eitaa logo
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
2.4هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
6.1هزار ویدیو
145 فایل
ارتباط با ادمین @Yassekaboood هیئت خواهران خادم الزهرا سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی همدان بلاخره خون شهید محمد حسین عزیز می‌جوشد و حاج قاسم هست #حدادیان #گلستان هفتم #شهید جمهور #تنها هیات مذهبی به نام #حاج قاسم در کشور @khaharankhademozahra
مشاهده در ایتا
دانلود
🏝این احساس که شخصی در خانه‌ی ما ناظر اعمال ماست، ترمزی به انسان می‌زند که خیلی از اعمال او را تحت الشّعاع قرار می‌دهد و با فکر انسان کار می‌کند لذا کاری را انجام نمی‌دهد. 📝مگر نه اینکه امام زمان ارواحنافداه هر لحظه ناظر بر اعمال ماست. ... حالا هرچه شخصیّتِ شخص بالاتر برود، ادب، توجّه و کنترل انسان بیشتر می‌شود. انتظار، آن حالتی که لحظه‌به‌لحظه‌اش برای انسان ثواب و اجر شهید را دارد، اجر مجاهد «فی سبیل اللّه» در پیش روی رسول اکرم صلّی‌اللّه‌علیه‌و‌آله‌وسلّم را دارد، آن حالت انتظاری است که انسان هر لحظه خودش را با امام زمانش ببیند، با امام زمانش زندگی کند و حدّاقل خودش را تحت نظارت امام زمان ارواحنافداه ببیند.
1_1177711175.mp3
10.75M
۲۸ 🪐 خداوند جهان را مانند دانشگاهی آفریده؛ شاگردان این دانشگاه انسان ها هستند که برای فارغ التحصیل شدن از آن، نیاز به وجود مربی کاملا آگاه به تمام جوانب انسان و جهان دارند، 🎓 و آن مربی کسی نیست جز اهل بیت علیهم‌السلام. ※ اهل بیت با کدام علم می‌توانند نقش مربی انسان به سمت ابدیت را داشته باشند؟ 🎤 @Ostad_Shojae
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ 🍃🌼🍃🌸🍃🌼🍃🌸🍃 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجِّل فَرَجَهم و العَنْ اعَدائهْم اجْمَعین بِه عَددِ ما احاطَ بِه عِلْمُک
🏝یک روزِ خوب نزدیک، خورشید ظهورتان، جهان را پر از گرمای امید می‌کند و بر خالیِ غمناک و سرد دل‌هایمان، شکوفه‌های شادی لبخند می‌زند.... یک روزِ خوب نزدیک، شما باز می‌آیید و زندگی را یادمان می‌آورید و آرامش و صلح و عدالت را به انسان ها هدیه می‌دهید... یک روزِ خوب نزدیک...
همہ دل خوشی من حرمِ توست حسین خاطـراتم همگی درحـرمِ تـوسـت حسـین بهتریڹ چیزی ڪہ درمحشر بہ دردم میخورَد شڪ ندارم ڪہ فقط، اشڪِ غمِ توست حسین صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
💠امام علی(ع)میفرمایند: 👔در حالی که در واقع از کمترین مال بر خوردار هستند در ظاهر بهترین حال را از خود نشان دهید. 📚بحار الاانوارج۷۸ص۸ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌
هروقت‌‌‌خواستـی‌‌گنـــاه‌ڪنـے این‌‌ســؤال‌روازخـودت‌بپرس مَّالَڪُم‌لَاتَرْجُــونَ‌لِلَّهِ‌وَقَارَا..؟ شمـاراچه‌شده‌است‌ڪه‌برای‌ خـ♡ـداشأن‌ومقام‌وارزشـے‌ قــائل‌نیـستید ...؟ 📖 ســوره‌نـــوح‌ آیـہ ۱۳
🔸تبریک رهبر انقلاب به دلاوران کشتی ایران 🔹درپی موفقیت ورزشکاران کشتی فرنگی کشور در مسابقات جهانی نروژ رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی از این پهلوانان و مربی آنان تشکر کردند. 🔻متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم آفرین بر پهلوانان کشتی فرنگی کشور و مربی آنان که همه بویژه جوانان را شاد کردند. انشاءالله موفق باشید. سیدعلی خامنه‌ای ۱۹ مهر ۱۴۰۰
‏ریشه اصلی ناامنی و نابسامانی منطقه رژیم صهیونیستی است. اسرائیل پایش به هر کجا رسیده آنجا را نا امن کرده است. "سید حسن عاملی"
⭕️ اگر عکس زیر رو در فجازی منتشر کنید میشه پل آرزوها و خیلی شیک و عالی🤔 اگر یه عکس از پنجره فولاد منتشر کنی که اصلا قابل قیاس نیست می شه خرافات😔
گوشہ‌اے‌از‌خیانت‌هاے‌ بنی‌صدر❗️
کوچک‌ترین شهید مسجدِ شیعیان قندوز 💔 بایِ ذنبٍ قُتلَت🍃🥀🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ⭕به گفته حضرت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، ایرانیان زمینه‌ساز ظهورند. اللهم‌عجل‌لولیڪ‌الفرج
'وَراءیا‌أمانَ‌الخائِفین' اۍ پناهِ منه ترسیده 🌱..
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
#بشقابهای_سفره_پشت_باممان #قسمت9 ‍ 📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامه‌های ماهواره‌ای 4️⃣ از بین برد
📡 ابعاد فروپاشی خانواده در برنامه‌های ماهواره‌ای 5⃣ارزش زدایی از مفهوم غیرت و عزت ⭕️ناموس، یکی از واژه‌های آشنا در فرهنگ ماست. حتّی کسانی که اهل نماز و روزه نیستند، نسبت به ناموس خود، حسّاسیت داشته و دارند. ⁉️چرا هم‌‌اکنون برخی از مردان ما هیچ حسّاسیتی در قبال آرایش کردن 💄و پوشش زنندۀ همسر خود ندارند و بالاتر از این، چرا برخی از مردان، زنانشان را به این کار مجبور می‌کنند؟👫 به نظر شما این مرد در این که چشم‌های 👀بسیاری در خیابان با نیّت لذّت‌جویی به همسرش نگاه می‌کنند، تردیدی دارد؟ دلیل اصلی، آن است که مرد، حسّاسیت خود را در قبال همسرش از دست داده است. ⁉️آیا اگر غیرت این مرد آسیب ندیده بود، راضی به این کار می‌شد؟ 🛰یکی از اصلی‌ترین اهداف شبکه‌های ماهواره‌ای، مبارزه با محافظ عفّت، یعنی غیرت است. اگر اینها بتوانند به این هدف دست پیدا کنند، سرباز دشمن ⚔را به سرباز خودی تبدیل کرده‌اند؛ یعنی مردی که در جبهۀ دشمنان آنها بوده و نمی‌گذاشته به اهدافشان دست پیدا کنند🛡، حالا تبدیل به سربازِ آنها شده و در مسیر از بین بردن استحکام خانواده💣 قدم بر می‌دارد، بی‌ آن که بداند چه می‌کند و آب در آسیاب که می‌ریزد؟ 📚بشقاب‌های سفره پشت باممان، ص56-60
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
🔸🔹🔸 🔹🔸 🔸 📓رمان امنیتی رفیق #قسمت95 با احتیاط دست بر پیشانی تب‌دار حسام گذاشت. عرق کرده بود. پلک
🔸🔹🔸 🔹🔸 🔸 📓رمان امنیتی رفیق کمیل نگاهش را از تلوزیون برنداشت. شانه‌هایش را عقب داد، نفس عمیقی کشید و دستش را زیر چانه‌اش زد. - البته بین مردم اختلاف سلیقه هست، اختلاف رأی هست؛ عده‌ای کسی را قبول دارند، حرفی را قبول دارند؛ عده‌ی دیگری کس دیگری را قبول دارند، حرف دیگری را قبول دارند؛ این‌ها هست، طبیعی هم هست؛ لیکن یک تعهد جمعی را انسان در بین همه‌ی این آحاد، با اختلاف آراءشان، احساس می‌کند؛ یک تعهد جمعی برای حفظ کشورشان، برای حفظ نظامشان. همه وارد شدند؛ در شهرها، در روستاها، در شهرهای بزرگ، در شهرهای کوچک، اقوام گوناگون، مذاهب مختلف، مردها، زن‌ها، پیر، جوان، همه وارد این میدان شدند؛ همه در این حرکت عظیم شرکت کردند. (بیانات رهبر انقلاب) حسام از بی‌توجهی کمیل حرصش گرفت. تشنه بود و احساس ضعف می‌کرد. صدایش را بالاتر برد: - اوهوی! با توام! من کجام؟ تو کی هستی؟ کمیل باز هم پاسخ نداد و چشمانش را ریز کرد تا تلوزیون را بادقت‌تر ببیند. -امروز -حالا عرض خواهم کرد- دیپلمات‌های برجسته‌ی چند کشور غربی که تا حالا با تعارفات دیپلماتیک با ما حرف می‌زدند، نقاب از چهره برداشتند؛ چهره‌ی واقعی خودشان را دارند نشان می‌دهند؛ «قد بدت البغضاء من افواههم و ما تخفی صدورهم اکبر». دشمنی‌های خودشان با نظام اسلامی را دارند نشان می‌دهند؛ از همه هم خبیث‌تر دولت انگلیس. (بیانات رهبر انقلاب) حسام جوش آورد. درد و ضعف هم اعصابش را مگسی‌تر کرده بود. خواست از تخت بلند شود؛ اما درد اجازه نداد. بلند نالید: - تو کی هستی عوضی؟ هوی! عمو! کَری؟ این‌جا کدوم جهنمیه منو آوردی؟ کمیل بالاخره با نهایت آرامش و طمأنینه چشم از تلوزیون گرفت و چشمانش را ماساژ داد. حسام به انتظار شنیدن پاسخ، ساکت شده و آماده بود کلام کمیل را در هوا قاپ بزند. کمیل چند لحظه به حسام نگاه کرد و چیزی نگفت. حسام دوباره سر و صدا راه انداخت: - چرا اینجوری نگام می‌کنی؟ این‌جا کجاس؟ چرا منو آوردی این‌جا؟ چرا دستمو بستی؟ کمیل یک پایش را بر پای دیگرش انداخت و بر صندلی لم داد. با دست به تلوزیون اشاره کرد و گفت: - اول بذار خطبه آقا رو گوش بدم، بعد با هم حرف می‌زنیم. حسام دوباره خواست تکانی بخورد که از درد ناله‌اش به هوا رفت. کمیل سرش را به سمت تلوزیون چرخاند: - خیلی به خودت فشار نیار. گلوله خوردی، بیچاره شدیم تا خونت بند بیاد. حسام با صدای بلند داد زد: - اَه! لعنت به همه‌تون!
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
🔸🔹🔸 🔹🔸 🔸 📓رمان امنیتی رفیق #قسمت96 کمیل نگاهش را از تلوزیون برنداشت. شانه‌هایش را عقب داد، نفس ع
🔸🔹🔸 🔹🔸 🔸 📓رمان امنیتی رفیق *** - یک خطاب آخری هم عرض کنم به مولامان و صاحبمان، حضرت بقیةالله(ارواحنا فداه): ای سید ما! ای مولای ما! ما آنچه باید بکنیم، انجام می‌دهیم؛ آنچه باید هم گفت، هم گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلی دارم، جسم ناقصی دارم، اندک آبرویی هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید؛ همه‌ی این‌ها را من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد؛ این‌ها هم نثار شما باشد.(بیانات رهبر انقلاب) صدای گریه از مردمی که در مصلی حاضر شده بودند بلند شد. گریه هم نبود؛ خیلی‌ها ضجه می‌زدند. صابری هم نفهمید کِی صورتش از اشک خیس شده است. اصلاً آخرین باری که گریه کرده بود را به یاد نمی‌آورد؛ اما حالا نمی‌توانست گریه نکند. دستش را بر صورتش فشرد که صدای هق‌هقش بلند نشود. بشری و خیلی‌ها مانند او، جانشان را کف دست گرفته بودند و همه خوشی‌هایشان را پشت سر نهاده بودند که نبینند رهبر شیعیان جهان، در خطبه نماز جمعه با صدای بغض‌آلودش، جسم و جانش را ناقابل خطاب می‌کند. صابری اهل گریه کردن نبود؛ اما این بار، با دست صورتش را پوشاند و انقدر شدید گریست که شانه‌هایش تکان خوردند. دلش پر بود از دشمنان دوست‌نما؛ از خواصِ بی‌خاصیت؛ از شرکای دزدی که رفیق قافله بودند و نانشان را در خونابه جگر دلسوزان می‌زدند؛ از آن‌هایی که آب را گل‌آلود می‌کردند تا دشمن راحت‌تر ماهی‌اش را بگیرد. مردم همچنان می‌گریستند و صدای ناله‌هایشان به سقف و ستون مصلی می‌خورد و پژواک می‌شد. آقا همچنان مناجات می‌کرد: - سید ما، مولای ما، دعا کن برای ما؛ صاحب ما تویی؛ صاحب این کشور تویی؛ صاحب این انقلاب تویی؛ پشتیبان ما شما هستید؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد؛ در این راه ما را با دعای خود، با حمایت خود، با توجه خود، پشتیبانی بفرما. (بیانات رهبر انقلاب) چند لحظه همهمهه در میان نمازگزاران افتاد. آقا شروع کرد به تلاوت سوره نصر: - بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ. إِذَا جَاءَ نَصْرُ اللَّهِ وَالْفَتْحُ. وَرَأَيْتَ النَّاسَ يَدْخُلُونَ فِي دِينِ اللَّهِ أَفْوَاجًا. فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا. (به نام خداوند رحمتگر مهربان. چون يارى خدا و پيروزى فرا رسد، و ببينى كه مردم دسته‏ دسته در دين خدا درآيند، پس به ستايش پروردگارت نيايشگر باش و از او آمرزش خواه كه وى همواره توبه‌پذير است.) همهمه مردم گاهی میان تلاوت رهبر انقلاب وقفه می‌انداخت؛ گویا مردم از خود بی‌خود شده بودند. و چه بشارت زیبایی بود سوره نصر میان آن طوفان سهمگین! صابری چندبار سوره را زمزمه کرد؛ از کودکی سوره نصر را دوست داشت. پنج سالش بود که پدر شرط کرد حفظ هر سوره برایش جایزه دارد؛ و بشری وقت‌هایی که پدر ماموریت بود، تندتند سوره‌‌های کوچک را به خاطر می‌سپرد تا وقتی پدر برمی‌گردد، جایزه‌اش را بگیرد. خودش هم نمی‌دانست وقتی با زبان کودکانه‌اش، سوره‌های قرآن را برای پدرِ خسته از ماموریت می‌خواند، جان تازه در کالبد پدر می‌دمد. روزی که سوره نصر را برای پدر خواند، پدر بیشتر از همیشه دلش رفت. انقدر که صدای بشری را روی نوار ضبط کرد تا همیشه همراهش داشته باشد. و بشری تا مدت‌ها نمی‌دانست پدر تا آخرین روز کاری‌اش، هنگام سختی‌ها به تلاوت کودکانه بشری پناه می‌برده است.
هیئت خواهران خادم الزهراسپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی_همدان
🔸🔹🔸 🔹🔸 🔸 📓رمان امنیتی رفیق #قسمت97 *** - یک خطاب آخری هم عرض کنم به مولامان و صاحبمان، حضرت بقیةا
🔸🔹🔸 🔹🔸 🔸 📓رمان امنیتی رفیق - خونی که در رگ ماست، هدیه به رهبر ماست... . بشری به تصویر تلوزیون نگاه کرد، در جمعیت موج افتاده بود. هیچ‌کس شعارهایی که مردم می‌دادند را رهبری نمی‌کرد؛ انگار همه در نتیجه‌ی یک احساس و فکر مشترک، فهمیده بودند باید وفاداری‌شان را اعلام کنند تا خیال آقا از بابت مردم راحت شود؛ چرا که پایه انقلاب هم مردم بودند نه آن خواص بی‌خاصیت. صدای آهنگ تبلیغات تلوزیون، بشری را به خودش آورد. اشک‌هایش را پاک کرد و از جا برخاست تا تلوزیون را خاموش کند. به ساعت مچی‌اش نگاه کرد؛ ساعت یک و نیم بامداد بود. ظهر نتوانست پخش مستقیم خطبه‌های نماز جمعه را ببیند و تا آن لحظه که شیفتش را با یکی از نگهبانان عوض کرد، فرصت شنیدن خطبه‌ها را پیدا نکرده بود. چادرش را دور خودش پیچید، روی موکت رنگ و رو رفته و نخ‌نمای اتاق دراز کشید، آرنجش را تا کرد و زیر سرش گذاشت. خمیازه‌ای کشید و خواست چشمانِ خسته‌اش را ببندد که صدای باز شدن در آهنین بازداشتگاه را شنید و پشت سرش، صدای قدم زدن چند نفر و گفت‌ و گویی زمزمه‌وار. سرش را کمی از زمین ارتفاع داد و گوش تیز کرد. - ما دستور داریم خانم صدف سلطانی رو ببریم. حاج حسین، به طور اکید دستور داده بود تا زمان بازجویی، هیچ‌کس جز خود بشری وارد اتاق صدف نشود؛ همه این‌ها در صدم ثانیه‌ای از ذهن بشری گذشتند. حدسش داشت تبدیل به یقین می‌شد و اطمینان یافت اتفاق بدی قرار است بیفتد. صدای گفت و گوی خانمِ نگهبان و دو مردی که حالا تقریبا پشت در رسیده بودند داشت بالا می‌رفت: - این وقت شب دستور دارید ببریدش؟ - دستور فوریه. ما ماموریم و معذور. نگهبان صدایش را بالاتر برد: - منم مامورم و معذور. مافوق من به من دستور داده نذارم احدالناسی غیر از خانم صابری وارد اون اتاق بشه. تا وقتی که مافوقم هست دستور نده، من اجازه نمی‌دم دستتون به دستگیره اون در بخوره. حکم هم همراهتون نیست که برای من مسئولیت قانونی داشته باشه! بشری سر جایش نشست. نفس عمیقی کشید و چند تار مویی را که از مقنعه‌اش بیرون زده بودند به داخل هل داد. چادرش را مرتب کرد و ایستاد. سلاحش را بیرون کشید و آن را از حالت ضامن خارج کرد. بعد آرام، طوری که صدای پایش بلند نشود، به طرف در رفت تا صدای گفت و گوی نگهبان و دو مرد را بشنود. شک نداشت دو نفری که برای بردن صدف آمده‌اند، باید از اعضای خود تشکیلات باشند که تا این‌جا برای ورود مشکلی نداشته‌اند. از پشت در، صدای کشیده شدن گلنگدن اسلحه یکی از مردها را شنید و لحن آمرانه‌اش را: - سریع این در رو باز کن! بشری مطمئن شد حدسش درست است. می‌دانست اگر آن نگهبان بخواهد مقاومت کند، حتماً کار به درگیری خواهد کشید. جمله حاج حسین در ذهنش زنگ می‌خورد: «نباید بذاری بلایی سر صدف بیاد؛ حتی به قیمت شهادت خودت.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مجری اسپانیایی زبان، آیاتی از قرآن خواند تا خشونت در اسلام را به بینندگان نشان دهد اما در آخر اتفاق جالبی افتاد! جالب است که از زمان باستان تا به امروز رفتار اروپاییان پر از خشونت و وحشی گری بوده، اما همیشه مسلمانان را به خشونت متهم می‌کنند!