11.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•| 📻 |•
نشستمبالایسرمحمدحسین
قبرراعینحسینیهدرستکردهبودند.
دورتادورپارچهسبزوکتیبهزدهبودند.
بالشتیگذاشتندبرایزیرسرش،
گفتند:خاکمقتلسیصدشهیدِ
بندکفنرابازکردند.
تاصورتمحمدحسینرویآنبالشت
قرارگرفتازچشمشجویخون
راهافتادخونیکهادامهداشت،
میریخترویبالشتخاکیزیرسرش
صدایشدر سرمپیچید:
مامان!
چقدرخوبهآدمبارویِخونیاربابش
روملاقاتکنه.....
حاجمحمودخواند:
شبجمعهاستماروببرکربلا..!
_شهیدمحمدحسینحدادیان(مادرِشهید)
#شهید_محمدحسین_حدادیان
#معرفی_شهید
@sh_hadadian74
هدایت شده از •| شهید محمد حسین حدادیان |•
#معرفی_شهید ✨
#شهید_محمدحسین_حدادیان
(•••محمدحسین خیلۍ دغدغه رفتن داشت.
یڪ روز آمد و ڪنارم نشست و گفت: مامان اگر من یڪ زمان بخواهم بروم سوریه، مخالفت مۍڪنید؟ نظرتان چیست؟!
گفتم: یڪ عمر است ڪه به اباعبدالله (ع) میگویم: بابۍ وامۍ و نفسۍ و اهلۍ و مالۍ واسرتۍ،
آقا جون همه زندگۍ من به فدایت، حالا ڪه وقتش شده ، بگویم نه نرو؟ همان خدایی ڪه در اینجا حافظ توست در سوریه هم است. همه عالم محضر خداست.•••)
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━┓
@sh_hadadian74📿
┗━━━━⊰✾✿✾⊱━┛