55.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مداحیای که امسال در موکبهای عراق زیاد شنیدید
نوحۀ «کل خطوه نمشیها» با نوای خضر عباس
https://eitaa.com/khademshohada_anar
کربلا همیشه به طلبیدن حضور نیست؛
باید خودت با التماس، به مقصد برسی...
شب عاشورا امام به کسی نگفت بمان، بلکه اصحاب با اصرار ماندند.
باید با تمنا خود را در گردان عشاق جا کرد؛
و با نهایت توان برای رسیدن به ابدیت منتهی به نور جنگید.
رزمندگان رهِ عشق هم خود را با همین رویه به کربلایِ ایران رساندند.
آنانی که رفتند تا مسیر دلدادگی زائرین اباعبدالله الحسین(علیهالسلام) گشوده شود...
https://eitaa.com/khademshohada_anar
میانبر رسیدن به خدا، نیت است.
کار خاصــی لازم نیست بکنیم!
کافی است کارهای روزمرهمان را
به خاطر خدا انجام دهیم..
اگر در این کار زرنگ باشــی،
شــک نکن شهید بعدی تویی!
[ حاج همّت ]
https://eitaa.com/khademshohada_anar
تو از فریادها، شمشیرهای صبح پیکاری
که در شب های دهشت تا سحر با ماه بیداری
تو دهقان زاده از فضل پدر مهری ست در جانت
که می روید حیات از خاک، هر جا پای بگذاری
دم روح خدا آن سان وجودت را مسیحا کرد
که بالیدند بر دستت کبوترهای بسیاری
چنین رم می کند از پیش چشمت لشکر پیلان
ابابیل است و سجیل است هر سنگی که برداری
دلت را سر به زیری ها، سرت را سربلندی هاست
خوش آن معنا که بخشیده ست چشمانت به سرداری
ز ما در گریه های نیمه شب یاد آور ای همدرد
تو از شمشیرها، لبخندهای صبح دیداری
https://eitaa.com/khademshohada_anar
■ |بــهــشـــتآلیــاســــیــــن(ع)
🏴 |مراسمعزاداریدههآخرصفر
🎤• بهکــلام |
حجتالاسلامعلیدادی
حجتالاسلامبـلـوچـــے
🎤• بهنفس |
حـــــــاجحسینحسینـــےنــوه
کربلایــےسیدسجادحاجمیرزا
کربلایــےعلیرضامــنــتــظــرے
کربلایــےحسینواحـدالعیــن
💠همراهبا |
✅غرفههایفرهنگی
(حجاب،پاسخبهشبهات،کتابو...)
✅موکبپذیراییبعدازنمازمغربوعشا
(چای،شربت،فلافلو...)
🕗ازیکشنبه۱۱تاچهارشنبه۱۴شهریورماه|ساعت۲۰
🕌پارکامامزادهمحمدصالح(ع)
(برادران|خواهران)
••●●○○●●••
←|●🏴هیئت آلیاسین "عليهمالسلام"
→|•🆔•|@alyasin_anar
ایتا |
→|•🆔•|@alyasin_anar1433
اینستاگرام |
https://eitaa.com/khademshohada_anar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سیاهپوششدن حرم علوی بهمناسبت ایام پایانی ماه صفر
https://eitaa.com/khademshohada_anar
|اولین اردوی جهادی ایران|
📚 برشی از کتاب #دوباره_فردوس
♦️ حضور کاروان امداد روحانیت به مدیریت آیتالله خامنهای در زلزله سال ۱۳۴۷ فردوس و اقامت دو ماهه در این شهر را میتوان اولین اردوی جهادی جوانان انقلابی و پیروان نهضت امام خمینی نامید که مبدأ حرکتهای جهادی دیگری مانند سیل قوچان، زلزله اسفراین و سیل ایرانشهر گردید.
[دوباره فردوس: روایتی از اوّلین اردوی جهادی جوانان انقلابی؛ شهریور ۱۳۴۷]
📌 تهیهی نسخهی فیزیکی کتاب:
https://shop.khameneibook.ir/کتاب-دوباره-فردوس
📌 تهیهی نسخهی الکترونیکی کتاب:
https://www.faraketab.ir/book/102324-دوباره-فردوس
@KhameneiBook
📸 #گزارش_تصویری
🥀 #عزاداری_دهه_آخر_صفر
🌒 #شب_آخر
🗓چهارشنبه١۴۰۳/۰۶/۱۴
🚩 هیئت آلیاسین "عليهمالسلام" شهرستان انار
#کمیته خادم الشهدا شهرستان انار (واحد برادران
https://eitaa.com/khademshohada_anar
📸 #گزارش_تصویری
🥀 #عزاداری_دهه_آخر_صفر
🗓سه شنبه١۴۰۳/۰۶/۱۳
#کمیته خادم الشهدا شهرستان انار(واحد برادران )
https://eitaa.com/khademshohada_anar
وقتی گندههای داعش از سربازهای ایرانی میترسند
🔹برادر شهید بیضایی تعریف میکرد که در یکی از محلات سوریه که اهالیاش آن را ترک کرده بودند، متوجه پیرمردی شدیم که سرگردان به این طرف و آن طرف میدوید. رفتیم جلو و پرسیدیم: چه شده؟ گفت که پسرش مجروح است و در خانه افتاده، ولی کسی نیست که کمک کند.
🔹با تعدادی از بچهها رفتیم داخل و دیدیم پسرش یکی از همین تکفیریهاست. هیکل درشت، ریش بلند و لباس چریکی به تن داشت. یکگوشه افتاده بود و خون زیادی از پایش رفته بود. تا متوجه ما شد، شروع کرد به داد زدن و هر چه از دهانش درآمد نثار ما کرد.
🔹همین طور که داشت فریاد میزد یکی از بچهها رفت نزدیکش و توی گوشش گفت: میدونی ما کی هستیم؟ ما ایرانی هستیم.
این را که گفت دیگر صدایی از طرف در نیامد!
https://eitaa.com/khademshohada_anar
در سال ۱۳۷۲ در ارتفاعات ۱۱۲ فکه مشغول تفحص بودیم. اما چند وقت بود که هیچ شهیدی پیدا نمی کردیم.
به حدی ناراحت بودیم که وقتی شب به مقر می آمدیم حتی حال صحبت کردن با همدیگر را هم نداشتیم. تنها کاری که از دستمان برمی آمد نوار روضه حضرت زهرا (س) را می گذاشتیم و اشک می ریختیم.
با خودم می گفتم: «یا زهرا؛ من به عشق مفقودین اینجا آمده ام. اگر ما را لایق می دانید مددی کنید تا شهدا به ما نظر کنند و اگر لایق نمی دانید که برگردیم تهران».
روز بعد هم بچه ها با توسل به حضرت زهرا (س) مشغول تفحص شدند. در حین کار روبروی پاسگاه بند انگشتی نظرم را جلب کرد. با احتیاط لازم اطراف آن را خالی کردیم و به بدن شهید رسیدیم.
در کنار آن شهید، شهیدی دیگر را نیز پیدا کردیم که جمجمه هایشان روبروی هم بود.
قمقمه آبی هم داشتند که برای تبرک همه از آن نوشیدیم.
وقتی که از داشتن پلاک مطمئن شدیم، با ذکر صلوات پیکرها را از روی زمین برداشتیم. متوجه شدیم که هر دو شهید پشت پیراهن شان نوشته بودند: میروم تا انتقام سیلی زهرا بگیرم...
https://eitaa.com/khademshohada_anar
🕊️روایت گمنامی
پس از روزها انتظار
رو به آسمان ابری چشمان مادر
در قاب درب خانه حاضر شد.
در جان مادر سوالی ریشه کرده بود.
هر چه میپرسید که شغلت چیست؟!چهکارهای؟!
پاسخی نمیافت... .
_بابات چندوقت پیش رفته بود سپاه اصفهان. چون حدس میزدیم شاید پاسدار باشی. اما گفته بودند کسی به این اسم ندارن. هیچ کس نمیدونه تو کجایی و چه میکنی ...؟
ابرِ چشم مادر باریدن گرفت.
_مادر، من هرجا باشم زیر سایه همون آقاییم که از بچگی محبتشو به دلم انداختی !
محمود هرکجا که میرفت ردّی از حصور خود باقی نمیگذاشت.
جایی را برمیگزید که هیچکس اورا نشناسد.
°•او لذت گمنامی را با هیچ چیز برابر نمیدانست...•°
🥀شهید محمود شهبازی
https://eitaa.com/khademshohada_anar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شعر خوانی شهید در وصف حال خود و دوستانش
باید گذشـت از این، دنیا به آسـانی
باید مهیا شد، از بهر قربانی...
سرانجام معشوقه به سامان شد و #شهید_مرتضی_عطایی پس از رشادت های فراوان و چند بار مجروحیت های گوناگون، جانباز سرافراز مرتضی عطایی در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۹۵ و همزمان با روز عرفه در منطقه لاذقیه به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به یاران شهیدش پیوست.
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_مرتضی_عطایی
#سالروز_شهادت🌷
https://eitaa.com/khademshohada_anar
ا❁﷽❁ا
🗓8 ربیع الاول: سالروز #شهادت_امام_حسن_عسکری(ع)
⚫️ پریشانی #بانو_حدیث در غم شهادت فرزندش
📖شهادت فرزندم، #حسن_عسکری(ع)، بر من آسان نیست، آنچه از مصیبت بر سرم آوار شده است، حالا سنگینی میکند بر شانههایم، صدای استخوانهایم را درآورده و قامتم را خم کرده است. #اندوه هر لحظه به قلبم میتازد و من بیقرار، در پیِ قراری که او بود.
محمدم رفت و من قد راست کردم زیر غمِ نبودنش. مولایم #اباالحسن، #شهید شد و من تاب آوردم در اندوه رفتنش، چرا که تکیهام به #حسن_بن_علی(ع) بود. دلخوشیام در جوانِ رشیدم خلاصه میشد. او برایم همه بود. او به حتم جان من بود که اکنون از رفتنش چنین پریشانم؛ پریشان و زار. چهرهاش از پیش چشمانم کنار نمیرود، آن تبسمِ شیرینش. همهجا آکنده از عطر اوست؛ این شهر، این کوچه، این کلون و تمام من، مملو از یادش...
📙 برشی از کتاب: #سر_بر_دامن_ماه
🖋 به قلم: #فاطمه_دولتی
https://eitaa.com/khademshohada_anar