✅جواب عجیب کودک به سوال معلم
در یک ﺩﻫﮑﺪﻩﯼ،ﻣﻌﻠﻢ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺯ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯﺍنش ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺗﺎ ﺗﺼﻮﯾﺮﯼ ﺍﺯ چیزیکه ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺑﺎ ﺍﺭﺯﺵ ﺍﺳﺖ ﺭﺍ ﺑﮑﺸﻨﺪ.
ﺍﻭ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻪﻫﺎﯼ ﻓﻘﯿﺮ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﻣﯿﺰی ﭘﺮ ﺍﺯ ﻏﺬﺍ ﺭﺍ میکشند ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﻧﻘﺎﺷﯽ ﮐﻮﺩﮐﺎﻧﻪاش ﺭﺍ ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﺍﺩ،ﻣﻌﻠﻢ ﺷﻮﮐﻪ ﺷﺪ
آن بچه ﺗﺼﻮﯾﺮ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩ؟
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ ﻫﺎ ﮔﻔﺖ:ﻣﻦ ﻓﮑﺮ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﺧﺪﺍﺳﺖ ﮐﻪ به ما ﻏﺬﺍ ﻣﯿﺮﺳﺎﻧﺪ.
ﺩﯾﮕﺮﯼ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﮐﺸﺎﻭﺭﺯﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﻨﺪﻡ میکارد
ﻣﻌﻠﻢازﺁﻥﮐﻮﺩﮎ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﭼﻪﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ؟
ﮐﻮﺩﮎ با خجالت گفت:خانم این دست شماست.
ﻣﻌﻠﻢ به یاد ﺁﻭﺭﺩ ﺍﺯ ﻭﻗﺘﯽ ﺍﯾﻦ ﮐﻮﺩﮎ ﭘﺪﺭ ﻭﻣﺎﺩﺭﺵ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻩ ﺑﻪ ﺑﻬﺎﻧﻪﻫﺎﯼﻣﺨﺘﻠﻒ ﭘﯿﺶ ﺍﻭ میآمد ﺗﺎ ﺩﺳﺖ ﻧﻮﺍﺯﺷﯽ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺍﻭ ﺑﮑﺸﺪ.
ویکتور هوگو میگوید: ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ کوچکترین ﻣﺤﺒﺘﻬﺎ ﺍﺯ ضعیفترین ﺣﺎﻓﻈﻪﻫﺎ
ﭘﺎﮎ نمیشود
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺫﺭﻩ ﻛﺎﻫﯿﺴﺖ ، ﻛﻪ ﻛﻮﻫﺶ ﻛﺮﺩﯾﻢ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﺎﻡ ﻧﮑﻮﯾﯽ ﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﺎﺭﺵ ﻛﺮﺩﯾﻢ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺴﺖ به جز ﻧﻢﻧﻢ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﺑﻬﺎﺭ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺴﺖ به جز ﺩﯾﺪﻥ ﯾﺎﺭ
ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻧﯿﺴﺖ بهجز صحبت ﻋﺸﻖ
و به جزﺣﺮﻑ ﻣﺤﺒﺖ ﺑﻪ ﻛﺴﯽ
ورنه هر خار و خسی، زندگی كرده بسی
زندگی تجربهی تلخ فراوان دارد
دوسهتاكوچهوپسكوچه واندازه یکعمربیابان دارد
ماچهکردیموچهخواهیم کرد دراین فرصت کم
🆔کانال زندگی شیرین و الهی، بهترینها را از خداوند برایتان خواهان است.
🔺️موزهها جمعه رایگان شدند
🔹معاون میراث فرهنگی کشور: بازدید از موزهها، بناهای تاریخی و پایگاههای میراث ملی و جهانی در روز جمعه ۱۶ تیرماه ۱۴۰۲ رایگان است./تسنیم
✅ @WAzerbaijan_today
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آمریکا بزرگترین زندان زنان در جهان
🔹آمار درباره زندان زن در آمریکا تکان دهنده است. بیش از ۵۸ درصد زنان زندانی در زندانهای ایالتی دارای فرزند زیر ۱۸.۱ سال هستند.
🔹بین سالهای ۱۹۸۰ تا ۲۰۲۱، تعداد زنان زندانی بیش از ۵۲۵ درصد افزایش یافته و از مجموع ۲۶۳۲۶ نفر در سال ۱۹۸۰ به ۱۶۸۴۴۹ نفر در سال ۲۰۲۱ رسیده است.
#ثامن_۳۲
#اشنویه
#تولید_بومی
#حقوق_بشر_آمریکایی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅رهبر انقلاب:
غربیها، یعنی بخصوص نژادهای اروپایی، نژادهای وحشیاند؛ اینها ظاهرشان اتو کشیده و کراوات زده و ادکلن زده هستن امّا همان باطن وحشیگریای که در تاریخ وجود داشته هنوز هم در اینها هست؛ راحت آدم میکشند، خونسرد جنایت میکنند.
#ثامن_۳۲
#اشنویه
#تولید_بومی
#کلیپ
#حقوق_بشر_آمریکایی
🖼 اینفوگرافیک | عید قربان
🔸 مناسب #عموم_مخاطبان
🔰 عید#قربان عیدی است که انسانهای آگاه را به یاد #قربانگاه ابراهیمی می اندازد، قربانگاهی که درس فداکاری و جهاد در راه خدای بزرگ را به فرزندان آدم و اولیای خدا می دهد.
(بیانات امام خمینی (ره) )
#مناسبتهای_ولایی_مذهبی
#استان_آذربایجان_غربی
✅ صاحب اثر : مهدیه حیدری نیا_معاون پرورشی دبستان شاهدمیرآقایی_ناحیه یک ارومیه
📱@parvareshi_medu1
هدایت شده از فقط خدا
48940965179853.m4a
12.62M
🔴 واکنش بسیاری از اصلاح طلب ها و رسانه های انها نسبت به اعتراضات فرانسه
❌❌❌دریک هفته گذشته در اعتراضات فرانسه هیچکدام از اصلاح طلبان که سینه چاک و مدعی آزادی بیان هستند و آتش اغتشاشات درکشور رو یه روزنامه چی اصلاح طلب که در کمپ های تجزیه طلبان آموزش دیده بود با اون گزارش فتنه جویانه خود از خانواده ژینا امینی و ارسال به شبکه های معاند روشن کرده بود
سکوت خفت بار رسانه ای و تریبونی گرفتند به نوعی خفه خون گرفتند
الهی که شرشون به خودشون برگرده 🤲
👇👇👇و
🔹اما بعد از چندماه از فتنه زن، زندگی آزادی این دغل بازان هزار رنگ هرروز بدنبال روزنه ای هستند تا بر آتش ناآرامی و ناامیدی ملت بدمند
# ننگ بر-دوگانه-سياست-رنگ-تزویر
هدایت شده از مجردان انقلابی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تبلیغ_یعتی
تبلیغ یعنی؛
رساندن یک پیام
و سخن درست!
#امام_خامنهای
.•°``°•.¸.•°``°•
@mojaradan •.¸ ¸.•
°•.¸¸.•°`
¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)
(¸.·´ (¸·´ .·´
16.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #بدون_تعارف
با پدری که داروندارش را برای وصیت فرزند شهیدش داد
#آرشیو
https://eitaa.com/joinchat/16449734C323bd61cd4
✅ معجزات امام هادی (ع) ✅
🔴🔵 به مناسبت سالروز میلاد هادی امت، به 10 معجزه از امام علیالنقی حضرت هادی (ع) میپردازیم:
🔴1- مانند عیسی (ع)
هاشم به زید میگوید: با چشمان خودم دیدم شخص نابینایی را نزد امام هادی (ع) آوردند و امام او را بینا کرد و دیدم امام با گِل، پرندهای درست کرد و در آن دمید، پرنده جان گرفت و پرواز کرد. سپس به امام عرض کردم: میان شما و حضرت عیسی (ع) تفاوتی نیست؟!
امام فرمودند: اَنَا مِنهُ وَ هُوَ مِنّی[1] من از اویم و او از من است.
🔴2- شن، طلای ناب
ابوهاشم جعفری میگوید برای استقبال از عدهای همراه امام هادی (ع) به بیرون از شهر سامرا رفته بودیم. امام روی زمین نشسته بودند و من در مقابل ایشان نشسته بودم و از سختی زندگی و تنگدستی شکایت کردم. در این هنگام امام دست خود را به سمت شنها بردند و یک مشت از آنها به من دادند و فرمودند: با اینها در زندگیات گشایش ایجاد کن و آنچه میبینی به کسی مگو!
ابوهاشم میگوید شنها را پنهان کردم و وقتی به شهر برگشتم، دیدم آنچه از امام گرفتهام شن نیست. طلاهای سرخرنگی است که همانند آتش میدرخشد. طلاسازی را به خانه آوردم و به او گفتم: برایم این طلاها را قالب بگیر.
او به من گفت: من طلایی بهتر از این ندیدهام. از این عجیبتر ندیدهام که طلا به صورت دانههای شن است! از کجا آورده ای![2]
🔴3- شمش طلا
داود بن جعفری میگوید: قبل از سفر حج برای خداحافظی خدمت امام هادی (ع) در شهر سامرا رسیدم. امام مرا تا بیرون شهر بدرقه کرد. آنگاه از مرکب پیاده شدند و روی زمین با دست دایرهای کشیدند و فرمودند: ای عمو آنچه در این دایره است را برای مخارج سفرت بردار.
من روی خاک دست گذاشتم و دیدم شمشی به وزن دویست مثقال از طلا به دستم آمد.[3]
🔴4- شفای جذامی
مردی از اهل سامرا جذام گرفت، و زندگیاش ناگوار شد، روزی نزد ابوعلی فهری نشسته بود و از بیماری خود شکوه میکرد، فهری به او گفت: اگر روزی نزد امام هادی (ع) بروی و بخواهی که برایت دعا کند، امیدوارم بهبود یابی.
آن مرد روزی در وقت بازگشت امام (ع) از قصر متوکل، در راه او نشست، وقتی امام (ع) را دید، برخاست تا نزدیک شود و در خواست کند، که امام (ع) سه بار با اشاره دست، فرمود: کنار برو، خدا شفایت دهد.
آن مرد برگشت، و جرأت نکرد که نزدیک شود، و در راه فهری را دید، و جریان و فرموده امام (ع) را برای او گفت: فهری گفت: امام (ع)، پیش از آن که تو بخواهی برایت دعا کرده است، برو که به زودی شفا می یابی.
فرد جذامی به خانه رفت و روز بعد هیچ اثری از بیماری در بدنش نبود.[4]
🔴5- زنده شدن مرکب
محمد بن سنان زاهری میگوید: امام هادی (ع) پس از انجام اعمال حج راهی مدینه بودند که دیدند مردی از اهل خراسان کنار الاغ مردهاش ایستاده و میگوید: بار و اثاثیه را چگونه با خود ببرم؟
جمعیتی که در آنجا بودند به امام عرض کردند: این خراسانی از دوستان شما خاندان پیامبر (ص) است، پس حضرت به الاغ مرده نزدیک شد و فرمود: گاو بنی اسرائیل ارجمندتر از من در درگاه خدا نیست، قسمتی از آن را به مرده زدند و زنده شد. سپس با پای راست خود به الاغ مرده زد و فرمود: به اذن خدا برخیز، پس الاغ به حرکت درآمد و برخاست، و شخص خراسانی بار خود را بر آن نهاد و به مدینه آمد.
و هر بار که حضرت (ع) عبور می کرد، با انگشتان دست به او اشاره می کردند، و میگفتند: این کسی است که الاغ خراسانی را زنده کرد.[5]
🔴6- از نفرین تا اجابت
امام هادی (ع) در گوشهای از قصر متوکل مشغول نماز بودند، یکی از مخالفان آمد روبروی حضرت ایستاد و گفت:
این کارهای ریایی تا کی؟!
حضرت به سرعت نماز را به پایان برد و سلام داد و رو به آن شخص کرد و فرمود:
اگر دروغ می گویی خدا نابودت کند. پس آن مرد افتاد و مرد. خبر این داستان در قصر پیچید.[6]
🔴7- نگین شکسته
روزی یونس نقاش، با ترس و لرز خدمت امام (ع) آمد و عرض کرد: سرورم! به داد خانوادهام برس. امام فرمود: چه خبر است؟ عرض کرد: میخواهم از اینجا کوچ کنم.
امام (ع) با تبسم فرمود: چرا ای یونس! یونس گفت: ابن بغا (یکی از کارگزاران متوکل) نگینی نزد من فرستاد که از خوبی قیمت نداشت، و من به آن نقش میزدم که شکست و دو پاره شد، و روز وعده فرداست، و او موسی بن بغا است یا هزار تازیانه میزند، یا میکشد.
امام فرمود: به خانه خود برو، تا فردا فرجی میرسد، و جز خیر نخواهد بود.
و چون فردا شد، هنگام صبح با ترس و لرز آمد و عرض کرد: فرستاده او آمده نگین را میخواهد.
امام (ع) فرمود: نزد او برو که جز خیر نمیبینی.
عرض کرد: سرورم! چه بگویم؟!
امام (ع) با تبسم فرمود: نزد او برو، و بشنو آنچه می گوید، که جز خیر نخواهد بود.
او رفت، و خندان برگشت و گفت: سرورم! او به من گفت: دختران با هم نزاع دارند، اگر میشود آن را دو قسمت کن تا ما نیز مزدت را بدهیم؟
امام (ع) سپس اینگونه دعا کرد: خدایا سپاس تو را، که ما را به راستی از سپاسگزاران خود کردهای.
سپس فرمود: تو چه گفتی؟
یونس عرض کرد: من گفتم: فرصت بده تا بیندیشم چگونه انجام دهم.
امام (ع) فرمود: خوب گفتهای.[7]
🔴8- لشکر فرشتگان
متوکل میخواست لشکریانش را به امام هادی (ع) نشان دهد تا به خیال خودش با ترساندن امام از قیام ایشان جلوگیری کند. از این رو تمام لشکریانش را در میدان وسیعی جمع و مجهز کرد و امام را به بلندی برد و لشکرش را به امام نشان داد.
سپس امام فرمود: آیا میخواهی من هم لشکرم را به تو نشان بدهم؟
متوکل گفت: بله
امام هادی (ع) دعایی کرد. ناگهان میان آسمان و زمین و میان مشرق و مغرب، فرشتگانی مسلح ظاهر شدند.
متوکل با تماشای این صحنه از هوش رفت. پس از آنکه به هوش آمد، امام هادی(ع) فرمود: ما در دنیا با شما درگیری نداریم و مشغول به امر آخرت هستیم. نترس و بیهوده به ما بدبین نباش.[8]
🔴9- خمس اهالی قم
محمّد بن داود قمی و محمّد طلحی نقل کردهاند: ما اموال خمس و نذر، و هدایا و جواهری را که در قم و اطرافش جمع شده بود برداشتیم، و بیرون آمدیم تا برای سرورمان امام هادی (ع) ببریم، در راه فرستاده امام (ع) پیام آورد که برگردید، اکنون وقت رسیدن اینها به دست ما نیست، ما به قم برگشتیم، و آن ها را نزد خود نگهداشتیم، پس از چند روز فرمان امام (ع) آمد که: کاروانی از شتران (بدون ساربان) نزد شما فرستادیم، آنچه نزد خود دارید بر آنها بار کنید؛ و آزادشان بگذارید.
ما نیز بار کردیم، و آن را به خدا سپردیم. چون سال آینده شد خدمت امام (ع) رسیدیم؛ امام فرمود: به بارهایی که فرستادید بنگرید. نگاه کردیم دیدیم همان هدایا است.[9]
🔴10 - پاسخ به سؤالات
محمد بن فرج میگوید: امام هادی (ع) به من فرمودند: هرگاه خواستی سؤالی بپرسی، آن را در نامهای بنویس، نامه را زیر سجاده خود بگذار و ساعتی صبر کن، سپس آن را بیرون بیاور، و بنگر.
محمّد بن فرج می گوید: من انجام دادم، و پاسخ سؤال خود را نوشته شده، در آن یافتم.[10]
📚 منابع :
[1] بحارالأنوار، ج 50، ص 185، ح 63