دقيق و داراي حساب و كتاب منظمي است. 🔷به علاوه كوتاهي در مورد مسائل مادي، به ضرر دنياي ختم مي‌گردد و به مرگ منتهي مي‌شود،ولي هلاكت اعتقادي بسيار بدتر است. 🔷اگر انسان به كفر و ضلالت افتد، زندگي جاويد و سعادت ابدي خود را به تباهي كشيده و اين خطري است كه در زمان غيبت، بيش از هر زماني دامنگير «شيعيان» مي‌شود. 🔷 پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در توصيف زمان غيبت فرموده اند: ذلك الذي يغيب عن شيعته و اوليائه غيبة لا يثبت فيها علي القول بامامته الا من امتحن الله قلبه للايمان. 🔷او (حجة بن الحسن عليهما السلام) همان كسي است كه از ديدگان شيعيان و دوستانش غائب مي‌شود، غيبتي كه در آن زمان هيچ كس در اعتقاد به امامت او ثابت قدم نمي ماند، مگر كسي كه خدا قلبش را براي ايمان آزموده است. 🔷گوهر معرفت امام عصر عليه السلام بسيار با ارزش است و اگر بتوانيم آن را نگاه داريم، همه چيز ما تضمين مي‌شود. 🔷با اعتقاد به امامت، انسان از خطاي در اعتقادات و حتي توحيد نيز مصون مي‌شود و در اعتقاد به خدا نيز، به گرايشهاي انحرافي دچار نمي شود، چون در راه خدا شناسي راهنما و بلد راه دارد، كه با پيروي از ايشان، مي‌تواند – با استعانت از لطف و فضل الهي – ايمان خويش را به سر منزل مقصود برساند. ‌📚 ✍محمد بنی هاشمی 🌹الّلهُــمَّ_عَجِّــلْ_لِوَلِیِّکَــــ_الْفَــرَج🌹 🇮🇷@khademolmahdiiii🇮🇷
🥀غربت حضرت ولی عصر عجل الله فرجه ✅‌ويژگي‌هاي ياد كردن 🔶ياد كردن از هر كس بايد متناسب به سطح او و در حد مقام و موقعيت او باشد، در غير اين صورت، به غربت او مي‌انجامد. 🔶 به عنوان مثال، براي اداي حق عالم يا فقيه، بايد در هنگام سخن از احكام شرعي، يادي از آن فقيه به ميان آيد. اگر از همه فقهاء ياد كنند و اصلاً نامي از آن عالم نبرند، مي‌توان گفت، آن عالم فقيه، «از ياد رفته» و «غريب» است. 🔶براي اداي شكر يك پزشك متخصص ماهر، بايد در هنگام بحث و گفتگو پيرامون مداواي بيمار و كار پزشكي، از آن پزشكي كه از ديگران ماهرتر است، نيز يادي به ميان آيد. اگر هنگام بررسي وضعيت بيمار، از هر پزشك متخصص و غير متخصص و حتي غير پزشك گفتگو شود، اما از آن متخصص ماهر سخني به ميان نيايد و كسي قلباً هم از او ياد نكند، معلوم مي‌شود كه اوغريب (از ياد رفته) است. 🔶حال اگر كسي هم در پزشكي، متخصص و هم در فقه سرآمد باشد، بايد در هنگام بحث علمي در فقه و پزشكي، از او هم ياد شود. پس «تعدد ياد كردن» در افراد مختلف، متناسب با كمالات آنها، متفاوت خواهد بود. 🔶ياد كردن از هر نعمتي كاملاً بستگي به ويژگي‌هاي آن دارد، هر چه نعمتي بزرگتر و فراگيرتر و نياز انسانها به آن بيشتر باشد، انتظار مي‌رود كه در دفعات بيشتر و مناسبتهاي مختلف از آن ياد شود. 🔶 اگر تعداد ياد كردنها و زمينه‌ها و شرايط مختلفي كه بايد از نعمت ياد شود، متناسب با سطح شايسته آن نباشد، به همان اندازه، آن نعمت از ياد رفته است. 🔶چگونگي ياد كردنها، از نظر، «كيفي» نيز تفاوت دارد. گاهي انسان وقتي از نعمتي ياد مي‌كند، با تمام وجود، تحت تأثير آن قرار دارد. به طوري كه با تذكر خويش، شنوندگان را نيز متأثر مي‌سازد. 🔶در واقع، گوينده به تناسب معرفت و محبت قلبي خويش نسبت به مُنعم، گاه خيلي شديد و با حرارت و گاه بسيار عادي و ملايم، ياد او را در خاطر مي‌آورد، يا به زبان جاري مي‌سازد. 🔶باز هم توجه داريم كه تفاوت كيفي در ياد كردنها نيز، به شدت معرفت و محبت نسبت به آن نعمت بستگي دارد. 🔶از طرف ديگر هر كدام از ذكر قلبي و زباني، «انواع» مختلف دارد. از جمله: سرودن شعر، تأليف كتاب و مقاله، برگزاري مسابقه، برپايي مجالس گوناگون و... گاهي ممكن است انسان، پيوسته نام معروف خود را در دل و بر زبان جاري سازد و بدين وسيله به ذكر او بپردازد. 🔶گاهي ممكن است براي او دلتنگ شود، از داشتن چنين محبوبي شاد گردد، يا برايش ابراز نگراني كند و به هر حال، با دل و زبان، به روشها و انواع مختلف مي‌توان از نعمتي ياد كرد. 🔶«زمينه» ی ياد كردن، از ديگر جهاتي است كه در مسئله ذكر، بايد مورد توجه قرار گيرد. هر قدر نعمتي بزرگتر و اهميت آن بيشتر باشد، به مناسبتهاي بيشتر بايد از آن ياد شود و زمينه‌هاي ذكر آن را بيشتر مطرح گردد. گاهي گستره يك نعمت، همه زندگي انسان را مي‌پوشاند. 🔶در اين حال، بايد تمام جوانب زندگي، زمينه‌هاي شكر و ذكر قلبي و زباني آن گردد. اگر در زمينه اي مناسب، تذكر به آن نعمت، فراموش شود، آن نعت كفران شده و «غريب» مي‌گردد. 🔶بنابراين نتيجه مي‌گيريم كه هر چه نعمتي گسترده تر، مهمتر و اساسي تر باشد و نياز انسان به آن عميق تر باشد، توقع و انتظار عقلي اين است كه بيشتر از آن ياد شود. طبعاً كفران آن نيز سخت تر است و عذاب شديدتر، به دنبال دارد. 🔶بيشتر ياد شدن، هم از جهت تعدد ياد كردن از آن نعمت است (كميت) هم از جهت زمانها و مكانهايي كه بايد ياد نعمت شود (زمينه‌ها و شرايط مختلف)، هم از جهت مواردي كه زمينه ياد كردن از آن وجود دارد، هم از حيث شدت و غلظت يادكردن از آن (كيفيت) و نيز از جهت انواع مختلف ياد كردن بايد مورد توجه قرار گيرد. ‌📚 ✍محمد بنی هاشمی 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 🇮🇷@khademolmahdiiii🇮🇷
🥀غربت حضرت ولی عصر عجل الله فرجه🥀 🌾‌مردن ياد امام عليه السلام ◀️امام جواد عليه السلام در حديثي ضمن معرفي جانشينان خويش به مسئله «موت ذكر» امام زمان عليه السلام در زمان غيبت اشاره كرده اند: امام بعد از من، پسرم علي است. امر او، امر من است. و سخن او، سخن من، و اطاعت از او اطاعت از من است. و امام پس از او پسرش حسن است. امر او امر پدرش، و سخن او سخن پدرش، و اطاعت از او اطاعت از پدرش مي‌باشد. سپس سكوت فرمود. ◀️عرض كردم: اي پسر رسول خدا! پس امام بعد از حسن كيست؟ حضرت گريه شديدي كردند، سپس فرمودند: ان من بعد الحسن ابنه القائم بالحق المنتظر. فقلت له: يابن رسول الله لم سمي القائم؟ قال عليه السلام: لانه يقوم بعد موت ذكره و ارتداد اكثر القائلين بامامته. بعد از حسن پسرش، قائم به حق، و همان شخصي است كه انتظار او را مي‌كشند. عرضه داشتم: اي پسر رسول خدا! چرا ايشان «قائم» ناميده شده اند؟ فرمودند: زيرا او زماني قيام مي‌كند كه يادش مرده است، و اكثر معتقدين به امامت وي، از عقيده خود بازگشته اند. ◀️مردن و از بين رفتن ذكر امام عليه السلام چگونه است؟ هر نعمتي اگر متناسب با ويژگي‌ها و ارزش خود، در ظرف و زمينه+ مناسب و شايسته از او ياد نشود، در حقيقت ذكرش مرده است. با مروري بر مسئله «ذكر» درباره صفت «پدر دلسوز» و «مادر نيكوكار» ديديم كه چگونه در ذكر امام زمان عليه السلام از اين جهت كوتاهي مي‌شود. و عده بسيار بسيار اندك هم آن چنان كه بايد – از مولاي خويش ياد نمي كنند. 💠از طرفي اقليت شيعه نيز، در حد عميق و شايسته آن، از اوصاف امامشان آگاهي ندارند و لذا حقوق ايشان را درست نمي شناسند. ◀️از طرف ديگر، اكثريت مردم روي زمين هم اصلاً امام شناس نيستند، تا بخواهند به زنده نگه داشتن ذكر ايشان بپردازند. پس به راست مي‌توان گفت كه ذكر امام عليه السلام در دنياي امروز مرده است. ◀️چقدر مرتكب كوتاه بيني شده ايم، اگر برگزاري چند مراسم مربوط به نيمه شعبان و اندكي چراغاني و پوستر و... را دليل بر زنده بودن يادشان در روي زمين بدانيم. ياد امام عليه السلام بايد متناسب با مقام و منزلت ايشان و زمينه‌ها و مناسبتهاي مختلف با همه انواع و اقسامش باشد. ◀️در غير اين صورت، هر عقل سليمي چنين مولايي را «از ياد رفته و غريب» مي‌داند. ◀️به هر حال نبايد بپنداريم كه «موت ذكر» امام زمان عليه السلام، به اين است كه هيچ كس تولد ايشان را جشن نگيرد و به ياد ايشان نقل و شيريني پخش نكند. البته هيچ كس ترديد ندارد كه برپايي همين مراسم و مجالس – گر چه يك بار در سال – لازم است، ولي كيست كه درباره اوج مقام و فضائل حضرت بقية الله ارواحنا فداه، اندكي از بسيار بداند و با قطره اي از درياي حقوق حضرتش – كه بر عهده ماست –آشنا باشد، آن گاه اين مجالس يك بار در سال را براي تذكر و يادآوري نسبت به حضرتش كافي بداند؟ ◀️بايد با ديد عميق و وسيع تر به مسئله نگريست. بايد ديد اعتقاد صحيح نسبت به امام زمان عليه السلام در كل جامعه به چه صورت است. ◀️متفكران و انديشمندان در اين باره چه اندازه روشن هستند؟ و چقدر در زمينه معرفي اشان تلاش مي‌كنند؟ با چه دقت نظر و عمقي، به مسئله مهدويت توجه مي‌شود؟ براي معرفي صحيح امام عليه السلام چه تعداد جزوه و كتاب و نشريه منتشر مي‌شود؟ چند درصد از كساني كه نيمه شعبان در جشن ميلاد آن حضرت شركت مي‌كنند، با وظايف خود نسبت به ايشان آشنا هستند؟ دوستداران حضرت بقية الله ارواحنا فداه، تا چه اندازه براي تربيت نسلي مهدوي و منتظر حضرتش مي‌كوشند؟ براي آشنا ساختن جهانيان – كه همه، رعيت حجت خدا هستند و بر سر خوان احسان او نشسته اند – با ولي نعمت خود چه كارهايي صورت گرفته است. ◀️اگر همه اينها در حد مناسب و شايسته اي وجود داشته باشد، ياد حضرتش در جامعه زنده مي‌ماند. ولي متأسفانه فرمايش امام جواد عليه السلام در حق حضرت مهدي عليه السلام صادق است. همين غربت جانسوز، قلب امام جواد و ديگر ائمه عليهم السلام را به درد آورده، و چشهايشان را اشكبار كرده است. 💔خدايا به غربت آن محبوب پنهان رحم كن و هر چه زودتر، جهان را به ظهورش نوراني بگردان... ‌📚 ✍محمد بنی هاشمی 🌹اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 🇮🇷@khademolmahdiiii🇮🇷
🥀غربت امام عصر عجل الله فرجه🥀 🔷‌مقايسه «بئر معطله» با «ماء معين» 🌾چاه بدون استفاده و قصر خالي از سكنه ◀️در قرآن كريم آمده است: فَكَأَيِّن مِّن قَرْ يَةٍ أَهْلَكْنَاهَا وَهِيَ ظَالِمَةٌ فَهِيَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُ وشِهَا وَبِئْرٍ مُّعَطَّلَةٍ وَقَصْرٍ مَّشِيدٍ ◀️محل بحث ما آخر آيه است كه خداي متعال فرموده است: چه بسيار چاههايي كه بدون استفاده باقي ماند. چاه را، زماني معطله مي‌نامند كه قابل استفاده و بهره برداري باشد و بتوان از آن آب بيرون كشيد، ولي اكنون متروكه شده و ديگر از آن آب استخراج نمي شود. ◀️«قصر مشيد» به قصر مجلل و مرتفعي گفته مي‌شود كه اكنون خالي از سكنه باقي مانده است. ◀️ در اين آيه به اين مطلب اشاره شده كه ما وقتي اهل آباديها را هلاك كرديم، چاههاي آنها بدون استفاده شد و قصرهايشان خالي ماند. ◀️با مراجعه به اهل بيت عليهم السلام مي‌بينيم كه در تفسير «بئر معطله» فرموده اند: كم من عالم لا يرجع اليه ولا ينتفع بعلمه.چه بسيار عالمي كه به او مراجعه نمي شود، و از علم او بهره نمي برند. ◀️عالم، به چاه آب تشبيه شده كه از آن ماده حيات استخراج مي‌شود. ◀️مراد از معطل و بدون استفاده ماندن چاه آب، مراجعه نشدن به عالم و بهره نبردن از علم او است. ◀️امامان عليهم السلام، عالماني هستند كه به ايشان – در خور شأن و مقامشان – مراجعه نشده است و از علم ايشان استفاده كامل و صحيح نمي گردد. ◀️امام زمان عليه السلام نيز در زمان ما «بئر معطله» هستند. ◀️از امام ابوالحسن موسي بن جعفر عليهما السلام نقل شده است: البئر المعطلة الامام الصامت، و القصر المشيد الامام الناطق.«چاه معطل» امام ساكت، و «قصر مشيد»، امام ناطق است. ◀️شايد علت تشبيه امام ناطق به قصر مشيد، اين باشد كه قصر مشيد، مرتفع است و همه آن را مي‌بينند و شكوه و عظمتش نمايان است و با وجود اين خالي گذاشته مي‌شود. اما بئر معطله، چه بسا اصلاً وجودش مورد توجه قرار نگيرد و شناخته نشود. ◀️«امام صامت» امامي است كه – به امر خدا و حكمت الهي – از اظهار و مطرح كردن خود پرهيز مي‌كند. ◀️همه ی امامان ما عليهم السلام شرايطي داشتند كه در برخي زمانها ساكت بوده اند. ◀️ در زمان غيبت نيز، از مصاديق بارز امام صامت، حضرت مهدي عجل الله تعالي فرجه الشريف مي‌باشند و لذا به ايشان اطلاق «بئر معطله» مي‌شود. ◀️انشاء الله پس از ظهور، «قصر مشيد» بودن حضرت را خواهيم ديد، كه در آن زمان عظمت و شكوه ايشان آشكار مي‌شود. ◀️در تفسير علي بن ابراهيم قمي آمده است: اما قوله عزوجل: «بئر معطلة و قصر مشيد» قال: هو مثل لال محمد صلي الله عليه و آله قوله «بئر معطلة» هي التي لا يستقي منها، و هو الامام الذي قد غاب فلا يقتبس منه العلم. و «القصر المشيد» هو المرتفع، و هو مثل لامير المؤمنين و الائمة عليهم السلام. ◀️اما قول خداي عزوجل كه فرموده: «بئر معطله و قصر مشيد» فرموده اند: اين آيه، مثل آل محمد صلي الله عليه و آله است، «بئر معطله» چاهي است كه از آن، آب كشيده نمي شود، و او امام غائب است كه از ايشان علمي اقتباس نمي شود. و «قصر مشيد» (بناي) مرتفع و بلند است و آن، مثلي براي اميرالمؤمنين و ائمه از فرزندان ايشان عليهم السلام مي‌باشد. ◀️هر يك از ائمه اطهار عليهم السلام زماني داشته اند كه در آن ساكت بوده اند و از علم آنها استفاده نمي شده است، ولي بارزترين مصداق «بئر معطله» امام غائب است كه متروك و معطل – و در نتيجه غريب – باقي مانده است، درست مثل چاهي كه پر از آب است، ولي هيچ تشنه اي براي كشيدن آب از آن سراغ نمي گيرد. با توجه به فراواني آب چاه، تعداد افراد تشنه اي كه براي رفع عطش به آن مراجعه مي‌كنند و نحوه استفاده مجموع – در مقايسه با آن چه شايسته بهره برداري از امام عليه السلام است. ‌📚 ✍محمد بنی هاشمی 🌹 اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🌹 🇮🇷@khademolmahdiiii🇮🇷