هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
🔸 #یا_رفیق_من_لا_رفیق_له 🔸 📓رمان امنیتی رفیق #قسمت42 *** با آستین عرق پیشانیاش را پاک کرد و ویل
📓رمان امنیتی رفیق
#قسمت43
مرد آدرس را داد و عباس به خاطر سپرد؛ یکی از پارکهای مرکز شهر بود. دکمه قرمز موبایل را فشرد و به سمت پدر قدم تند کرد. پیدا بود پدرش حال خوشی ندارد. مقابل پدر زانو زد و لیوان آب را به دستش داد. پدر با دستان لرزان لیوان را گرفت و جرعهجرعه نوشید. عرق کرده بود. عباس دست دیگر پدر را فشرد:
- حالا واجب نبود بیاید بابا. خیلی اذیت شدید. اگه میخواید برگردیم.
پدر لیوان را با دهانش فاصله داد و با حالت خاصی عباس را نگاه کرد؛ طوری که عباس شرمنده شد. بعد پرسید:
- خودت چی؟ تو واجب بود بیای؟
- خب... من... .
- من که میدونم این روزا سرت شلوغه. چرا پا شدی اومدی؟
عباس جواب نداد و پدر که با هر کلمهاش تک سرفهای همراه بود، ادامه داد:
- منم به همون دلیلی اومدم که تو اومدی. هرکسی توی این مملکت یه تکلیفی به عهدهشه.
عباس خواست بگوید شما تکلیفتان را انجام دادهاید و همین نفسهای بریدهبریده و ویلچرنشینی هم گواه است؛ اما قبل از این که کلمهای به زبانش بیاید، پدر انگار ذهنش را خواند و پیشدستی کرد:
- دِین ما به این انقلاب هیچوقت ادا نمیشه. اینو یادت باشه!
عباس گردنش را کج کرد و لبخند زد:
- یادم میمونه بابا. مطمئن باشین.
و بلند شد و ویلچر را به جلو هل داد؛ صف کمی جلو رفته بود و عباس از این که ویلچر پدر در سایه قرار گرفته است نفس راحتی کشید. حداقل دیگر آفتاب آزارش نمیداد. مردی که پشت سرش ایستاده بود، آرام زد سر شانهاش. عباس برگشت:
- بله؟
عباس طبق عادت و آموزشی که دیده بود، مرد را با دقت برانداز کرد تا مطمئن شود خطری از جانب او تهدیدش نمیکند. رفتار مشکوکی ندید. جوانی همسن و سال عباس بود؛ با موهایی که به زور ژل، رو به بالا سیخ شده بودند. دور دستش نوار سبز رنگی بسته بود. گفت:
- داداش شما خودکار داری؟ من یادم رفته خودکار بیارم.
عباس از سوال جوان تعجب کرد:
- خب خودکار که همینجا هست.
جوان سرش را کمی به عباس نزدیک کرد؛ انگار میخواست مطلب مهم و محرمانهای را بگوید:
- آخه خودکارهاشون جوهرش مخصوصه، یه طوریه که بعد یه مدت رنگش میپره، بعد اینا اسم همون که خودشون میخوان رو توش مینویسن.
عباس نزدیک بود خندهاش بگیرد از این حرف. واقعا چنین چیزی به نظرش مسخره میآمد. به سختی جلوی خندهاش را گرفت و گفت:
- کی همچین حرفی زده؟
- آقا بین خودمون باشه، یه فامیلای دور ما توی سازمان اطلاعاته. اون اینا رو میگفت. تازه خیلی چیزای دیگه هم میگفت که نمیشه بهت بگم.
مرد به خیال خودش داشت برای عباس بازارگرمی میکرد تا عباس کنجکاوتر شود! کنترل خنده دیگر واقعاً برای عباس سخت شده بود. در دلش به مرد گفت:
- داداش من خودم اینکارهم، هنوز خواهر و برادرام و مادرم هم نمیدونن من شغلم دقیقاً چیه و چکار میکنم، اونوقت تو چطور فهمیدی فامیل دورتون اطلاعاتیه؟
ادامه دارد...
#رمان_امنیتی_رفیق
#به_قلم_فاطمه_شکیبا
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دختر اگر یتیم شود پیر میشود
از زندگی بدون پدر سیر میشود
#یارقیهبنتالحسین💔
پیام فرمانده معظم کل قوا در پی بازگشت ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی از دریانوردی پهنه اطلس:
👈 بازگشت مقتدرانه و عزتآفرین از این مأموریت خطیر را تبریک میگویم
🔻 حضرت آیتالله خامنهای با تبریک بازگشت مقتدرانه و عزتآفرین ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی ارتش از مأموریت تاریخسازِ دریانوردیِ پهنهی اقیانوس اطلس، از فرمانده و یکایک کارکنان آن قدردانی کردند.
📝 متن پیام فرمانده معظم کل قوا که به امیر سرلشکر موسوی فرمانده کل ارتش جمهوری اسلامی ایران ابلاغ شد، به این شرح است:
بسمه تعالی
بازگشت مقتدرانه و عزتآفرین ناوگروه ۷۵ نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی ایران از مأموریت خطیر دریانوردی پهنهی اقیانوس اطلس را که برای اولین بار در تاریخ دریانوردی کشور انجام شده است، تبریک میگویم.
امروز بحمدالله ارتش جمهوری اسلامی ایران با کارکنان بصیر، غیور و خستگیناپذیر خود در صحنه حاضر است و آمادهی مجاهدت در راستای اهداف بلند انقلاب شکوهمند اسلامی میباشد. این توانمندیها را حفظ کنید و ارتقاء دهید.
مراتب تشکر و قدردانی اینجانب را به فرمانده و یکایک کارکنان عزیز ناوگروه و دستاندرکاران برسانید.
نَحنُ الفُقرَاءَ
الذينَ أغنَاهُم اللهِ بِحُب الحُسَين..
فقیرانی هستیم که
خدا با حب حسین ما را غنی کرد..
اَلمَا عِندَهُ حُسَین، آخِرَتَهُ لَوِین؟!
کسی که حسین ندارد،
سرنوشت او چیست ..؟!
#محبوبیحسین❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ایباباحکایتیشدهمویم...💔
ایباباببینشکستهپهلویم…💔
بیابونبودومنسرگردون...💔
بااوننامرد،ناسلمون...¡
#حضرت_رقیه😭
در احوالات #آیت_الله_ملکی_تبریزی آمده :
روزی از جایی می گذشت، دو نفر با هم راجع به شخصی صحبت می کردند. خود می فرمود : صحبت های آنها به گوشم خورد و چهل روز عقب افتادم.
📚افلاکیان خاک نشین،ص ۹۵
1_1156752124.mp3
12.37M
#خانواده_آسمانی ۱۶
غصهها، سرگردانیها، گم شدن در هیاهوی دنیا، نداشتن نشاط در زندگی، احساس پوچی و...
به دلیل عدم وجود دو عامل بسیار مهم در زندگی است؛
۱. شناخت خودِ حقیقی
۲. شناخت خانواده حقیقی
چرا این دو عامل تا به این حد میتواند در مسیر رشد فردی و اجتماعی انسان موثر باشد؟
#استاد_شجاعی 🎤
#حجهالاسلام_رنجبر
#استاد_رائفیپور
@Ostad_Shojae
⭕️رهبرمعظم انقلاب: آمریکائیها قضیهی ۱۱ سپتامبر را بهانهای قرار دادند برای اینکه مطامع خودشان را در خاورمیانه پیش ببرند.هدف اصلی آنها هم این بود که بتوانند خاورمیانهای درست کنند بر محور منافع اسرائیل. ۸۶/۶/۲۳
🔻 به مناسبت سالروز حمله به برج های دوقلو
#استکبار
🌴 #پیامبر_اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمودند:
🔸 یا فاطِمَةُ! کُلُّ عَیْنٍ باکِیَهٌ یَوْمَ الْقیامَةِ اِلاّ عَیْنٌ بَکَتْ عَلی مُصابِ الْحُسَینِ فَاِنِّها ضاحِکَةٌ مُسْتَبْشِرَةٌ بِنَعیمِ الْجَنّةِ
🍃 فاطمه جان! روز قیامت هر چشمی گریان است؛ مگر چشمی که در مصیبت و عزای حسین گریسته باشد که آن چشم در قیامت خندان است و به نعمت های بهشتی مژده داده می شود.
📖 بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۹۳
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
ایباباحکایتیشدهمویم...💔 ایباباببینشکستهپهلویم…💔 بیابونبودومنسرگردون...💔 بااوننامرد،ن
بادست کوچکش گره ها باز می کند
طفل سه ساله یست که اعجاز می کند
بال وپرش شکسته ولی او بدون بال
باذکرنام فاطمه پرواز می کند
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
❓حضرت رقیه سلاماللهعلیها، در کربلا، بودند یا نبودند ....؟
▪️ویژهی شهادت #رقیة_بنت_الحسین
سلام الله علیها
instagram.com/ostad.shojae1
ازاولمواظبدلتباش؛
-علاقهمندشدن،حرکت
-دریڪمسیࢪسرازیراست
-ودلبریدنمانندآناستکهبخواهی
همانمسیرراسࢪبالابرگردےبههمین
دلیلسختتࢪاست...!وراهحلخدااین
استکهازاولمواظبدلتباشے:)⃟💛
#استادپناهیان!'